چرا باید شخصیت خود را بشناسیم

به گزارش ایسنا، به نقل از آگهی جعبه ابزار ذهنی، افراد زیادی را دیده اید که در دوران میانسالی یا بازنشستگی از زندگی خود راضی نیستند و با خود می گویند اگر می توانستند ده سال به عقب برگردند، چنین می کردند. و چنین چیزی، اما شرم آور است که هرگز نمی توان آن را انجام داد. در این میان افرادی که خود را بهتر می شناسند می توانند از زندگی رضایت بیشتری داشته باشند.

روش های خودشناسی و شخصیت

1. شناخت ویژگی های شخصیتی

سبک شخصیتی به طرز فکر، احساس و رفتار افراد اشاره دارد. شخصیت منحصر به فرد افراد از طریق ویژگی های دائمی و الگوهای واکنش خاص در تفکر، احساسات و رفتار آنها آشکار می شود. بر اساس ویژگی‌های ذاتی افراد، مشاغل، حرفه‌ها، محیط‌های کاری و فرهنگ‌های شرکتی خاص ممکن است بیش از دیگران برای آنها مناسب باشد. نمونه هایی از ویژگی های مختلف شخصیتی افراد عبارتند از: سلطه جوی – سلطه جو، اجتماعی – گوشه گیر، حسابگر – خودافشاگری، خود صالح – تکیه بر دیگران و غیره.

برای شناخت شخصیت خود می توانید از تست کتری در سایت Mental Toolkit استفاده کنید.

2. شناخت استعداد

استعدادها، نقاط قوت فرد و مجموعه ای از توانایی های طبیعی و عینی سنجیده شده است که نشان دهنده پتانسیل فرد برای کسب مهارت های لازم برای انجام وظایف مختلف با شایستگی است. به طور کلی، استعدادهای فرد تا حدود 14 سالگی تثبیت می شود و در طول زندگی نسبتاً ثابت می ماند. به دست آوردن درک دقیق از استعدادهای ذاتی، بینشی در مورد انواع وظایف و محیط های یادگیری یا عملکردی که منجر به موفقیت شغلی و رضایت شغلی می شود، فراهم می کند. بنابراین، شناخت استعدادها و توانایی های شما می تواند شما را به سمت خودشناسی سوق دهد و شما را برای مشاغلی آماده کند که در آن بیشترین پتانسیل موفقیت را دارید. در این شرایط مسیر شغلی مناسبی را انتخاب خواهید کرد که با مطالعه و گذراندن آموزش های لازم، بالاترین سطح مهارت های مورد نیاز را کسب خواهید کرد.

3. نقاط ضعف را بشناسید

معمولاً از انجام چه کارهایی اجتناب می کنید زیرا احساس می کنید اعتماد به نفس لازم برای انجام آنها را ندارید؟ اطرافیان شما چه چیزی را نقطه ضعف شما می دانند؟ عادات منفی شما چیست؟ آیا ویژگی های شخصیتی خاصی دارید که شما را عقب نگه می دارد؟ نقاط ضعف و همچنین نقاط قوت خود را از دیدگاه خود و اطرافیانتان بررسی و شناسایی کنید. واقع بین بودن. بهتر است هر چه زودتر با واقعیت های ناخوشایند روبرو شوید. همانطور که شناخت سبک شخصیت ضروری است، آگاهی از نقاط ضعف خود گامی مهم و اساسی در شناخت و تغییر خود است. برخی از تست های شخصیت، مانند تست میلون، ضعف ها و آسیب های شخصیتی را به خوبی نشان می دهند. یکی از این تست‌ها که می‌تواند به شما در یافتن طرحواره‌های ناسازگار کمک کند، تست طرحواره جوان است.

4. آگاهی از ارزش ها

برای درک ارزش های خود، از خود بپرسید: “چه چیزی برای من مهم است؟” در واقع، ارزش‌ها معیارهایی هستند که با آن چیزها و فعالیت‌هایی را که برای شما در زندگی شخصی و حرفه‌ای‌تان مهم هستند، می‌سنجید. ارزش‌ها به عنوان قطب‌نما عمل می‌کنند که هنگام تعیین اولویت‌ها و تصمیم‌گیری، فرد را بر آنچه واقعاً برای او مهم است، متمرکز می‌کند. بنابراین، وقتی کارها را بر اساس ارزش های خود انجام دهید و بر اساس ارزش های خود رفتار کنید، زندگی برای شما رضایت بخش خواهد بود.

فواید شناخت خود

1. افزایش شادی و رضایت از زندگی

اگر نگاهی به زندگی عارفان و دانشمندان بزرگ بیندازید، می بینید که در هر شرایطی به زندگی راضی هستند و مشکلات و مصائب را جزئی از سفر زندگی می دانند. فردی که به خودشکوفایی رسیده است، برای جبران حقارت درونی خود، برای جلب رضایت دیگران، به موفقیت های عجیب و غریب و دستاوردهای بزرگ نمی رسد، بلکه اگر هدفی در سر دارد، مطابق با نیازها و ارزش های فردی آنهاست. بخشی از غم های ما در زندگی ناشی از عدم شناخت خود و مقایسه زندگی خود با دیگران است.

2. تصمیم گیری بهتر در زندگی

وقتی انسان به آرامش درونی می رسد، طبیعتاً تصمیمات متفکرانه و دقیقی می گیرد که در آینده مورد سرزنش قرار نخواهند گرفت. وقتی خودتان را بهتر بشناسید، در انتخاب خود دقت کنید. به عنوان مثال، شخصی ممکن است تصمیم بگیرد که یک ماشین فانتزی داشته باشد یا در یک رشته دانشگاهی عالی نمرات بالایی کسب کند، اما در اعماق ذهن او هدفش دیده شدن و لاف زدن است. اما فردی که خود را می شناسد از قضاوت دیگران نمی ترسد و عزت نفس بالایی دارد.

3. فشارهای زندگی را تحمل کنید

افرادی که خود را به خوبی نمی شناسند از اتفاقات زندگی و مشکلات یا انتقاد دیگران بسیار ناراحت و ناامید می شوند. هیچ انتقادی را نمی پذیرند و سعی می کنند مشکلات و نقاط ضعف خود را بپوشانند. افرادی که خود را خوب می شناسند، دیگران را نیز به خوبی درک می کنند و به آنها برچسب نمی زنند و سعی نمی کنند آنها را بی ارزش جلوه دهند.

4. خودکنترلی

خودکنترلی یا خودآگاهی نیز یکی از پیامدهای خودشناسی است. فردی که خود را به خوبی می شناسد، کنترل بیشتری بر رفتارها و احساسات خود دارد و هرگز شک نمی کند. او ارزش های شخصی خود را به خوبی می شناسد و بر اساس آنها تصمیم می گیرد.

پایان گزارش تبلیغاتی

اگر می خواهید بهترین خود باشید، باید خود و شخصیت خود را به خوبی بشناسید و همچنین شخصیت اطرافیانتان را تحلیل کنید. (جان دی. مایر، نویسنده کتاب هوش شخصی) پروفسور مایر می گوید که شخصیت هر فرد فرمان زندگی اوست که می تواند او را به هر سمتی هدایت کند. جان مایر، استاد و استاد روان‌شناسی در دانشگاه نیوهمپشایر و یکی از مشارکت‌کنندگان در نظریه هوش هیجانی، می‌گوید که شخصیت نیازهای اجتماعی ما را متعادل می‌کند و به ما کمک می‌کند با کارایی بیشتر به موقعیت‌ها و موقعیت‌های روزانه‌مان نزدیک شویم.

شخصیت خود را بشناسید:

برخی از ویژگی های شخصیتی که داریم برای ما شناخته شده است، مثلاً برون گرا یا پیشگام هستیم یا اینکه تنبل یا سخت کوش هستیم. اما این خودشناسی محدودیت هایی هم دارد. پروفسور جان مایر می گوید که ما اغلب می توانیم احساسات و برخی از ویژگی های رفتاری خود را در رابطه با یک موقعیت خاص درک و بشناسیم، اما گاهی اوقات ویژگی های شخصیتی در رابطه با دیگران تعریف می شود. به عنوان مثال، چقدر باهوش هستیم یا چقدر می توانیم اطلاعات را به خاطر بسپاریم.

همچنین تا حدودی می توانیم از آنچه دیگران در مورد ما می گویند به شخصیت خود پی ببریم (این موضوع در سایت تست و تایپ و برای برندسازی شخصی مهم تلقی می شود). جان مایر می گوید که اگر یک بار بشنویم که شخصی یک ویژگی را به ما نسبت می دهد، ممکن است آن را جدی نگیریم، اما اگر آن را بارها و از زبان افراد مختلف بشنویم، مطمئناً فکر می کنیم که شاید من خودم را به خوبی نمی شناسم. و باید بیشتر تلاش کنم ببینم واقعا این کیفیت رو دارم یا نه؟

شنیدن ویژگی های اخلاقی خود از زبان دیگران همیشه آسان نیست و پروفسور مایر خاطرنشان می کند که شنیدن این ویژگی ها از زبان دیگران حتی می تواند گاهی خون ما را به جوش بیاورد و گاهی ما را تشویق کند. ممکن است این چیزی نباشد که ما می خواهیم همیشه انجام دهیم.

شخصیت ما در واقع تعیین می کند که آیا یک کار یا یک واکنش به محیط ما باید به راحتی انجام شود یا به سختی. زوایای شخصیت ما طوری برنامه ریزی شده است که نسبت به محیط واکنش نشان دهد. اما پروفسور مایر فکر می کند که انعطاف پذیری قابل توجهی در درون ما وجود دارد که به ما امکان می دهد واکنش ها را کنترل یا دستکاری کنیم. در واقع، ما قادر به تغییر قابل توجهی هستیم.

به عنوان مثال، مایر فکر می کند که اگر شما یک درونگرا هستید، سه گزینه دارید.

• می توانید به راحتی با آن زندگی کنید، شغل مناسب و زندگی اجتماعی را با آن انتخاب کنید.

• می توانید کمی آن را کم کنید، خود را مجبور کنید که به مهمانی بروید، اما اگر احساس ترس کردید، به دوستان خود توضیح دهید که چرا باید زودتر آنجا را ترک کنید.

• می توانید فعالانه سعی کنید این خلق و خو را تغییر دهید، با آموزش خود برای اجتماعی تر بودن. با توجه به گزینه سوم، پروفسور مایر می گوید که حرکت به سمت تغییر ما را به فرو رفتن در دره های دور از خود سوق می دهد و برای انجام این کار انرژی زیادی می طلبد.

از اطلاعات تایپولوژیکی استفاده کنید:

شناخت تیپ شخصیتی به شما کمک می کند آینده خود را بر اساس توانایی های خود شکل دهید. این مهم به شما این امکان را می دهد که خود را در جای مناسب تصور کنید. به عنوان مثال، اگر فردی هستید که تحمل ریسک بالایی دارید، می توانید به عنوان یک کارآفرین در زمینه تولید موفق شوید یا افرادی که منظم و مطیع هستند، می توانند در زمینه حسابداری موفق شوند.

پروفسور مایر می گوید شخصیت می تواند ما را به یک هدف سازمان یافته راهنمایی کند. در واقع، می تواند به جای شغل، طبقه بندی شغل را به شما نشان دهد و می تواند بینش بلندمدتی را در مورد آنچه که توانایی دارید یا می توانید در آن نقش فعال داشته باشید، ارائه دهد.

حتی می توانید از اطلاعاتی که در مورد شخصیت خود دارید برای شکل دادن به رفتار خود در مقابل دیگران استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر متوجه شدید که دیگران شما را فردی سرسخت می دانند، می توانید سعی کنید آن را اصلاح یا مدیریت کنید. به عنوان مثال، پروفسور مایر می‌گوید که می‌توانید به همکاران خود بگویید که می‌دانید اغلب اوقات با آنها بداخلاقی می‌کنید، اما این عمد نیست، و از آنها بخواهید که این موضوع را شخصی نکنند.

ملاقات با دیگران:

کسانی که هوش شخصیتی بالایی دارند به راحتی می توانند تفاوت شخصیت افراد را تشخیص دهند. این امر از طریق مشاهده، پرسش و کنجکاوی برای آنها امکان پذیر است. جمع آوری اطلاعات می تواند به شما کمک کند شخصیت خود را با افرادی که ملاقات می کنید مطابقت دهید. به عنوان مثال، پروفسور مایر در تجربه شخصی خود می گوید که فردی که از پذیرش کلینیکی که به آنجا می رود مراقبت می کند بسیار بی ادب است و همیشه مراجعین را رد می کند. پروفسور مایر می گوید من این شخص را می شناسم و می دانم که این عادت همیشگی اوست و این شناخت در مقابل او به من آرامش می دهد. اما اگر از این مشکل مطلع نباشم فکر می کنم بعد از اصلاح اوراق برای من مشکل ایجاد می کند.

باید بدانیم که امکان شخصی دانستن رفتار یک نفر بسیار زیاد است. اما پروفسور مایر می گوید که این کار درستی نیست. در عوض، تصدیق کنید که فرد مقابل شما این کار را بر اساس کاری که شما انجام داده اید انجام داده است، یا اینکه این فرد عموماً این نگرش را نسبت به همه چیز و همه افراد دارد.

اگر می خواهید شخصیت فردی را بشناسید، می توانید برای خود یک الگو در نظر بگیرید و ببینید که افراد مختلف در آن موقعیت چه واکنشی نشان می دهند. پروفسور مایر می گوید که این روش بسیار مفید خواهد بود و می توانید از آن در موقعیت هایی مانند کار با همکاران برای پیش بینی رفتار بعدی او استفاده کنید.

پروفسور مایر می گوید در رفتار اجتماعی هر بخشی که زودتر قسمت دیگر را بشناسد سود بیشتری خواهد برد. این افراد سریعتر نیازهای طرف مقابل را درک می کنند و به راحتی می توانند با طرف مقابل همکاری کنند. از طرفی می توانند کسانی را که برای گروه مشکل ایجاد می کنند شناسایی کرده و آنها را زیر نظر بگیرند.

پروفسور مایر معتقد است که ما انسان ها دارای هوش های مختلفی مانند هوش هیجانی، هوش کلامی، هوش اجتماعی و … هستیم، اما مهمترین آنها هوش شخصیتی است. کسانی که موفق به ظهور و موفقیت شده اند اعتراف کرده اند که توانسته اند تلاش متمرکزی را برای یک مشکل خاص به کار گیرند. پروفسور مایر می گوید تمرکز بدون داشتن هوش شخصی بسیار دشوار است.

فهرست

خودآگاهی اولین و مهمترین قدم برای بهبود زندگی است. شاید این کلمه را زیاد شنیده باشید. اما آیا تا به حال عمیق تر به شناخت خود فکر کرده اید؟ آیا می دانید خودشناسی چه تأثیری بر وضعیت زندگی شما دارد؟ اگر پاسخ شما منفی است، بهتر است این مقاله را تا انتها دنبال کنید. اگر پاسخ شما درست است، در صفحه درستی هستید! این مقاله برای ذهن شماست.

خودشناسی چیست؟

خودشناسی یکی از شاخه های مهم و جذاب علم است که معمولاً طرفداران زیادی دارد. این شاخه از علم به ما کمک می کند تا اطلاعات ارزشمندی درباره خود و ویژگی های شخصیتی خود پیدا کنیم و از آن در مراحل مختلف زندگی استفاده کنیم.

خودآگاهی در شاخه های مختلف علم تعریف شده است. از دین و عرفان گرفته تا فلسفه و روانشناسی. این مفهوم همواره در تمامی شاخه های علوم جایگاه والایی داشته است. البته این موضوع در همه شاخه های علوم یکسان تعریف نشده است. اما در حوزه روانشناسی، خودشناسی به معنای شناخت و درک صحیح از حالات و حالات و البته استعدادهاست.

به نظر شما چرا باید خودآگاهی تقویت شود؟ چرا باید همدیگر را خوب بشناسیم؟ با ما همراه باشید تا به ضرورت خودشناسی و جایگاه آن در زندگی خود پی ببریم. ما به شما در مورد اهمیت خودشناسی و خودآگاهی خواهیم گفت.

نیاز به خودشناسی

باید بدانید که خودشناسی امتیاز بزرگی نیست. منظور من این است که خودآگاهی چیزی اضافی نیست که برای آن یک امتیاز اضافی بگیرید. یک ضرورت است. این بدان معناست که تا زمانی که خود، ویژگی های خود و آنچه شما را خوشحال یا ناراحت می کند، نمی توانید به درستی راه بروید.

اولین قدم برای موفقیت در هر کاری این است که خودتان را خوب بشناسید. تا زمانی که کنترل کافی بر خود و توانایی های خود نداشته باشید، نمی توانید وانمود کنید که در مسیر درستی قدم می گذارید.

خودآگاهی می تواند بر انتخاب ها، تصمیمات، علایق و مسیرهایی که در پیش می گیریم تأثیر بگذارد. به طور کلی، خودشناسی در سه زمینه به ما کمک می کند:

اول، تکامل

ما باید خود را بهتر بشناسیم تا مهارت های خود را توسعه دهیم و خودمان را ارتقا دهیم. دانستن چیزهایی که ما را به یادگیری بیشتر یا درک بهتر استعدادهایمان وادار می‌کند، می‌تواند ما را به سمت مهارت‌هایی سوق دهد که با توانایی‌هایمان همخوانی بیشتری دارند.

همین مشکل می تواند به پیشرفت قابل توجه ما در زمینه توسعه مهارت ها و بهبود شخصی منجر شود. اصولاً کسانی که ابتدا پیشرفت می کنند، درک درستی از روان خود دارند.

بیشتر بخوانید: هرم مزلو و هر آنچه که باید در مورد آن بدانید

انتخاب دوم

وقتی مهارت های خود را بر اساس دانسته های خود در مورد شخصیت خود بهبود می دهیم، به طور خودکار می توانیم در انتخاب مسیری که باید دنبال کنیم بهتر عمل کنیم. به غیر از این، زمانی که باید در مورد اهداف و مسائل مهم زندگی تصمیم گیری کنیم، خودشناسی می تواند به ما در انتخاب بهتر کمک کند.

کسانی که خود را خوب می شناسند، کمتر احتمال دارد که انتخاب هایی را انجام دهند که پشیمان شوند.

استعداد یابی چیست؟

فرآیند استعدادیابی، روش ها و مزایای آن را بشناسید

الان بخوان

سوم، احساس خوشبختی

خودشناسی لازم نیست که زمینه ساز رسیدن به حس شادی و موفقیت است. با تمام فعالیت‌هایی که با شناخت درست خود انجام می‌دهید، به نتایجی دست خواهید یافت که می‌تواند احساس شادی و خوشحالی در شما ایجاد کند.

کسانی که قبل از آن خوشبختی را می چشند، با شناخت کامل از خود، مهارت های خود را ارتقا می دهند و راه درست را می پیمایند.

مسیرهای خودشناسی

خیلی خوب! ما مزیت خودشناسی را درک کرده ایم. حال سوال اصلی این است که چگونه می توانیم این مهارت را کسب کنیم؟ پاسخ های ساده و متنوع در دسترس شماست. با استفاده از توصیه های زیر می توانید مهارت های خودآگاهی خود را افزایش دهید.

ذهن آگاهی

یکی از راه های ایجاد خودآگاهی، ذهن آگاهی است. ذهن آگاهی به این معناست که در حال حاضر به طور کامل از چه کسی هستید آگاه باشید. بگذارید ساده تر به شما توضیح دهم. زمانی که بتوانید به آگاهی کامل از احساساتی که در لحظه احساس می کنید، توجه داشته باشید.

ذهن آگاهی یعنی تمرکز بر زمان حال. ذهن آگاهی همچنین به شما قدرت های دیگری می دهد. لذت بردن از لحظاتی که زندگی می کنید یکی از آن نقاط قوت است. اگر می خواهید در مورد ذهن آگاهی بیشتر بدانید، می توانید این مقاله را بخوانید.

با تمرکز حواس، می توانید بفهمید که در چه موقعیت هایی، چه احساساتی را احساس می کنید و چگونه به رفتارهای خاص واکنش نشان می دهید. به این ترتیب می توانید درک نسبی از احساسات خود پیدا کنید.

ناظر عینی رفتار خود باشید

سعی کنید رفتار و خلق و خوی خود را مانند یک ناظر بیرونی کنترل کنید. همه چیز را با دقت تماشا کنید و رفتار خود را به خوبی کنترل کنید. به دوربینی فکر کنید که بالای سر شما نصب شده و رفتار شما را با دقت ثبت می کند.

حالا ویدیوی این دوربین را ببینید و خودتان را تماشا کنید. در مورد واکنش هایی که ممکن است اعمال شما در زمان های خاص داشته باشد فکر کنید. در چه مواقعی چه اقداماتی از خود نشان می دهید؟ این تجزیه و تحلیل دقیق به شما نشان می دهد که چگونه و از چه نوع رفتارهایی هستند.

خودت قضاوت کن

بخشی از شناخت وجود ما به تجزیه و تحلیل دقیق رفتارها و سنجش درستی و نادرستی آنها بستگی دارد. پس از مشاهده رفتار خود، خود را قضاوت کنید. نترس! اینجا تنها جایی است که شما بهترین قاضی رفتار خود هستید.

ممکن است از قضاوت دیگران در مورد خود آسیب ببینیم. اما قضاوت ما در مورد عملکرد خودمان هرگز به ما آسیب نمی رساند. برعکس، ما را قوی‌تر می‌کند و به عملکرد ما بهترین شکل را می‌دهد.

شهودی عمل کنید

به احساسات خود و آنچه قلبتان به شما می گوید توجه کنید. گاهی اوقات آنچه حسمن به او می گوید به طرز عجیبی درست است. به دلایلی که هنوز کشف نشده اند، احساسات ما می توانند بسیار قدرتمند باشند. برای شناخت بهتر خود سعی کنید کمی به کشف و شهود توجه کنید و از مسیر احساسات خود عمل کنید.

خودت رو پیدا کن

شما باید خودتان را بهتر بشناسید. نقاط ضعف، نقاط قوت، آنچه دوست دارید، آنچه برای شما دردناک و سخت است و…

بخش مهمی از خودشناسی از طریق کانال شناخت صحیح احساسات و توانایی احاطه شدن حاصل می شود. برای اینکه خودتان متوجه شوید، مراحل زیر را دنبال کنید:

اول؛ احساساتتان را روی کاغذ بنویسید

سعی کنید تمام احساساتی را که در طول یک سال یا حداقل شش ماه احساس می کنید یادداشت کنید. فرقی نمی کند که احساسات عمیقاً شما را تحت تأثیر قرار داده اند یا زودگذر. مهم است که تمام احساسات خود را بدون تردید یادداشت کنید.

بعد از یک سال برگرد و دفترچه را بخوان. سعی کنید خود واقعی خود را از تمام احساسات و موقعیت هایی که در این مدت برای او اتفاق افتاده است استخراج کنید.

دوم؛ موفقیت‌هایتان را لیست کنید

ما انسان ها ترکیبی از ضربه ها و فقدان ها هستیم. همه چیزهایی را که در زندگی خود از آنها لذت برده اید یا برای شما قدردانی شده اند فهرست کنید. شما همان چیزی هستید که به دست آورده اید. بزرگ یا کوچک بودنش فرقی نمی کند. سعی کنید از آنچه به دست آورده اید لذت ببرید.

توجه کنید و ببینید دستاوردهای شما عمدتاً در کدام حوزه بوده است. چه چیزی بیشترین موفقیت را برای شما به ارمغان آورده است؟ این تمرکز و تجزیه و تحلیل می تواند به شما ایده خوبی از توانایی های شما بدهد.

سوم؛ فهرستی از توانایی‌هایتان تهیه کنید

اکنون زمان آن است که توانایی های خود را روی کاغذ بیاورید. تمام مهارت هایی که در مورد خود می دانید را بنویسید. این فهرست می‌تواند شامل تمام مهارت‌هایی باشد که بر آنها مسلط شده‌اید، یا می‌تواند شامل توانایی‌هایی باشد که فقط می‌دانید در آن مهارت دارید.

چهارم؛ آرزوها و اهدافتان را روی کاغذ بنویسید

یکی از ابعاد مهم خودشناسی، شناخت صحیح خواسته های درونی است. هر چه می خواهید روی کاغذ بنویسید. آرزوها، برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت، اهداف و هر چیز دیگری که می خواهید به آن برسید، حتی اگر دست نیافتنی به نظر برسد.

از شکل و زمینه رویاها و اهداف خود، می توانید متوجه شوید که چه کسی هستید. ما مجموعه ای از خواسته های درونی و اهداف مشخص هستیم. مطمئناً رویاهای ما بخشی جدایی ناپذیر از شخصیت ما هستند. بی دلیل نیست که می گویند: هر چه آنی است، آنی!

از افرادی که می شناسید بپرسید که شما را دوست دارند

بخشی از ابعاد شخصیت ما که از دید ما پنهان است، از بیرون شخصیت ما کشف می شود. اگر بخواهم بهتر توضیح دهم باید بگویم که بخش مهمی از شخصیت ما را دیگران تعریف می کنند. به عنوان ناظران بیرونی شخصیت شما، می توانند تحلیل بهتری از ابعاد وجودی شما داشته باشند.

گاهی اوقات از دوستان خود بپرسید که چه کسی هستید؟ کسانی که واقعاً شما را دوست دارند از روی عشق به تمام نقاط قوت و ضعف شما اشاره می کنند. با این کار می توانید اطلاعات ارزشمندی در مورد شخصیت خود به دست آورید.

با خودت صحبت کن

بخشی از وجود ما با صحبت کردن با خودمان آشکار می شود! شاید احمقانه به نظر برسد، اما وقتی با هم صحبت می کنیم، با خودمان دوست می شویم. در مورد مسائلی که شما را آزار می دهد با خود صحبت کنید و سعی کنید راه حل هایی را با صدای بلند ارائه دهید.

نتیجه باورنکردنی است. این راه را حتما امتحان کنید.

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا