چرا من هیچ وقت خوشحال نیستم

مسیر خوشبختی راهی است که هر یک از ما باید به تنهایی آن را طی کنیم. هر فردی در زندگی و ذهن خود مشکلات و چالش هایی دارد که می تواند او را از رسیدن به خوشبختی باز دارد. این مشکلات می تواند یک زندگی دشوار، بیکاری یا بیماری روانی باشد.

با این حال، ما می توانیم با داشتن ارتباطات موثر و روابط اجتماعی خوب، شادی را وارد زندگی خود کنیم. البته این چیزها فقط می توانند شادی را به زندگی ما بیافزایند، نه ایجاد آن. این عوامل عوامل بیرونی محسوب می شوند و می توانند توسط یک عامل خارجی دیگر از بین بروند و دوباره احساس شادی خود را از دست بدهیم. بنابراین باید سعی کنیم احساس خوشبختی را در خود پرورش دهیم و آن را پرورش دهیم که نیازی به عوامل خارجی ندارد.

موثرترین راه برای درونی کردن شادی این است که تعیین کنید چه چیزی مانع از شادی قلب و درون شما می شود. پس بیایید با هم نگاهی به 24 عاملی که ما را ناراضی و ناراضی می کند بیاندازیم.

در این بسته های فوق العاده اسرار میلیونر شدن را به گونه ای که در هیچ دوره یا بسته آموزشی دیگری ندیده اید یا نشنیده اید، یاد خواهید گرفت! اگر این نکات شما را ثروتمند نمی کند، قطعا در زندگی ضروری هستند. از آن استفاده کنید و درآمد کسب کنید!

در این پک فوق العاده قوانین رشد و موفقیت را به گونه ای یاد خواهید گرفت که در هیچ دوره یا بسته آموزشی دیگری ندیده اید یا نشنیده اید! به راحتی راه خود را برای موفقیت در زندگی، در محل کار و هر کجا پیدا کنید!

در این پک فوق العاده، اعتماد به نفس و هنر نه گفتن را به گونه ای یاد خواهید گرفت که در هیچ دوره یا بسته آموزشی دیگری ندیده اید و نشنیده اید! با اعتماد به نفس خود در هر گروهی بدرخشید، فقط 2 هفته دیگر!

1- شما توسط افراد منفی گرا و بدبین احاطه شده اید

یک ضرب المثل قدیمی و بسیار قدرتمند وجود دارد: “شما همان چیزی هستید که خود را با آن احاطه کرده اید.” این جمله در بسیاری از جنبه های زندگی و تعاملات اجتماعی صدق می کند.

اگر اطراف خود را با افراد منفی احاطه کنید، ذهن شما شبیه آنها می شود و منفی عمل می کند. اگر با دروغگویان رابطه دارید، احمقانه خواهید بود که با آنها صادق باشید زیرا آنها از شما سوء استفاده می کنند. اگر در محاصره افراد خشمگین باشید، آرام شدن سخت خواهد بود زیرا انرژی منفی و احساسات ناخوشایند آنها به سمت شما می آید.

اما برعکس آن نیز صادق است:

وقتی در محاصره افراد مهربان و خوش قلب باشید، کم کم به فردی مهربان تبدیل خواهید شد. هنگامی که شما توسط افراد باهوش احاطه می شوید، می توانید بیشتر بیاموزید و بیشتر پیشرفت کنید. و در نهایت وقتی با افراد شاد نشست و برخاست کنید، خودتان خوشحال خواهید شد.

با این برنامه ساده، با گوش دادن به آن به مدت 5 دقیقه در روز، در 80 روز به هر زبانی مانند بلبل صحبت کنید! بهترین روش روز ضمن تقویت حافظه آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

نیازی نیست با همه افراد منفی اطرافتان یا کسانی که در شرایط سختی قرار دارند و از این بابت ناراحت هستند قطع رابطه کنید، فقط باید زمانی را که در ارتباط با چنین افرادی می گذرانید مدیریت کنید.

جنبه های مهم زندگی (12 چیزی که باید در مرحله اول باشد)

بودن در کنار افراد منفی گرا بر رشد شخصیت شما تاثیر منفی می گذارد و از احساس شادی و رضایت شما جلوگیری می کند. به یاد داشته باشید که نباید برای دیگران فردی منفی و ناراحت کننده باشید.

2- تنها هستید و از داشتن روابط شخصی با دیگران غافل شده اید

آیا واقعا عجیب نیست که در عصر ارتباطات امروزی بیش از همیشه احساس تنهایی می کنیم؟ خوب، دلیل ممکن است این باشد که برقراری روابط شخصی و دوستی از طریق وسایل الکترونیکی و رسانه های اجتماعی جایگزین روابط رو در رو شده است و ما را به سمت احساس افسردگی و تنهایی سوق می دهد.

در گذشته فرصت های بیشتری برای ارتباط چهره به چهره با افراد دیگر، یافتن دوستان واقعی و تعامل در جامعه وجود داشت. ما در رویدادهای اجتماعی مختلف شرکت کردیم و با افراد جدیدی آشنا شدیم. اما اکنون، به دلیل مشغله کاری و زندگی ماشینی، زمان کمتری برای تعامل با دیگران در دنیای واقعی داریم.

ما بیش از هر چیز دیگری وقت خود را صرف کار می کنیم و سپس آنقدر خسته می شویم که نمی توانیم خانه را ترک کنیم و تلاش بیشتری برای ایجاد روابط با کیفیت انجام دهیم. در عوض، پیام‌های کوتاهی برای دوستانمان ارسال می‌کنیم یا در رسانه‌های اجتماعی با آنها صحبت می‌کنیم. چون ساده تره!

اما ساده ترین چیز همیشه بهترین نیست. بهتر است هر از چند گاهی برای دیدن چهره به چهره دوستان و آشنایان خود وقت بگذارید.

3- برای شاد بودن بیش از حد به دیگران وابسته هستید

سپردن مسئولیت شادی خود به دیگران فقط شما را ناامید و ناراحت می کند. همه در تلاشند تا راهی برای رسیدن به آرامش و خوشبختی در زندگی خود بیابند، بنابراین نه معقول است و نه منصفانه که بار شادی خود را بر دوش دیگران بگذاریم. این مشکل به ویژه در روابط عاشقانه رایج است و ممکن است خودتان آن را تجربه کرده باشید.

ممکن است فکر کنید، “اگر شخص مناسب را پیدا کنم خوشحال خواهم شد.” اوه بله، من شخص مناسب را پیدا کردم و عالی است! من پر از احساسات شگفت انگیز، شادی، شادی و خوشبختی هستم! حتی یک ثانیه هم نمی توانم برای ازدواج صبر کنم!»

اما وقتی آن فرد انتظارات عاشقانه شما را برآورده نمی کند، همان احساس غم و اندوه به شما باز می گردد. از خود می پرسید: آیا این شخص برای من مناسب نیست؟ آیا قرار نیست این احساس خوشبختی ابدی باشد؟ خب، شاید در فیلم ها و کتاب ها این اتفاق بیفتد، اما زندگی واقعی خستگی و یکنواختی خودش را دارد و باید با آن کنار بیایی.

نکات کوچک برای زندگی بهتر (26 نکته کوچک موثر)

گاهی اوقات در زندگی باید با چیزهای وحشتناک و آسیب زا روبرو شوید. چیزهایی مثل بی عدالتی و ظلم. ممکنه خدای نکرده تو یه تصادف رانندگی برای عشقت اتفاق بدی بیفته که سرطان بگیره یا دچار بیماری روانی بشه یا اصلا اون آدمی که هستی نباشه به نظر می رسید.

برای شاد بودن نمی توانید و نباید به دیگران وابسته باشید. شاد کردن خود را فقط خودتان می توانید انجام دهید و هیچ کس دیگری. شما نمی توانید کسی را کاملاً خوشحال کنید، فقط می توانید او را شادتر کنید. همین امر در مورد خودتان نیز صدق می کند و دیگران نمی توانند وسیله ای برای خوشبختی شما فراهم کنند.

4- خشم و منفی گرایی را در درون خود نگه داشته اید

دلایل زیادی برای عصبانی شدن در این دنیا وجود دارد. از بی عدالتی گرفته تا دیدن افراد بی گناه در رنج و اعمال غیراخلاقی بسیاری از مردم تا وضعیت عمومی جهان، هر چیزی می تواند باعث استرس، عصبانیت و منفی بافی شما شود.

افراد زندگی شما ممکن است خیلی بهتر عمل نکنند. آنها حتی ممکن است اصلاً افراد خوبی نباشند. شاید قبلاً احساس می کردید که چقدر خوب هستند، اما ناگهان نقاب آنها برداشته شد و چهره واقعی آنها را دیدید.

شاید کسی در گذشته به شما صدمه زده باشد و تأثیر منفی آن برای همیشه در شما باقی بماند. در چنین مواقعی بخشش یا رها کردن بسیار سخت است، اما باید برای شادی و آرامش خود این کار را انجام دهید. گاهی اوقات بسیاری از افراد ترجیح می دهند که نبخشند و این احساسات را برای خود نگه دارند. آنها خواهان انتقام و مجازات هستند حتی اگر این ممکن نباشد.

اما حقیقت این است که بسیاری از چیزها هرگز درست نمی شوند و یا زمان زیادی برای رفع آنها نیاز است. به یاد داشته باشید، تنها افرادی که به عصبانیت شما اهمیت می دهند، کسانی هستند که می خواهند از آن علیه شما استفاده کنند.

نه تنها دشمنانتان، بلکه گاهی اطرافیانتان این خشم و عصبانیت را در شما تحریک می کنند تا همیشه درگیر چنین احساساتی باشید و روی این موارد تمرکز کنید. متأسفانه شادی و خشم نمی توانند با هم وجود داشته باشند. اگر در دل خود را به روی خشم باز کنید، شادی از در دیگر بیرون خواهد آمد.

البته این بدان معنا نیست که برای احقاق حق خود و برقراری عدالت تلاش نکنید، بلکه منظور ما این است که قلب خود را پر از خشم و عصبانیت نکنید.

5- احساس می کنید لیاقت شاد بودن را ندارید

کسانی که احساس می‌کنند لیاقت شاد بودن را ندارند، شادی خود را با دستان خود از بین می‌برند. این افراد ممکن است در روابط خود با طرف مقابل دعوا و مشاجره کنند و سپس به خود بگویند که لیاقت خوشبختی را ندارند یا در محل کار اشتباه می کنند و این اشتباه باعث می شود رئیس آنها آنها را سرزنش کند و این به آنها این احساس را می دهد که این کار را انجام نمی دهند. ‘t. سزاوار شاد بودن است

مشکل این مورد به کلمه «شایستگی» برمی گردد. آیا کسی لیاقت همه چیز را دارد؟ بسیاری از مردم بی گناه رنج های بزرگی را در زندگی خود تحمل می کنند که مسئولیت آن را ندارند. آنها مستحق این رنج نیستند، اما این اتفاقات رخ می دهد.

چرا باید خوشحال باشیم؟ (9 دلیلی که شما را متقاعد می کند)

گاهی اوقات می توانند با تلاش و کوشش زیاد شادی ایجاد کنند یا شاید ذهنشان به سمت خوشبختی متمایل است و از این رو نیازی به جستجوی خوشبختی و تلاش زیاد برای رسیدن به آن نیست.

آیا واقعاً می توانیم بگوییم که یک نفر از دیگری شایسته تر است؟ نه! مخصوصاً وقتی سختی های زندگی فرا می رسد. والدینی که فرزند خود را از دست می دهند، قطعاً لیاقت تحمل چنین دردی را ندارند. هیچ کس نیست اما ما دوست داریم فقط به احساسات و تجربیات مثبت زندگی فکر کنیم، نه به اتفاقات و مشکلات غیرمنتظره ای که با آن روبرو هستیم.

همه سزاوار خوشبختی هستند. که برخی از مردم به این سعادت می رسند و برخی دیگر نمی توانند; این یک سوال کاملا متفاوت است.

6- از سلامت روان خود غافل می شوید

بیماری های روانی کنترل نشده یکی از دلایل اصلی غمگینی و نارضایتی است. افسردگی، اضطراب و سایر مسائل مربوط به سلامت روان می توانند به میزان قابل توجهی احساس شادی را کاهش دهند.

آیا بیماری روانی دارید؟ آیا این مشکلات تحت کنترل است؟ در غیر این صورت حتما با یک روانشناس مشورت کنید تا از شر این مشکلات خلاص شوید.

بسیاری از مشکلات روحی و روانی را می توان با تغییر سبک زندگی مدیریت و درمان کرد. افراد مبتلا به بیماری های جدی تر ممکن است برای کنترل صحیح بیماری روانی خود به دارو نیاز داشته باشند.

اگر آرامش و لذت بردن از زندگی برایتان سخت است، توصیه می کنیم به یک روانشناس مراجعه کنید.

۷- مدام افکار و احساسات منفی را رها می کنید

ایجاد و ایجاد شادی آسان نیست، اما از دست دادن آن بسیار آسان است! یکی از ساده‌ترین و سریع‌ترین راه‌ها برای از بین بردن شادی، رهایی از افکار و احساسات منفی است. اگر می خواهید شادی را که ایجاد کرده اید حفظ کنید، باید یاد بگیرید که افکار و احساسات منفی خود را کنترل کنید.

دنیا پر از چیزهای منفی است. از اخبار بد در مورد سیل و زلزله گرفته تا خشونت، مرگ و حوادث دلخراش، همه چیز و همه چیز می تواند ذهن شما را منفی کند. بدبین ها به سرعت به ما یادآوری می کنند که جهان چقدر وحشتناک است، حتی اگر از قبل به خوبی از آن آگاه باشیم.

اما اگر به افکاری که در ذهن خود پرورش می دهید توجه کنید، می توانید آنها را کنترل کنید و اگر به جای احساسات منفی روی شادی تمرکز کنید، این رویدادها و احساسات منفی نمی توانند روی شما تأثیر منفی بگذارند.

8- رویاها و خواسته های دلتان را دنبال نمی کنید

دنبال کردن رویاهایتان قطعاً راهی عالی برای رسیدن به خوشبختی است. بالاخره تو را روی زمین گذاشتند تا کاری انجام دهی، درست است؟ این می تواند چیز بسیار مهمی باشد. شاید شما اینطور فکر می کنید، شاید هم نه.

آیا تا به حال توجه کرده اید که بسیاری از مردم برای احساس خوشبختی از خود به دیگران می بخشند؟ این خواسته قلبی آنهاست و از آن راضی هستند.

برای مثال تصور کنید که در یک موسسه یا خانه سالمندان مشاور یا مددکار اجتماعی هستید. تمام روز را صرف کمک به دیگران می کنید و هر روز با زشتی های زیادی روبرو می شوید. یا مثلا تصور کنید که شما یک آتش نشان هستید و بعد از 24 ساعت کار مداوم به خانه برمی گردید. اما ممکن است شخص دیگری بدترین روز زندگی خود را داشته باشد.

10 نکته برای زندگی شاد (و راه حل های عملی)

حال این سوال پیش می آید که آیا دنبال کردن رویاها راهی برای رسیدن به خوشبختی است؟ شاید آره شاید نه. گاهی اوقات ممکن است اتفاقاتی بیفتد و احساس کنید مجبور به انجام کاری هستید، حتی اگر بخشی از اهداف شما نباشد.

همه ما در زمان هایی از زندگی می گذرانیم که در آن احساس نیاز به انجام کاری داریم و این به ما احساس رضایت و خوشحالی می دهد. بسیار شبیه بهیار یا آتش نشان بودن، دنبال کردن چیزی می تواند احساس رضایت و شادی درونی را به همراه داشته باشد، حتی اگر همه چیز یک شبه درست نشود.

احساس اینکه فردی مصمم و مفید هستید، احساس خوشبختی را برای شما به ارمغان می آورد. اگر احساس می کنید برای هدف خاصی فراخوانده شده اید، نه نگویید. شاید دلیل اصلی شادی شما در این مسیر نباشد، اما رد این هدف بدون شک باعث ناراحتی شما می شود.

9- هدف گذاری نمی کنید و آنها را دنبال می کنید

تعیین اهداف برای خوشحال کردن خود اهداف مختلفی را دنبال می کند. اساساً، هدف یک چوب اندازه گیری است که می توانید از آن برای اندازه گیری پیشرفت خود در جهت دستیابی به آنچه می خواهید به دست آورید استفاده کنید.

هر هدف بزرگ حاوی چندین هدف کوچکتر در مسیر موفقیت است.

آیا می خواهید هنرمند شوید؟ پس برای رسیدن به این هدف باید هدف گذاری کنید و اهداف خود را مشخص کنید تا هر روز بتوانید کمی هنر خود را تمرین کنید و آن را توسعه دهید تا به جایی برسید که بتوانید در این هنر با دیگران رقابت کنید.

آیا می خواهید لاغر شوید؟ برای رسیدن به این هدف، باید اهدافی را برای آنچه می خورید و زمانی که ورزش می کنید تعیین کنید تا به وزن ایده آل خود نزدیک شوید.

اهداف، قوانین و ساختارهایی را سازماندهی می کند که گاهی اوقات در زندگی آشفته و آشفته هستند. ممکن است همیشه نتوانید به تنهایی راه خود را پیدا کنید، اما با مجموعه ای از اهداف، می توانید در مسیر درست قرار بگیرید.

به علاوه، دستیابی به اهداف، حتی اهداف کوچک، احساس خوبی دارد و می تواند به شما در ایجاد یک زندگی شادتر کمک کند.

10- سلامت جسمانی خود را نادیده می گیرید.

بدون شک ورزش به طور مستقیم به سلامت روان کمک می کند. فواید ورزش و سلامت بدن بر هیچکس پوشیده نیست.

ورزش باعث می شود مغز شما مواد شیمیایی بیشتری برای احساس شادی و مبارزه با افسردگی و اضطراب تولید کند.

در واقع، ورزش باعث تحریک رشد سلول های عصبی جدید در مغز می شود که می تواند به کاهش افسردگی و بهبود احساس شادی کمک کند.

24 راه ساده برای خوشحال کردن دیگران (حتی عبوس ترین ها)

افرادی که ورزش می کنند نسبت به کسانی که ورزش نمی کنند بهتر و عمیق تر می خوابند. افرادی که ورزش می کنند در طول روز انرژی بیشتری می سوزانند که باعث می شود بدن هنگام خواب بهتر استراحت کند و بهتر بخوابد. این حالت به شما کمک می‌کند احساس شادی بیشتری داشته باشید زیرا مغز در مراحل عمیق‌تر خواب، مواد شیمیایی متعادل کننده خلق و خوی تولید می‌کند.

برو بیرون و حرکت کن! ورزش یکی از بهترین کارهایی است که می توانید برای شادی و آرامش خود انجام دهید.

11- به خواب و استراحت بیشتری نیاز دارید.

با ادامه ورزش، ممکن است به خواب و استراحت بیشتری نیاز داشته باشید!

زندگی شلوغ و شلوغ است. مردم سخت‌تر از همیشه کار می‌کنند، ساعت‌های بیشتری را در محل کار می‌گذرانند، تلاش می‌کنند تا مدرسه را به پایان برسانند، و می‌خواهند راهی سرگرم‌کننده و شاد برای از بین بردن استرس از همه چیزهایی که در دنیا اتفاق می‌افتد داشته باشند.

پیام رایج در سراسر جهان این است که اگر کار نکنید، مبارزه نکنید یا سخت تلاش نکنید، وقت خود را تلف کرده اید.

اما این درست نیست!

انسان ها ماشین نیستند. آنها به استراحت و آرامش نیاز دارند تا باتری های خود را شارژ کنند و روحیه خود را تازه کنند. اگر زندگی شما شلوغ و بدون برنامه است، می توانید با تعیین زمان های مشخص برای استراحت و آرامش، شادی ایجاد کنید. می توانید چند ساعت استراحت و آرامش را در برنامه شلوغ خود قرار دهید.

یک برنامه خواب ثابت می تواند برای بهبود خلق و خو، خلق و خو و شادی شما معجزه کند. اگرچه افراد مختلف زمان خواب و نیازهای خواب متفاوتی دارند. ممکن است لازم باشد برنامه های مختلفی را آزمایش کنید تا برنامه خوابی متناسب با ریتم شبانه روزی خود پیدا کنید.

12- سلامت روان خود را نادیده می گیرید

سلامت روان اصطلاحی نامناسب برای این عنوان است. در واقع، بسیاری از مردم سلامت روان را به معنای سلامت مذهبی یا معنوی تفسیر می کنند، اما اینطور نیست. اطمینان از سلامت روان شما به این بستگی دارد که بدانید چه کسی هستید، به چه چیزی اعتقاد دارید و آنچه را که معتقدید در جهان صادق است.

این هنر خلاقیت و بهره وری است، وقت گذاشتن برای سگ های خانگی و مدیتیشن برای کمک به آرامش ذهن شما.

این در واقع به باورهای معنوی شما مربوط می شود که آیا به آنها اعتقاد دارید یا کارهایی انجام می دهید که برای شما خوشبختی می آورد.

شاید بخواهید داوطلب شوید یا به تمیز کردن زباله ها در یک پارک محلی کمک کنید، یا به ماهیگیری یا پیاده روی در طبیعت بروید.

شما نمی توانید از سلامت روان خود غافل شوید و زندگی مورد نظر خود را بسازید.

این چیزی است که باید به خاطر بسپارید و برای آن وقت بگذارید، حتی اگر به معنای کار کردن در یک زمان خاص باشد، تا مطمئن شوید که بخشی از شادی خود را تامین می کنید.

13- تجربه زندگی خود را با نکات برجسته زندگی دیگران مقایسه می کنید

رسانه های اجتماعی مسئول تشدید افسردگی و اضطراب در افرادی هستند که به طور منظم از آن استفاده می کنند. اگرچه رسانه‌های اجتماعی مزایایی مانند یافتن گروه‌ها و جوامع خاص و ارتباط با مردم در سراسر جهان را ارائه می‌دهند، اما معایب زیادی نیز دارند.

این احساس ترس از دست دادن را تقویت می کند. وقتی به عکس‌های خانواده، دوستان و افراد شاد زندگی‌تان نگاه می‌کنید، خوشحال بودن سخت است.

در حالی که به طور همزمان در یک شغل کم درآمد گیر افتاده اید یا در دانشگاه شکست می خورید و برای موفقیت از طریق کار و دانشگاه مبارزه می کنید.

20 مهارت اجتماعی عملی برای دوست داشتنی تر شدن؟

به راحتی می توان فراموش کرد که این تصاویر، داستان ها و کلیپ های ویدئویی از فیلم های زندگی مردم بیرون آمده اند. در واقع، بیشتر مردم مشکلات، ترس ها یا کشمکش های خود را در رسانه های اجتماعی به اشتراک نمی گذارند.

این بخش انتخاب شده ممکن است به هیچ وجه واقعیت را منعکس نکند. این عکس‌ها ممکن است فقط عکس‌های جالب و هیجان‌انگیزی از تعطیلات باشند، اما چیزی که نمی‌توانید ببینید ۵۰۰۰ دلار بدهی اضافی است که آن‌ها جمع‌آوری کرده‌اند و واقعاً نمی‌توانند برای این سفر پرداخت کنند.

زندگی خود را با زندگی دیگران مقایسه نکنید. خبر خوب این است که مردم زندگی صادقانه خود را نشان نمی دهند.

14- بی جهت با دیگران رقابت می کنید

رقابت در یک موقعیت محدود و تعریف شده می تواند پویا و موثر باشد. اما وقتی شروع به عبور از خطوطی می کند که پیامدهای عاطفی منفی ایجاد می کند، دیگر زنده و سالم نیست.

شما می خواهید بهترین باشید. شما ساعت ها از زندگی خود را صرف آموزش، تمرین و خیلی چیزهای دیگر می کنید.

وقتی متوجه می شوید که تمام تمرینات و تمرینات شما نتیجه مورد انتظار را نداده اند، فاز بزرگی را برای رسیدن به نتیجه مطلوب پشت سر می گذارید.

تو دیگر بهترین نیستی شاید شما در رتبه دوم قرار گرفتید یا حتی جزو پنج نفر برتر نبودید.

این در کل بازی زندگی صدق می کند. مهم نیست که چه کاری انجام می دهید، همیشه کسی بهتر از شما وجود خواهد داشت، یا موفقیت ممکن است فقط یک موضوع شانس باشد.

بنابراین، همیشه فردی ثروتمندتر، زیباتر، باهوش‌تر، شادتر یا خیلی بهتر وجود دارد.

نگاه کردن به این افراد به عنوان رقابتی برای غلبه بر و شکست، نه پویا است و نه سالم، زیرا شما زندگی خود را با تجربه زندگی آنها مقایسه می کنید.

یک راه عالی برای مقابله با تفکر رقابتی در مورد زندگی، درک تفاوت هاست. شاد ماندن با وجود نگرانی های دوران کودکی بسیار آسان تر از تلاش برای پیشی گرفتن از دیگران است.

قدردان استعدادها، نعمت ها و مواهب دیگران باشید. سوال بپرسید در واقع، بسیاری از مردم خوشحال خواهند شد که به شما بگویند وقتی از آنها بپرسید چگونه به آنچه انجام داده اند، دست یافته اند.

15- شادی خود را در گرو امور مادی یا تجربیات زندگی خود می دانید

تاکید بیش از حد بر یک روش، راهی تضمین شده برای ماندن بر روی تردمیل شادی است که شما را به جایی نمی رساند.

همیشه کسی وجود دارد که روش های جدید و بهتری را ارائه کند که روش قدیمی شما را منسوخ می کند.

بله، این چیزها ممکن است قبلاً شما را خوشحال کرده باشد، اما آیا این چیزی است که هنوز هم شما را خوشحال می کند؟ احتمالا نه. پس از مدتی وضعیت به حالت عادی برمی گردد و به حالت قبل باز می گردد. این اعتقاد وجود دارد که باید از تجربیات پیروی کرد نه چیزهای دیگر! این چیزی است که شما را خوشحال می کند!

بله، حتی برای مدتی ممکن است. اما وقتی ناگهان اتفاقی در زندگی رخ می دهد و دیگر نمی توانید با تجربیات خود کنار بیایید و ظرفیت و تحمل تجربه دیگری را ندارید، چه واکنشی نشان می دهید؟

چگونه می توانیم شادی را در درون خود پیدا کنیم؟ (راهنمای کامل خوددرمانی)

آیا دوست دارید سفر کنید؟ عالی! چیزهای جدید ببینید، درباره فرهنگ های دیگر بیاموزید، به دنبال آن الهام در جای دیگری بگردید تا زمانی که اضطراب شما ناپدید شود یا گزینه های سفر تمام شود.

بعد چه اتفاقی می افتد؟

دریافت شادی از منابع خارجی می تواند برای مدتی موثر باشد. به طوری که می تواند به شما کمک کند تا به طور موقت انگیزه، اشتیاق و آنچه را که انتظار دارید پیدا کنید.

اما آیا وقتی دیگر به این تجربیات یا چیزهای مادی دسترسی ندارید، همچنان شما را خوشحال و راضی می کند؟

16- همیشه سعی می کنید کنترل زندگی را حفظ کنید

زندگی مانند سوار بر اسب وحشی است. یک دقیقه همه چیز آرام است و طبق برنامه پیش می رود. دقیقه بعد همه چیز تغییر می کند و شما سعی می کنید همه چیز را کنترل کنید.

زندگی می تواند در یک لحظه و دقیقاً در همان مکان تغییر کند. فقط یک تصمیم بد، یک اقدام بد، یا قرار گرفتن در مکان اشتباه در زمان نامناسب می تواند برای خراب کردن همه چیز کافی باشد.

و وقتی آن را به عنوان یک احتمال بپذیرید و حتی برای آن برنامه ریزی کنید، بسیار ترسناک تر می شود.

سفر زندگی را می توان با برنامه ریزی دقیق انجام داد، اما ممکن است چیزهایی در مورد سبک زندگی مشاهده کنید که با برنامه شما سازگار نباشد.

ممکن است در آینده کارهای مهمی برای انجام دادن داشته باشید، اما برای آماده شدن برای آنها باید از همین حالا تجربیات زندگی داشته باشید.

ممکن است در مسیر زندگی شما موانع، مسیرهای انحرافی و دام هایی وجود داشته باشد که باید از آنها عبور کنید.

برنامه ریزی کنید، اما به آن پایبند نباشید یا زیاد به آن تکیه نکنید. گاهی اوقات فقط باید با جریان زندگی رفت و دید به کجا می‌برد.

17- شما یک کمال گرا هستید

کمال گرایی اغلب از بروز احساسات سرسختانه ای که می تواند ناشی از اضطراب در مورد خود و محیط اطراف باشد، جلوگیری می کند.

یک فرد مضطرب ممکن است از کمال گرایی به عنوان ابزاری برای حفظ تصویر ذهنی مطلوب برای کنترل اضطراب خود استفاده کند.

مشکل اینجاست که همه کامل نیستند. در نتیجه تلاش برای تحمیل کمال گرایی به دیگران راهی برای ایجاد تعارض و ناسازگاری، رنجش و ناراحتی است.

با وجود اینکه مردم اکنون مطیع او هستند و از او پیروی می کنند، دیر یا زود آزادی خود را می خواهند، به این معنی که طغیان می کنند و نافرمانی می کنند و به دنبال یافتن راه خود می گردند.

10 تا از موثرترین راه های رسیدن به آرامش در زندگی بر اساس آخرین تحقیقات جهانی

کمال گرایی همچنین می تواند عزت نفس و اعتماد به نفس پایین را در افراد پنهان کند. یک کمال گرا پروژه ها را کامل نمی کند زیرا نمی تواند یک پروژه کامل را قضاوت کند. این کار با گفتن این جمله انجام می شود: «خب، این فقط یک کار در حال پیشرفت است. من هنوز تمام نشده ام. این به کمال گرایان این توانایی را می دهد که کارها را آسان و بدون دردسر کنند.

در واقع، اکثر افراد منطقی انتظار ندارند که شما یا کارتان بی نقص باشد. زیرا در واقع، بیشتر چیزها اینطور نیستند.

کمال دشمن پیشرفت است. ناقص بودن به شما این امکان را می دهد که شادتر باشید. شما می توانید خود را بیشتر دوست داشته باشید و با دیدن عیوب خود به عنوان چیزهای جذابی در مورد خود، همان چیزی باشید که هستید.

در حالی که درست است که این ایرادات می توانند قابل توجه باشند و برخی حتی بیشتر از سایرین، اما همچنان مسائلی هستند که می توان آنها را اصلاح کرد و روی آنها کار کرد.

18- خود را سرزنش می کنید یا خود را مسئول خوشحال کردن خود نمی دانید

چگونه می توانید با وجود انتخاب های مکرر بد در زندگی خود را فردی شاد بدانید؟

چگونه می توانید خوشحال باشید وقتی بار مسئولیت شما بر دوش دیگران است؟

این به شما بستگی دارد که تصمیمات درست بگیرید، این امر زندگی شما را بهبود می بخشد و به شما آرامش می دهد.

این مسئولیت بر عهده افرادی که قرار می گذارید و دوستشان دارید، کارفرمای شما یا دوستان و آشنایان شما نیست.

سرزنش دیگران آسان است. به شرطی که رویکرد درست را اتخاذ کنید! یا کار درست را انجام دهید! یا انتخاب های بهتری داشته باشید! در این صورت انتخاب های آن ها تاثیر منفی در شادی یا رفاه ما نخواهد داشت!

اما این روش روش محبوبی نیست.

بیشتر مردم برای تقویت شادی یا سبک زندگی خود تصمیم می گیرند. آنها برای پیشرفت آنچه دارند تلاش می کنند، عشق می یابند، خوشبختی می یابند و در این دنیای بیهوده به دنبال آرامش هستند.

شما نمی توانید وقت خود را صرف سرزنش دیگران برای انتخاب های بد خود کنید. اگر با وضعیت زندگی خود مشکل دارید، آن را تغییر دهید.

اگر کسی با شما بد رفتار می کند، برای او محدودیت قائل شوید و اجازه ندهید چنین رفتاری انجام دهد.

اگر شخصیت فعلی شما باعث ناراحتی شما می شود، از بهانه جویی و سرزنش دیگران دست بردارید. تنها راه نجات خود این است که با خودتان آشتی کنید.

19- به ترس هایتان اجازه می دهید در زندگی و انتخاب هایتان دخالت کنند

ترس از تغییر و ناشناخته یک چیز طبیعی است. این یک واکنش کاملا طبیعی به چیزی است که شما نمی دانید.

مشکل این است که در دنیای ناشناخته ها است که شما بیشترین رشد و تازه ترین تجربیات را به دست خواهید آورد.

در واقع، شما تمایل دارید به مکان‌هایی بروید که برایتان تکراری به نظر می‌رسند و قبلاً آن‌ها را دیده‌اید یا آنجا بوده‌اید. چنین مکان هایی حتی اگر غیرقابل تحمل باشند یا منظره ناخوشایندی داشته باشند، آرامش را برای شما به ارمغان می آورند، اما این مکان ها جای خوشبختی نیستند.

شما باید خود را به چالش بکشید، خارج از چارچوب فکر کنید و به دنبال چیزهای جدید باشید.

دلت را به دریا بسپار و اعتماد کن که: من می توانم با هر چیزی روبرو شوم.

اگر اجازه دهید ترس در زندگی و انتخاب های شما دخالت کند، همیشه در حباب محدودیت های خود اسیر خواهید شد.

20- در زمان حال زندگی نمی کنید و بر زمان حال تمرکز نمی کنید

شادی را می توان همین الان پیدا کرد. گذشته گذشته است و آینده هنوز در راه است. هر چیزی که احساس می کنید یا تجربه می کنید در حال حاضر اتفاق می افتد.

با صرف وقت خود به فکر کردن و یادآوری کارهای گذشته که دیگر وجود ندارند، خود را از خوشبختی محروم می کنید.

علاوه بر این، فکر کردن به آینده، که نمی‌دانی اتفاق می‌افتد یا نه، نمونه دیگری از اتلاف وقت است. هیچ تضمینی برای آینده وجود ندارد، حتی اگر بدانید چه می خواهید، برای آن برنامه ریزی کنید یا برای رسیدن به آن تلاش کنید.

با انگیزه بمانید و یک بار برای همیشه با این تکنیک های ساده به موفقیت برسید

البته این بدان معنا نیست که هرگز نباید گذشته یا آینده را در نظر بگیریم. برخی افراد آنقدر در حال (روزانه) خود غوطه ور هستند که آینده را کاملاً فراموش می کنند. اما چیزی که باید در نظر داشته باشید این است که رویاپردازی از آنچه که خواهد بود و پشیمانی از آنچه که باید باشد، رفتارهای غیرطبیعی است.

21- بی تفاوت هستید و کار خود را نادیده می گیرید

نادیده گرفتن چیزها شادی را از بین می برد. با پذیرفتن نقش منفعل در زندگی و بی توجهی به مسائل، عملاً تصمیمات مهم زندگی را از دست خواهید داد.

اگر توانایی تصمیم گیری از شما سلب شود، افراد دیگر و شرایط محیطی به جای شما تصمیم می گیرند.

و البته دیگران موظف به حمایت یا مبارزه برای خوشبختی شما نیستند. بیشتر اوقات آنها به دنبال حل مشکلات شخصی خود هستند و پایه و اساس خوشبختی خود را پی ریزی می کنند.

به تعویق انداختن کار امروز به فردا باعث ایجاد مشکلات جدیدی برای سرمایه و کسب و کارتان می شود. مشکلات کوچکی که تنها با چند دقیقه تلاش قابل حل هستند، اگر آنها را ساده بگیرید، می توانند به مشکلات پیچیده تبدیل شوند.

یک تکنیک ساده و کوتاه مدت به نام “قانون پنج دقیقه” وجود دارد که می تواند به شما در مدیریت تعلل و تغییر زندگی کمک کند.

این تکنیک بسیار ساده است. اگر یک فعالیت کمتر از 5 دقیقه طول می کشد، آن را انجام دهید و آن را انجام دهید. اجازه ندهید او کارها را به تعویق بیندازد، خود را در صدر فهرست کارهای دیگرتان قرار دهید، شانه هایتان را بالا نیاورید و ادامه دهید… همین حالا این کار را انجام دهید.

تعجب خواهید کرد که این قانون چقدر بر روال و نظم کارها تأثیر می گذارد.

22- از اشتباهات خود درس نمی گیرید و رشد نمی کنید

اشتباهات نقش مهمی در رشد هر فردی دارد. فقط با اشتباه کردن و اشتباه کردن می توانیم تشخیص دهیم که چه چیزی برای ما خوب نیست.

اگر همه چیز همیشه سر جای خودش باشد و به خوبی انجام شود چه؟ این احتمالا به شما آرامش می دهد. شاید کم کم عادت کردی که هر چیزی سر جای خودش باشد و این توقع در تو ایجاد شد که هر کاری که انجام می دهی درست است.

اما زندگی واقعی اینطور نیست.

تعداد افرادی که پس از اتمام کار خود به سرعت به موفقیت می رسند انگشت شمار است. مهم نیست که چقدر تحقیق یا برنامه ریزی داشته باشید، حادثه خبرساز نخواهد شد و تنها واکنش شما این است که سعی کنید آسیب های وارده را به حداقل برسانید.

برخی از افراد اشتباهات و شکست های خود را به عنوان یک فاجعه بزرگ می بینند، حتی اگر بیشتر این اشتباهات تقصیر آنها نبوده است.

موثرترین راه برای کسب تفکر مثبت و حذف افکار منفی از زندگی

والدینی که بیش از حد به فرزندان خود توجه می کنند و برای جلوگیری از مواجهه با شکست، اجازه نمی دهند فرزندان خود تجربیات بدی داشته باشند، فرصت مقابله با مشکلات را از آنها سلب می کنند و باعث ایجاد مشکلات شخصیتی در فرزندان می شوند.

اما اینطور نیست. اشتباهات برای همه اتفاق می افتد. نکته مهم این است که بدانید چگونه این خطا را به درستی مدیریت کنید.

به جای پنهان شدن و فرار از اشتباهات خود، باید از آنها درس بگیرید و بالغ تر شوید.

23- به اندازه کافی صبور نیستید

صبر یک ویژگی مثبت است. یک عبارت کلیشه ای و مفید.

از آنجایی که تعداد کمی از ویژگی های خوب به سرعت و به راحتی ایجاد می شوند، صبر یک ویژگی مثبت است. ساختن چیزی ارزشمند به زمان، کار منظم، شکست‌ها و تلاش‌های جدید نیاز دارد.

اکثر هنرمندان و مخترعان باتجربه موافق هستند که غیرممکن است که چیزی را در یک حرکت خلق کنیم و آن را شگفت‌انگیز کنیم.

شادی خود را بسازید، شغل رویایی خود را انتخاب کنید و فرد مناسب را برای داشتن یک زندگی باورنکردنی بیابید، همه اینها با کمی صبر.

ما در جامعه ای بسیار سریع زندگی می کنیم که در آن کالاهای مصرفی بر اساس تقاضا و ضرورت وجود دارند. خوشبختی به هیچ یک از این چیزها تعلق ندارد.

مهم نیست چقدر صبر دارید، سعی کنید تا حد امکان آن را افزایش دهید.

صبر باید با هدف تعیین شده متعادل باشد. به یاد داشته باشید، نکته ای در خط صبر وجود دارد که می گوید: این هدف ممکن است کارساز نباشد، باید به برنامه دیگری بروم.

ساعت 24- زمان زیادی را صرف تماشای صفحه نمایش می کنید

تماشای بیش از حد صفحه نمایش برای سلامتی مضر است. همچنین توانایی ما برای تعامل با زندگی، رشد و تکامل را کاهش می دهد.

مطمئناً، مرور نتفلیکس در حالی که روی مبل استراحت می‌کنید، راه بدی برای گذراندن یک روز به نظر نمی‌رسد، اما یک منبع فوق‌العاده ارزشمند و غیرقابل جایگزین را هدر می‌دهید: زمان. شما هم مثل بقیه افراد در این دنیا، فقط 24 ساعت در روز و 7 روز هفته فرصت دارید.

نحوه استفاده از زمان محدودی که برای تغییر زندگی خود دارید، تأثیر مستقیمی بر پیشرفت و شکل گیری زندگی شما خواهد داشت.

موثرترین و جدیدترین روش مدیریت استرس و کنترل 100% آن

بیشتر مردم علاقه زیادی به زود بیدار شدن و ورزش کردن، مطالعه یا انجام کارهای سخت لازم برای تمرین و ساختن زندگی خود ندارند. از نظر آنها این فعالیت ها طاقت فرسا است و ترجیح می دهند به فعالیت هایی شبیه به دراز کشیدن روی مبل بپردازند.

تماشای تلویزیون، فیلم و سریال، زوال روانی از طریق رسانه های اجتماعی یا اتلاف وقت در بازی های ویدیویی، شما را به زندگی بهتر و شادتر نمی رساند. این فعالیت ها فقط وقت شما را تلف می کند و هر چه بیشتر برای آنها ارزش قائل شوید بیشتر از زندگی خود عقب خواهید افتاد.

شکی نیست که استراحت و آرامش مهم و ضروری است. اما به خاطر داشته باشید که زمان محدودی که در اختیار دارید برای رهایی از این گردباد تلف نمی شود.

چرا خوشحال نیستم؟

در دنیای متنوع ما، جایی که همه می خواهند برجسته باشند و در مورد همه چیز نظر داشته باشند، یک ایده نسبتاً جهانی وجود دارد که همه ما فارغ از سن، نژاد، مکان یا جنسیت به آن اعتقاد داریم.

“همه ما می خواهیم شاد باشیم.”

ما می خواهیم احساس کنیم که برایمان مهم است، ما را دوست دارند، از ما قدردانی می کنند، از مشکلات فارغ هستیم و از نظر مالی همه چیز خوب است. و این یکی از تلاش های جامعه ما شده است که به هر قیمتی شاد باشیم.

شادی فواید قطعی زیادی دارد. بسیاری از مطالعات این ادعا را تایید می کنند. شادی و رضایت از زندگی تقریباً بر همه چیز در زندگی تأثیر بسزایی دارد، از وضعیت جسمی و روحی گرفته تا روابط، شغل و وضعیت مالی.

اگرچه ابتکار خودیاری با توصیه های خود در مورد چگونگی دستیابی به این حالت مطلوب هنوز لحظه ای را در آفتاب می گذراند، اما هیچ معجون جادویی جهانی وجود ندارد.

البته، همه ما به اندازه کافی عاقل هستیم که تشخیص دهیم هیچ راه حلی برای همه وجود ندارد و این اغلب ترکیبی از کارهایی است که هر یک از ما باید هر روز انجام دهیم تا به آن مکان جادویی برسیم که در آن همه چیز عالی است. روشن و شاد بیا بریم

دلیل وجود پادزهرهای زیادی برای احساس افسردگی این است که می تواند میلیون ها توضیح مختلف برای اینکه چرا یک نفر ناراحت است وجود داشته باشد. این یک دلیل، مسیر و تجربه برای هر کسی متفاوت است.

گاهی اوقات ممکن است پدیده «تردمیل شادی» را تجربه کنید، طبق این نظریه، سطح شادی فرد پس از این اتفاق به سطح اولیه باز می گردد. در نتیجه، با یک تعقیب و گریز مداوم (و نسبتاً خسته کننده) مواجه می شوید.

دومین مشکل شادی این است که همه ما در ذهن خود یک آرمان شهر درباره شادی داریم و همیشه منتظر آن “روزی” هستیم. مطمئناً می توانید تمام زندگی خود را در انتظار شادی بگذرانید تا روزی در خانه شما را بزند، در این صورت همیشه در نارضایتی دائمی خواهید بود و آن لحظه ممکن است هرگز فرا نرسد. و سپس، با نگاه کردن به گذشته و بررسی گذشته، ممکن است از خود بپرسید: آیا من واقعاً آنقدر ناراضی بودم یا قربانی خوشبختی بودم؟

با این تفاسیر چگونه می توان فهمید که اگر واقعاً غمگین هستیم، این وضعیت گذرا است و شادی برای همه معنای متفاوتی دارد؟ پس بیایید از ابتدا شروع کنیم و علت ناراحتی، علائم و درمان شما را بررسی کنیم.

همچنین بخوانید: شادی واقعی چیست؟

نشانه های ناراحتی

به گزارش Mind Body Green، برخی از علائم رایج که نشان می دهد شما ناراضی هستید عبارتند از:

احساس می کنید به خوبی دیگران نیستید

احساس قربانی شرایط خارج از کنترل شما

احساس اینکه زندگی روزمره شما بی معنی و بی اثر است

احساس درماندگی، ناامیدی یا بدبینی

از قلب خود با دیوارهای فولادی محافظت کنید

تلاش برای شایسته بودن و تعلق داشتن اما به ندرت میل به این کار

احساس غرق شدن در برابر چالش هایی که در زندگی با آن روبرو هستید

احساس افسردگی، اضطراب یا نگرانی مزمن

احساس می کنید از شما به اندازه کافی قدردانی نمی شود

اگر در یک روز عادی این احساسات را تجربه کردید، باید بگویم که شما آدم خوشحالی نیستید دوست من!

دلیل نارضایتی ما چیست؟

به این فکر کنید که خوشبختی برای شما چه معنایی دارد.

خوشبختی اشکال مختلفی دارد، لذت، رضایت از زندگی، برآورده شدن آرزو و …. همه این موارد با هم یا جدا از هم می توانند شادی را به زندگی ما تزریق کنند.

از آنجایی که زندگی ما بسیار متنوع است، هر یک از موارد فوق به اشکال مختلفی تبدیل می شوند.

به عنوان مثال، شادی آخر هفته من به معنای خواندن یا نوشتن یک کتاب است، در حالی که شادی شخص دیگری ممکن است پیاده روی یا خرید باشد.

یا ممکن است رضایت من از زندگی داشتن یک خانواده بزرگ باشد در حالی که دیگران به دنبال شهرت و ثروت هستند. بنابراین، هنگامی که می دانید دیدگاه شما از خوشبختی در زندگی چگونه است، تصور بهتری از آنچه در زندگی خود از دست داده اید خواهید داشت.

انتظارات خود را دوباره مرور کنید

همانطور که قبلاً اشاره کردم، انتظارات غیرمنطقی که شما یا دیگران برای خود در نظر گرفته‌اید می‌توانند شما را از احساس خوشحالی باز دارند.

گاهی اوقات، با گذشت زمان، آرزوها اغلب می توانند منسوخ شوند. آنچه 10 یا 5 سال پیش (یا حتی شش ماه پیش) می خواستید، ممکن است امروز در لیست آرزوهای شما نباشد.

بنابراین، اگر هر از گاهی انتظارات خود را دوباره بررسی کنید، اعتبار و اهمیت جایگاه آنها در لیست شادی شما برای جلوگیری از گسترش افسردگی در زندگی شما ضروری است.

تفکر خود را بررسی کنید

در قلب نظریه رفتار منطقی (REBT) که توسط روانشناس آمریکایی آلبرت الیس در سال 1956 تأسیس شد، این ایده وجود دارد که این خود رویداد نیست که ما را ناراحت می کند، بلکه تفسیر ما و افکار ما در مورد او است که ما را ناراحت می کند.

در نتیجه، تغییر افکار ما باعث کاهش (و امیدواریم از بین بردن) اضطراب ما خواهد شد.

برو جلوتر وقتی صحبت از سلامت روان به میان می آید، تفکر مثبت (نه هذیانی) برنده اعلام شده است. اگر خود را در پیچ و خم خودگویی منفی می بینید، باید فوراً آن را متوقف کنید. دام عذاب و عذاب است.

درست است که آسان نیست، اما روانشناسان به ما می گویند که می تواند به یک عادت تبدیل شود. ما می توانیم خودمان را برای سرکوب افکار منفی آموزش دهیم. و به یاد داشته باشید که سپاسگزار باشید. این بهترین خوشبختی است.

همچنین بخوانید: فواید دروغ گفتن به خود

جنبه های مثبت و منفی گذشته را بسنجید

اگرچه ممکن است شگفت‌انگیزترین راه برای فهمیدن ناراحتی‌تان نباشد، فهرستی از مزایا و معایب گذشته هنوز هم ابزاری عالی برای شماست تا بتوانید مسائل را ارزیابی کنید، گزینه‌های جایگزین را ارزیابی کنید و تصمیم بگیرید. پاسخ‌های رضایت‌بخشی دریافت کنید.

با کمال تعجب، همانطور که تاریخ به ما می گوید، این اختراع به بنجامین فرانکلین در قرن 18 نسبت داده شده است. او که به بهره وری خود معروف است، فهرستی از مزایا و معایب را برای تقریباً همه چیز در زندگی خود اعمال کرده است.

زیبایی این روش در سادگی آن است. پس شروع به نوشتن کنید و چیزهایی را که دوست داشتید، چیزهایی که دوست نداشتید (که شما را ناراحت کردند) و چیزهایی که مطمئن هستید امروز شما را خوشحال کرده اند، بنویسید.

در زیر مجموعه «آنچه در زندگی من مرا آزار می دهد»، به این فکر کنید که برای بهبود این موارد چه کاری می توانید انجام دهید تا دیگر شما را آزار ندهند.

ممکن است تعجب کنید اگر بدانید که بیشتر از شانس، شرایط یا موارد مشابه با این رویدادها ارتباط دارید.

پاک کننده ذهن

این روزها سلامت روان اغلب کانون توجه عمومی است. نحوه مراقبت از بدن و ذهن خود به طور مستقیم با بسیاری از نتایج ما در زندگی مرتبط است. اختلال روانی می تواند به یک مانع خوب تبدیل شود.

کینه های قدیمی، رویدادهای گذشته، هرکسی می تواند آنها را به چالش بکشد تا احساس نشاط و رضایت کنند.

انجام یک پاکسازی ذهنی بعد از یک ماه می تواند راه حلی برای قرار دادن خود در مسیر بازگشت به سمت خوشبختی باشد.

در زمان به عقب سفر کنید تا با ترس های خود روبرو شوید، از شر افرادی که شما را غمگین می کنند خلاص شوید، خود را از هر گونه بار عاطفی رها کنید.

برای همه چیزهایی که شما را نگران و ناراحت می کند، ذخیره سازی جایگزین را در نظر بگیرید. چرا به چیزهایی فکر می کنید که فکر می کنید شما را غمگین می کند؟ اگر شما یکی از افرادی هستید که در بالا ذکر کردم (معتاد به ناراحتی)، حمل بارهای عاطفی بدون انجام کاری برای تسکین آن، رفتاری ضد شادی است.

افراد بسیار شاد عادت هایی دارند که هر روز آنها را خوشحال می کند.

پذیرش عادات جدید برای همیشه سخت است، اما ترک عادت هایی که شما را ناراضی می کند بسیار آسان تر است.

عادت های بد زیادی وجود دارد که ما را غمگین می کند. ریشه کن کردن عادات بد زیر می تواند شادی شما را در کوتاه مدت بهبود بخشد:

با افراد منفی گرا معاشرت کنید

افرادی که شکایت می کنند و منفی هستند، خبر بدی هستند، زیرا آنها روی مشکلات خود متمرکز هستند و روی راه حل ها تمرکز نمی کنند. آنها می خواهند مردم به حزب ترحم آنها بپیوندند تا احساس بهتری نسبت به خودشان داشته باشند. مردم اغلب برای گوش دادن به صحبت‌های شاکیان تلاش می‌کنند، زیرا نمی‌خواهند افراد بی‌احساس یا گستاخ دیده شوند، اما مرز باریکی بین گوش دادن دلسوزانه و کشیده شدن به مارپیچ عاطفی منفی آنها وجود دارد. تنها با تعیین محدودیت‌ها و در صورت لزوم فاصله گرفتن از خود، می‌توانید از جذب آنها جلوگیری کنید. در مورد آن فکر کنید: اگر سیگاری بودید، آیا تمام بعدازظهر را آنجا می نشستید و دود دست دوم را استنشاق می کردید؟ شما دور می شوید و باید همین کار را با افراد منفی نگر انجام دهید. یک راه عالی برای تعیین حد و مرز این است که از آنها بپرسید چگونه می خواهند مشکلات خود را حل کنند.

شما باید تلاش کنید تا اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که به شما الهام می بخشند، افرادی که شما را به سمت پیشرفت سوق می دهند و احتمالاً این کار را خواهید کرد. اما در مورد افرادی که شما را سرکوب می کنند چه؟ چرا به آنها اجازه می دهید بخشی از زندگی شما باشند؟ هرکسی که به شما احساس بی ارزشی، مضطرب یا بی الهام می دهد، وقت شما را تلف می کند و احتمالاً باعث می شود که احساس کنید خودتان هستید. زندگی کوتاه تر از آن است که بتوان با چنین افرادی وقت گذاشت. بگذارید بروند و هوش هیجانی شما را تماشا کنند.

مقایسه زندگی خود با آنچه مردم در رسانه های اجتماعی نشان می دهند

موسسه تحقیقات شادی آزمایش فیس بوک را انجام داد تا بفهمد چگونه عادات رسانه های اجتماعی ما بر شادی ما تأثیر می گذارد. نیمی از شرکت کنندگان در مطالعه به استفاده عادی از فیس بوک ادامه دادند، در حالی که نیمی دیگر به مدت یک هفته از آن استفاده نکردند. نتایج قابل توجه بود. در پایان هفته، شرکت‌کنندگانی که فیسبوک را ترک کردند، رضایت بیشتری از زندگی و سطوح پایین‌تری از غم و تنهایی را گزارش کردند. محققان همچنین به این نتیجه رسیدند که افراد در فیس بوک 55 درصد استرس بیشتری دارند.

نکته ای که باید در مورد فیس بوک و شبکه های اجتماعی به طور کلی به خاطر بسپارید این است که به ندرت حقیقت را نشان می دهند. رسانه های اجتماعی نگاهی اجمالی رنگارنگ به زندگی ای که مردم می خواهند به تصویر بکشند ارائه می دهند. من به شما پیشنهاد نمی کنم شبکه های اجتماعی را کنار بگذارید. فقط آن را کم و با یک دانه نمک مصرف کنید.

کاهش تجربه های شاد یا غافلگیر کننده

اگر بدانید به کجا نگاه کنید، هر روز چیزهای شگفت انگیزی در اطراف شما اتفاق می افتد. فناوری ما را در معرض چیزهای زیادی قرار داده و جهان را بسیار کوچکتر کرده است. با این حال، یک جنبه منفی وجود دارد که زیاد در مورد آن صحبت نمی شود: قرار گرفتن در معرض آن چیزی که برای غافلگیر شدن نیاز است را افزایش می دهد. و این مایه شرمساری است، زیرا چیزهای کمی به اندازه احساس شگفتی واقعی هیجان انگیز هستند. ترس واقعی فروتنی است. این به ما یادآوری می کند که ما مرکز جهان نیستیم. هیبت همچنین الهام‌بخش و سرشار از شگفتی است و غنای زندگی و توانایی ما برای مشارکت و جذب شدن به آن را برجسته می‌کند. وقتی هر بار که چیز جدیدی می بینید شانه هایتان را بالا می اندازید، سخت است که خوشحال باشید.

خود را ایزوله کنید

منزوی کردن خود از تماس های اجتماعی یک پاسخ بسیار رایج به احساس ناراحتی است، اما تحقیقات فراوان نشان می دهد که این بدترین کاری است که می توانید انجام دهید. این یک اشتباه بزرگ است، زیرا معاشرت، حتی اگر از آن لذت نبرید، برای روحیه شما مفید است. همه ما آن روزها را داریم که فقط می خواهیم روپوش را روی سرمان بکشیم و از صحبت کردن با کسی امتناع کنیم، اما به محض اینکه تبدیل به یک اصرار می شود، روح شما را می کشد. بدانید که وقتی غم و اندوه شما را ضد اجتماعی می کند، باید خود را مجبور کنید که بیرون بروید و معاشرت کنید. بلافاصله متوجه تفاوت خواهید شد.

سرزنش کردن

برای شاد بودن باید احساس کنیم که بر زندگی خود مسلط هستیم، به همین دلیل است که سرزنش کردن با شادی بسیار ناسازگار است. وقتی دیگران یا شرایط را به خاطر اتفاقات بدی که برایتان می افتد سرزنش می کنید، به این نتیجه می رسید که کنترلی بر زندگی خود ندارید که برای خلق و خوی شما وحشتناک است.

کنترل

سخت است که بدون کنترل زندگی خود شاد باشید، اما می توانید با ناراحتی خود با تلاش برای کنترل بیش از حد آن را به سمت دیگری سوق دهید. این به ویژه در مورد مردم صادق است. تنها کسی که می توانید در زندگی خود کنترل کنید، شما هستید. وقتی این میل آزاردهنده را برای دیکته کردن رفتار دیگران احساس می کنید، به ناچار در صورت شما منفجر می شود و شما را ناراضی می کند. حتی اگر بتوانید کسی را در کوتاه مدت کنترل کنید، معمولاً نیاز به فشار به شکل زور یا ترس دارد، و این گونه رفتار با مردم باعث نمی شود احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید.

شكايت كردن

شکایت و نگرش پیرامون آن کسل کننده است. شکایت کردن یک رفتار خودتقویت کننده است. با صحبت کردن – و بنابراین فکر کردن – درباره جدی بودن چیزها، باورهای منفی خود را دوباره تأیید می کنید. در حالی که صحبت در مورد چیزی که شما را آزار می دهد می تواند به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید، مرز باریکی بین شکایت و بدتر شدن ناراحتی وجود دارد. شکایت علاوه بر اینکه شما را ناراضی می کند، دیگران را نیز از خود دور می کند.

تاثیر گذاشتن

مردم لباس‌ها، ماشین‌تان و شغل شیک‌تان را دوست دارند، اما این بدان معنا نیست که آنها شما را دوست دارند. تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران منبع ناراحتی است زیرا نمی تواند به منبع چیزی که شما را خوشحال می کند، یعنی یافتن افرادی که شما را همان طور که هستید دوست دارند و می پذیرند، دست پیدا نمی کند. هر کاری که در حین تحت تأثیر قرار دادن مردم انجام می دهید نیز شما را خوشحال نمی کند. اقیانوسی از تحقیقات وجود دارد که نشان می دهد چیزهای مادی شما را خوشحال نمی کند. وقتی عادت به تعقیب چیزها را پیدا می کنید، در خطر ناراضی شدن قرار می گیرید زیرا، فراتر از ناامیدی که پس از بدست آوردن آنها احساس می کنید، متوجه می شوید که آنها را به قیمت چیزهای واقعی بدست آورده اید که می توانند شما را خوشحال کنند، مانند دوستان، خانواده و … مراقبت خوب از خود

منفی بودن

زندگی همیشه آنطور که شما می خواهید پیش نمی رود، اما در پایان روز، شما هم مانند بقیه 24 ساعت در روز فرصت دارید. افراد شاد وقت خود را می شمارند. آنها به جای شکایت از این که چطور ممکن است یا باید پیش می‌رفت، به همه چیزهایی فکر می‌کنند که باید بابت آن شکرگزار باشند. سپس بهترین راه حل موجود برای مشکل را پیدا می کنند، آن را حل می کنند و ادامه می دهند. هیچ چیز مثل بدبینی باعث ناراحتی نمی شود. مشکل بدبینی، جدای از آسیبی که به خلق و خوی شما وارد می‌کند، این است که به یک پیش‌گویی خودشکوفایی تبدیل می‌شود: اگر انتظار چیزهای بد را دارید، به احتمال زیاد به چیزهای بد خواهید رسید. تکان دادن افکار بدبینانه تا زمانی که تشخیص ندهید چقدر غیرمنطقی هستند، سخت است. خود را مجبور کنید به واقعیت ها نگاه کنید و خواهید دید که اوضاع آنقدرها هم که به نظر می رسد بد نیست.

غفلت از تعیین اهداف

داشتن اهداف به شما امید و توانایی تجسم آینده ای بهتر را می دهد و تلاش برای رسیدن به آن اهداف باعث می شود احساس خوبی نسبت به خود و توانایی هایتان داشته باشید. مهم است که اهداف بلندپروازانه، خاص (و قابل اندازه گیری) تعیین کنید که توسط ارزش های شخصی شما هدایت می شوند. بدون هدف، به جای یادگیری و بهبود، به سادگی تعجب می کنیم که چرا همه چیز هرگز تغییر نمی کند.

تسلیم ترس

ترس چیزی نیست جز یک احساس مداوم که توسط تخیل شما ایجاد می شود. خطر واقعی است. این هجوم آدرنالین ناراحت کننده ای است که وقتی تقریباً جلوی اتوبوس راه می روید احساس می کنید. ترس یک انتخاب است. افراد شاد این را بهتر از هر کس دیگری می دانند، بنابراین ترس را علیه خود معطوف می کنند. آنها به احساس سرخوشی که از غلبه بر ترس های خود می گیرند معتاد هستند.

در نهایت بیشتر از فرصت های از دست رفته افسوس بخورید تا شکست هایتان. از ریسک کردن نترسید. من اغلب می شنوم که مردم می گویند: “بدترین چیزی که ممکن است برای شما اتفاق بیفتد چیست؟” با این حال، مرگ بدترین چیزی نیست که ممکن است برای شما اتفاق بیفتد. بدترین اتفاقی که ممکن است برای شما بیفتد این است که به خودتان اجازه دهید تا زمانی که هنوز زنده هستید در درون خود بمیرید.

الان ترک کن

مانند ترس، گذشته و آینده محصول ذهن شماست. هیچ مقدار احساس گناه نمی تواند گذشته را تغییر دهد و هیچ مقدار اضطراب نمی تواند آینده را تغییر دهد. افراد شاد این را می دانند، بنابراین روی زندگی در لحظه حال تمرکز می کنند. اگر دائماً در جای دیگری هستید و نمی توانید واقعیت (خوب یا بد) لحظه را به طور کامل بپذیرید، رسیدن به پتانسیل کامل خود غیرممکن است. برای زندگی در لحظه حال، باید دو کار انجام دهید:

1) گذشته خود را بپذیرید. اگر با گذشته ات صلح نکنی، هرگز تو را ترک نخواهد کرد و آینده ات را نخواهد ساخت. افراد شاد می دانند که تنها دلیل خوب برای نگاه کردن به گذشته این است که ببینند چقدر پیشرفت کرده اند.

۲) عدم اطمینان آینده را بپذیرید و از خود انتظارات غیر ضروری نداشته باشید. نگرانی اینجا و اکنون جایی ندارد. همانطور که مارک تواین یک بار گفت:

“نگرانی مانند پرداخت بدهی است که بدهی ندارید.”

ما نمی‌توانیم ژن‌های خود را کنترل کنیم و نمی‌توانیم همه شرایط خود را کنترل کنیم، اما می‌توانیم از شر عادت‌هایی خلاص شویم که هدفی جز ناراحت کردن ما ندارند.

در دنیای متنوع ما، جایی که همه می‌خواهند متمایز شوند و نظر خود را در مورد همه چیز دارند، یک ایده نسبتاً جهانی وجود دارد که همه ما – بدون در نظر گرفتن سن، نژاد، مکان، جنسیت – از آن استقبال می‌کنیم…

همه ما می خواهیم شاد باشیم.

ما می خواهیم احساس مهم بودن، دوست داشتن، قدردانی، آرامش، بی خیالی و امنیت مالی داشته باشیم. و این به یکی از وسواسی ترین تلاش ها در جامعه ما تبدیل شده است: شاد بودن، به هر قیمتی، به هر وسیله.

خوشبختی تقریباً برای همه چیز در زندگی ما، از وضعیت روحی یا جسمی گرفته تا کار، روابط و امور مالی، دارای مزایای غیرقابل انکاری است که توسط مطالعات بی شماری پشتیبانی می شود.

اگرچه صنعت خودیاری هنوز لحظات نبوغ خود را با توصیه های خود در مورد چگونگی دستیابی به این حالت آرزو دارد، اما هیچ کس (تا آنجا که می دانم) معجون جادویی را پیدا نکرده است – این چیز، این عمل یا این فکر. که می تواند همه ما را برای همیشه راضی و کامل کند.

البته، همه ما به اندازه کافی عاقل هستیم که تشخیص دهیم هیچ راه حلی برای همه وجود ندارد. و اغلب ترکیبی از کارهایی است که هر یک از ما باید روزانه انجام دهیم تا به آن مکان جادویی برسیم که در آن همه چیز بسیار روشن و تازه است.

دلیل وجود پادزهرهای زیادی برای احساس غم و اندوه این است که می تواند میلیون ها توضیح متفاوت و ظریف برای اینکه چرا یک نفر ناراضی است وجود داشته باشد. این تقریباً یک علت، مسیر و تجربه برای همه متفاوت است.

آن را با پدیده “تردمیل لذت” [1] ترکیب کنید – و به چیزی بی امان (و نسبتاً خسته کننده) می رسید که صادقانه بگویم، هیچ کس نتوانسته است دقیقاً با عبارات قابل اندازه گیری تعریف کند.

دومین مشکل شادی این است که همه ما آنقدر به خود هدف – به آن حالت آرمان‌شهری وابسته هستیم که می‌خواهیم «یک روز» به آن برسیم.

البته، شما می توانید تمام زندگی خود را صرف کنید تا خوشبختی بالاخره در خانه شما را بزند، امیدوار باشید، پیش بینی کنید، در نارضایتی همیشگی وجود داشته باشید – و آن لحظه ممکن است هرگز فرا نرسد.

و سپس، با نگاه کردن به گذشته، ممکن است تعجب کنید: آیا من واقعاً بدشانس بودم یا قربانی سرخوشی بودم؟

به عبارت دیگر، از کجا می‌دانید که آیا واقعاً ناراضی هستید یا خیر که معنای شادی برای همه متفاوت است، اندازه‌گیری مستقیم آن غیرممکن است و نسبتاً زودگذر است؟

پس بیایید از ابتدا شروع کنیم و علل، علائم و درمان ناراحتی را بررسی کنیم.

چقدر ناراضی هستم

با توجه به سایت سلامتی Mind Body Green، برخی از رایج ترین نشانه هایی که نشان می دهد شما ناراضی هستید عبارتند از:

احساس می کنید به خوبی دیگران نیستید

احساس قربانی شرایط خارج از کنترل شما

احساس می کنید زندگی روزمره شما بی معنی و وظیفه محور است

احساس درماندگی، ناامیدی یا بدبین بودن

از قلب خود با دیوارهای فولادی محافظت کنید

شما سعی می‌کنید خود را جا بیاندازید و تعلق داشته باشید، اما به ندرت آن را احساس می‌کنید

احساس شکست در برابر چالش هایی که در زندگی با آن روبرو هستید

احساس افسردگی، اضطراب یا نگرانی مزمن

احساس می کنید دست کم گرفته شده اید

اگر در یک روز معمولی به نظر شما می رسد، پس شما فرد خوشحالی نیستید، دوست من.

چرا خوشحال نیستم؟

بزرگترین نشانه این که همه چیز خوب نیست (حداقل در ذهن شما) احساس «از دست دادن» است. ممکن است ندانید که چیست، اما احساس پوچی و ناقص بودن می کنید. و می دانی که باید اتفاقی بیفتد تا به زندگی برگردی.

البته، یافتن علت ناراحتی شما برای تجویز (برای خودتان) اقدامات مناسب برای بهبود شرایط ضروری است.

بنابراین در اینجا برخی از رایج‌ترین دلایلی وجود دارد که چرا ممکن است احساس کنید احساس سنگینی می‌کنید یا «شادی از زندگی من حذف شده است». “

فقدان معنا

هر کسی در کسب و کار مشاوره شادی به شما خواهد گفت که این یکی از دلایل اصلی (نه مهم ترین) برای احساس ضعف است. به خصوص در زندگی حرفه ای ما، بی ربطی می تواند یک رویا باشد.

یک مقاله عالی نیویورک تایمز در مورد فارغ التحصیلان هاروارد صحبت می کند که سالانه 1.2 میلیون دلار درآمد دارند، اما هنوز احساس ناراحتی می کنند و در دام چیزی که آنها به عنوان “تلف کردن زندگی من” توصیف می کنند، هستند.

به بیان ساده، ممکن است احساس ناامیدی کنید زیرا به یک «چرا» در زندگی خود نیاز دارید، همانطور که در مقاله قبلی خود نوشتم چگونه از زندگی رهایی پیدا کنید و زندگی سازنده تری داشته باشید.

برهم زنندگان شادی

حتی مشکلات درک شده می تواند برای بسیاری از ما بسیار واقعی باشد. با این حال، شکی نیست که هر گونه عارضه شخصی، مالی، حرفه ای یا جسمی می تواند به میزان قابل توجهی آرزوهای شما را برای خوشبختی کاهش دهد.

دامنه هر مشکل یا مانعی که ممکن است با آن روبرو شوید می تواند بسیار گسترده باشد. به عنوان مثال، شما از ظاهر خود خوشتان نمی آید، پول کافی به دست نمی آورید، دوستان یا عزیزان ندارید، سلامتی شما ضعیف است.

همه اینها می تواند موانع جدی برای زندگی بی دغدغه و شاد باشد.

عدم عزت نفس و عزت نفس

چند سال پیش (2003)، مقاله ای از روان شناس روی باومایستر، دنیای علم را تکان داد. با عنوان “آیا عزت نفس بالا منجر به عملکرد بهتر، موفقیت بین فردی، شادی یا سبک زندگی سالم تر می شود؟” » این ایده ارائه شده است (تحقیقات حمایت شده) که عزت نفس و شادی با هم مرتبط هستند. [4]

به طور خاص، عزت نفس بالا منجر به شادی بیشتر می شود.

علاوه بر این، به گفته گری واینرچوک، نویسنده و سخنران مشهور آمریکایی، دلیل اصلی ناراضی بودن مردم عدم احترام به خود است، یعنی به نظرات دیگران بیش از نظر خود اهمیت می دهند. البته، این منطقی است – و مطمئناً برای بسیاری از ما صادق است.

شخصیت

با توجه به موارد فوق، مانع دیگری بر سر خوش بینی بی امان وجود دارد که شاید غلبه بر آن برای شخصیت شما حتی در صورت امکان کمی دشوار باشد.

البته نه برای صنعت توسعه شخصی که با این فرض رشد می کند که شما می توانید از طریق نیروی محض اراده به یک فرد کاملاً متفاوت تبدیل شوید. این به معنای نسخه بسیار بهتر شما در حال حاضر است.

اما چیزی که خردمندان به ما نیز می گویند این است که شما یا به دنیا آمده اید که پولی باشید یا نیستید.

البته می توانید روی خودتان کار کنید تا نیمه پر لیوان (در مقابل نیمه خالی) را ببینید. اما ممکن است هرگز با کسی که به تازگی با خلق و خوی بی دغدغه تری به دنیا آمده، همراهی نکنید.

توقعات غیر منطقی بالا

طبق تحقیقات، داشتن توقعات بالا از خودتان می تواند مفید باشد. [5] این منجر به عملکرد بالاتر می شود – پدیده ای که به عنوان اثر پیگمالیون شناخته می شود.

با این حال، داشتن توقعات بیش از حد از خود می تواند نتیجه معکوس داشته باشد. ممکن است مشکلات روانی زیادی را تجربه کنید – افسردگی، خود خرابکاری، خود تنبیهی و غیره. و این می تواند به تمام زمینه های زندگی شما سرایت کند.

قطعا موردی برای تحقیقات آینده است.

گرایش‌های اجتماعی

برای فهرست کردن همه دلایلی که احساس ناراحتی می کنیم (حتی یک کتاب!) احتمالاً حداقل چندین مقاله لازم است.

بنابراین، دلایل دیگر برای نارضایتی از زندگی‌تان می‌تواند این باشد: ساعات کاری طولانی، نان فرهنگی همیشه متصل به اینترنت، افزایش زمان تماشای صفحه یا بی‌حوصلگی از زندگی (یعنی عدم اشتیاق).

اعتیاد به بدبختی

ظاهراً می توانید به غم و اندوه معتاد شوید. به عبارت دیگر، برخی از افراد از احساسات منفی لذت می برند و «خوشحال هستند که ناراضی هستند». واقعا نگران کننده است.

دلایل غیرقابل توضیح

یا، گاهی اوقات نمی توانید انگشت خود را روی چیزی یا چیزی بگذارید – قطعاً نمی دانید چه چیزی شما را ناراحت می کند، نه آنچه شما را خوشحال می کند. به نظر می رسد همه چیز درست است – تمام زندگی شما زیر و رو شده است.

اما این پایان ماجرا نیست. مهمترین سوالاتی که باید از خود بپرسید عبارتند از:

برای چی؟ دلیل ناراحتی من چیست؟

چون وقتی نمی دانید چه چیزی خراب است، نمی توانید آن را تعمیر کنید، درست است؟

5 گام برای کشف دلیل خود

بنابراین اگر بیشتر علائم بالا را بررسی کنید، به احتمال زیاد در حال حاضر در سرزمین رویایی زندگی نمی کنید.

در اینجا راهنمایی های من برای پیدا کردن توده های خود در خمیر وجود دارد.

1. به معنای “شاد” برای شما فکر کنید

شادی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد: لذت خوشایند، رضایت از زندگی، برآورده شدن آرزو. همه این عناصر – به صورت جداگانه یا با هم – می توانند احساس خوشبختی را برای ما به ارمغان بیاورند.

و از آنجایی که زندگی ما بسیار متنوع است، موارد فوق برای هر یک از ما چیزهای متفاوتی را جستجو می کنند.

برای مثال، شادی آخر هفته من خواندن یا نوشتن است، در حالی که برای شخص دیگری معاشرت، پیاده روی یا خرید در مرکز خرید است.

یا، رضایت من در زندگی ممکن است داشتن یک خانواده بزرگ و ایجاد تغییر در جهان باشد. برای دیگران، ممکن است به دنبال شهرت و ثروت باشد. اما هر چه هست، در «تله روایی» جامعه که حقوق، خانه، شغل خاص، شخص و غیره گرفتار نشوید. مهمتر از همه به شما جریان بی پایانی از شادی می دهد. این امکان پذیر نیست، علم بارها و بارها این را تأیید می کند.

بنابراین، هنگامی که بدانید تابلوی دید شادی شما چگونه به نظر می رسد، تصور بهتری از آنچه در زندگی خود “از دست رفته” خواهید داشت.

2. دوباره از انتظارات خود بازدید کنید

همانطور که قبلاً اشاره کردم، انتظارات غیرمنطقی که شما یا دیگران از خودتان دارید می تواند مانع از احساس خوشبختی شما شود.

از یک طرف، آرزوها اغلب می توانند منسوخ شوند. آنچه ده یا پنج سال پیش (یا حتی شش ماه پیش) می خواستید ممکن است به وضعیت فعلی شما مربوط نباشد و باید در یک کابینه بایگانی ذهنی ثبت شود.

نکته دیگر این است که فرهنگ ما فشار تصاعدی بر همه ما وارد می‌کند تا عملکرد بهتری داشته باشیم، سعی کنیم 24 ساعت شبانه روز را به 30 ساعت در روز تبدیل کنیم و به دنبال تمجید و قدردانی باشیم. هر نتیجه ای که امتیاز کمتری از طلا کسب کند با محرومیت از باحال بودن و دریافت امتیازات، جوایز و حتی شناخت کمتر جریمه می شود.

در نتیجه، اضطراب، افسردگی و همه دوستان تاریک آنها شروع به نفوذ در ذهن ما می کنند و هر چیزی را که می تواند برای ما شادی و رضایت به ارمغان بیاورد رنگ می کند.

بنابراین، ضروری است که به طور دوره ای انتظارات خود را بررسی کنید – اعتبار آنها و اهمیت آنها در فهرست شادی شما – برای جلوگیری از خزیدن ناراحتی به زندگی شما.

3. روش تفکر خود را بررسی کنید

در قلب نظریه رفتار عاطفی منطقی (REBT) که توسط روانشناس آمریکایی آلبرت الیس در سال 1956 تأسیس شد، این ایده وجود دارد که رویداد واقعی هرگز ما را ناراحت نمی کند. این تفسیر و افکار ما در مورد آن است. به طور ضمنی، تغییر افکار ما اضطراب ما را به طور کامل کاهش می دهد (و امیدواریم از بین می رود).

برو جلوتر تفکر مثبت (و نه هذیانی) مدتهاست که در مورد سلامت روان برنده اعلام شده است. اگر خود را در یک مارپیچ از خودگویی منفی می بینید، باید فوراً آن را متوقف کنید. این یک تله ناراحتی است

اما بدیهی است که چنین نظارت آگاهانه همیشه آسان نیست. روانشناسان به ما می گویند که این می تواند به یک عادت تبدیل شود. ما می توانیم به خودمان بیاموزیم که منفی ها را از بین ببریم، و کارهای زیادی می توان انجام داد.

تشکر را فراموش نکنید. این بهترین شات شادی است.

4. مزایا و معایب خوب قدیمی

در حالی که ممکن است برای فهمیدن اینکه آیا ناراضی هستید یا نه، راهی کمتر جذاب به نظر می رسد، لیست مزایا و معایب آن مدت زیادی است که وجود دارد – و هنوز هم ابزاری عالی برای کمک به شما برای نگاه دقیق تر به چیزها، گزینه ها و ارزیابی است. جایگزین. و به پاسخ های رضایت بخشی برسید.

جالب است که همانطور که تاریخ به ما می گوید، این اختراع به بنجامین فرانکلین در قرن 18 نسبت داده شده است. او که به بهره‌وری شهرت دارد، تقریباً برای همه چیز در زندگی‌اش از آموزش‌های مثبت و منفی استفاده کرده است.

زیبایی روش در سادگی آن نهفته است. بنابراین، به تخته نقاشی برگردید و شروع به نوشتن چیزهایی کنید که دوست دارید و نمی پسندید (که شما را ناراضی می کند) و چیزهایی که مطمئن هستید امروز شما را خوشحال می کند.

در زیر مجموعه «چیزهایی که من را در زندگی ام ناراضی می کنند»، به این فکر کنید که چه کاری می توانید انجام دهید تا این موارد را در امتداد پیوستار در جهت روشن تر حرکت دهید.

ممکن است تعجب کنید اگر متوجه شوید که در ایجاد شادی خود بیشتر از شانس، شرایط یا دیگران حرف دارید.

5. پاکسازی ذهنی

این روزها سلامت روان اغلب در کانون توجه است. و به حق.

نحوه مراقبت از بدن و ذهن خود به طور مستقیم با بسیاری از نتایج ما در زندگی مرتبط است.

اختلال روانی می تواند به مانعی برای سلامتی تبدیل شود. تفکر بیش از حد، کینه های قدیمی، وقایع گذشته همگی می توانند احساس خوب و رضایت را بسیار دشوار کنند.

انجام یک پاکسازی ذهنی یک بار در ماه می تواند راه حلی برای قرار دادن شما در مسیر بازگشت به سمت خوشبختی باشد.

به گذشته برگردید تا با ترس های خود روبرو شوید، از شر افرادی که شما را افسرده می کنند خلاص شوید، خود را از همه توشه های احساسی رها کنید. این به شما کمک می کند قلدر را در سر خود ساکت کنید.

فهرستی دوره ای از همه چیزهایی که شما را مضطرب و بی نظم می کند تهیه کنید. چرا به چیزهایی که می دانید به هر حال شما را غمگین می کنند نگه دارید؟

مگر اینکه شما یکی از آن معتادان بدبختی باشید که در بالا ذکر کردم (که نیاز به مداخله شدیدتری دارد)، حمل بارهای عاطفی بدون انجام کاری برای تخلیه آن رفتاری ضد شادی است.

نکات پاداش

پیدا کردن پاشنه آشیل خوشبختی ما گاهی ممکن است دشوار باشد. بهبود آن به زمان، تلاش آگاهانه و میل صادقانه نیاز دارد. همچنین نشان می دهد که ما آماده ایم تا وارد حوزه خودیاری شویم و گام های واقعی برای بهبود وضعیت خود برداریم.

اما تحقیقات به ما نشان می دهد که این یک علت گمشده نیست. این امکان وجود دارد که دائماً خود را خوشحال کنید.

در اینجا چند پیشنهاد جهانی وجود دارد:

یکی از کارهایی که می توانید انجام دهید این است که معنا را به زندگی خود بازگردانید. و بهترین راه برای انجام این کار، ورق زدن روایت است. نمونه موردی – داستان سفر جان اف کندی به ناسا در سال 1962. او با یک سرایدار ملاقات کرد و هنگامی که از او پرسیدند چه کار می کند، او پاسخ داد: “من کمک می کنم یک مرد را روی ماه بگذارم. “

گرچن روبین، گوروی شادی، به ما می گوید که دو راه اصلی برای رسیدن به یک زندگی کامل تر وجود دارد:

یکی از آنها از طریق روابط ما است – داشتن ارتباطات قوی و احساس تعلق.

راه دیگر این است که نسبت به آنچه که ما را خوشحال یا غمگین می کند، خودآگاه تر شویم. و روش زندگی خود را بر اساس ارزش ها و اهداف خودمان قرار دهیم، نه دیگران.

احساس عدم پیشرفت، شادی بی‌نظیری دارد. ما باید عاقلانه مقایسه کنیم، علایق خود را پیدا کنیم و تجربیات خود را متنوع کنیم. اینها قرص‌های جادویی نیستند، بلکه فرصت‌هایی هستند که وقتمان را در اینجا مفید و سازنده کنیم.

افکار نهایی

تعریف شادی بسیار سخت است.

هیچ تعریف واحدی از رضایت وجود ندارد، و نه راه واحدی برای «رفع» آن وجود دارد. این یکی از آن چیزهایی است که نمی توانید کمیت آن را محاسبه کنید و عجیب است.

به طور فزاینده ای در دنیای علمی زمزمه هایی می شنویم که شاید بهترین راه برای شاد بودن پذیرش شکست ها و عیوب خود است، زندگی ناقص است.

برای یافتن راه حل مناسب برای هر یک از ما، مطمئناً دانستن آنچه ما را ناراضی می کند ضروری است. احساس ناراحتی مداوم چیز خوبی نیست و باید با دقت بیشتری به آن نگاه کرد.

در نهایت مراقب این روایت غلط باشید که اگر ناراضی هستید، مشکلی در شما وجود دارد. این ممکن است حداقل برای مدتی طبیعی باشد. اگر آنها را در پس‌زمینه روزهای غمگین نمی‌بینید، چگونه می‌توانید از نکات برجسته زندگی خود قدردانی کنید؟

یا همانطور که لئونارد کوهن خواننده بزرگ به ما می گوید:

“در هر چیزی یک خلاء وجود دارد. نور اینگونه وارد می شود.”


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com‌ هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
– سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
– شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام – صفحه اینستاگرام ما
– برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

“واقعا” صرفه جویی یک هنر است. اغلب به بهانه تغییر دکوراسیون یا قدیمی بودن یا نامتناسب بودن چیزی با جدید بودن آن را دور می اندازیم و یا مقدار زیادی ته مانده به سمساری می دهیم. البته در آن سال ها به دلیل فشارهای اقتصادی – از این قبیل …

این عکس ها چهره بیمارانی را نشان می دهد که در بیمارستان سلطنتی بیتلم لندن، یکی از معروف ترین بیمارستان های روانپزشکی بریتانیا در قرن نوزدهم تحت درمان قرار گرفته اند. عکس هنری هیرینگ از تعداد زیادی از بیماران…

“بانجو” پسر نوا با سگش – حدود اوایل دهه 1900 جورج لوکاس قبل از توسعه جلوه های کامپیوتری، 1984 داخلی خطوط راه آهن اورینت اکسپرس، 1883 1947. دختری که با ماشین اسباب بازی بازی می کند، نیویورک، عکس فرد…

دو عکاس به نام‌های Manuel Bakhter و Manuel Romes-Ram تصاویر خیره‌کننده‌ای خلق کرده‌اند که آنها را در حال پیاده روی در برف، کمپینگ در کوه‌ها و پرواز به مقصدی دور نشان می‌دهد. اما در واقع آنها مربوط به زمانی هستند که این همه عکس از اتاق ثبت شده است…

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که داخل آلات موسیقی چگونه به نظر می رسد؟ در دوران کودکی و نوجوانی، باز کردن وسایل الکترونیکی بسیار رایج بود. اما آنها پیج را داشتند و ما خودمان را متقاعد می‌کردیم که می‌توانیم دوباره ملاقات کنیم…

زندگی مردم عادی آنطور که باید ثبت نمی شود. تاریخ نگاری را تصور کنید که بخواهد پنج دهه بعد در تاریخ کنونی ایران تحقیق کند. او احتمالاً روزنامه، مجله، کتاب، مصاحبه شفاهی، آمار یا اطلاعات زیادی در وب سایت ها دارد…

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا