چرا شوهرم با من رابطه ندارد

هیچ کس دوست ندارد بدون رابطه جنسی ازدواج کند. اما حقیقت این است که حدود 20 درصد از زوج ها کمتر از یک بار در ماه رابطه جنسی دارند. اگرچه آمار دقیقی از میزان روابط جنسی در ازدواج وجود ندارد، اما عدم وجود رابطه زناشویی منجر به از بین رفتن پیوندهای عاطفی نزدیک و صمیمیت بین زوجین می شود.

بنابراین، اگر با شریک زندگی خود رابطه جنسی ندارید، چه باید بکنید؟ برای داشتن رابطه جنسی با همسرتان باید ریشه مشکلات زناشویی خود را پیدا کنید.

نداشتن رابطه جنسی با همسر

نداشتن رابطه جنسی ممکن است به دلایل مختلفی اتفاق بیفتد، از جمله:

در ادامه به تشریح کامل این مشکلات و همچنین انواع ازدواج های بدون روابط زناشویی و مشکلات رایجی که با قطع رابطه جنسی زوج ها با یکدیگر به وجود می آید می پردازیم.

به امید بهبود

در بسیاری از مواقع رابطه جنسی ممنوع است، اما در ازدواج باید به این مهم پرداخت. او در مصاحبه ای با کیمبرلی رزنیک اندرسون، روانشناس جنسی زناشویی، توضیح داد: «زوج ها تمایل دارند بی سر و صدا سازش کنند و از کنار آمدن با احساسات و عواطف ناشی از نداشتن رابطه جنسی خودداری کنند. »

هرگز نباید از درخواست کمک برای بهبود روابط زناشویی خود خجالت بکشید. همانطور که ونسا مارین، درمانگر جنسی به هافینگتون پست گفت، “داشتن کسی که می تواند در مورد این موضوع حساس به شما کمک کند و به شما در مورد چگونگی موفقیت آمیز کردن ازدواجتان مشاوره دهد، می تواند بسیار مفید باشد.” مارین اضافه کرد: زمانی که در یک رابطه به نقطه تاریکی رسیدید، سخت است که به تنهایی از آن عبور کنید. توانایی درخواست کمک نشانه قدرت است.

انواع ازدواج های بدون جنسیت

آنچه رضایت زناشویی را برای یک زوج به ارمغان می آورد ممکن است برای زوج دیگر مؤثر نباشد. به همین دلیل، تجویز تعداد و نوع روابط جنسی برای زوجین تقریبا غیرممکن است. با این حال، مطالعات نشان می دهد که زوج هایی که کمتر از یک بار در هفته رابطه جنسی دارند، نسبت به زوج هایی که بیشتر رابطه جنسی دارند، احساس شادی کمتری دارند. در ادامه به بیان چهار نوع ازدواج بدون رابطه زناشویی می پردازیم. برخی یا همه این توصیفات ممکن است در مورد زندگی شما و شریک زندگیتان صدق کند:

نداشتن رابطه جنسی بین زن و شوهر: بسیاری از زوج ها بدون داشتن رابطه جنسی یا عشق ورزی رابطه جنسی دارند. در حالی که بسیاری از زوج ها اهمیت رابطه جنسی را نادیده می گیرند. برخی افراد نداشتن رابطه جنسی قبل از شروع رابطه را مانند نداشتن رابطه جنسی می دانند.

فقدان صمیمیت جنسی بین زوجین: فقدان صمیمیت جنسی می تواند ازدواج را از بین ببرد. اگر اشتیاق یا صمیمیت وجود نداشته باشد، ممکن است به شریک زندگی خود به عنوان یک دوست، هم اتاقی یا همراه نگاه کنید تا یک همسر دوست داشتنی و دلسوز. صمیمیت جنسی شامل پیوند عاطفی یک زوج است که می تواند زندگی جنسی را بهبود بخشد. روابط زناشویی در حضور صمیمیت شکوفا می شود.

فقدان یا فقدان میل جنسی: بسیاری از زوج ها تمایلی به رابطه جنسی ندارند. در بسیاری از موارد، یکی از طرفین میل جنسی پایینی دارد در حالی که دیگری میل جنسی بالاتری دارد. حدود یک سوم از زنان 18 تا 59 ساله از دست دادن علاقه به رابطه جنسی را تجربه می کنند، در حالی که حدود 15 درصد از مردان گزارش می دهند که این نوع علاقه را از دست داده اند. لازم به ذکر است که بی میلی جنسی در مردان کمتر از زنان گزارش شده است.

رابطه جنسی بی کیفیت: مشکلات جنسی در ازدواج همیشه به میزان رابطه جنسی یا بی میلی به رابطه جنسی مربوط نمی شود، اما کیفیت رابطه جنسی نیز می تواند مشکلاتی را ایجاد کند. برای برخی از زوج ها، رابطه جنسی هیجان خود را از دست می دهد زیرا خسته کننده یا مکانیکی می شود. رابطه جنسی بی کیفیت می تواند تأثیر منفی بر زندگی جنسی مردان و زنان داشته باشد، درست مانند عدم داشتن رابطه جنسی.

مطالب مرتبط: درمان ناتوانی جنسی

علت عدم وجود رابطه زناشویی با همسر

زوج ها به دلایل مختلف رابطه جنسی با شریک زندگی خود را متوقف می کنند. عوامل رایج عبارتند از:

میل جنسی کم: بسیاری از افراد میل جنسی پایینی دارند. برخی از افراد هرگز میل جنسی قوی نداشته اند، در حالی که برخی دیگر به دلیل مشکلات جسمی یا روحی متوجه تغییراتی در کاهش میل جنسی خود می شوند. میل جنسی یک فرد ممکن است با شروع رابطه جنسی با شریک خود آسیب ببیند، اما اغلب قادر به تکمیل آن نیست. اگر علاقه ای به رابطه جنسی با شریک زندگی خود ندارید، اما می خواهید با شخص دیگری رابطه برقرار کنید، مشکل میل جنسی نیست، بلکه باید اختلافات زناشویی خود را با مشاوره خانواده حل کنید.

فقدان ارتباط عاطفی بین زن و مرد: وقتی رابطه عاطفی در ازدواج وجود نداشته باشد، زندگی جنسی فرد به مرور زمان از بین می رود. داشتن رابطه جنسی با شریک زندگی بدون ارتباط عاطفی غیرممکن است. فقدان ارتباط عاطفی اغلب به ازدواج آسیب می زند. زیرا زن و شوهر احساس دوری از یکدیگر می کنند و رابطه جنسی را متوقف می کنند.

عدم ارتباط با همسر: بسیاری از افراد، حتی افراد متاهل، نمی دانند چگونه در مورد رابطه جنسی صحبت کنند. ارتباط ضعیف می تواند منجر به نارضایتی جنسی یا فقدان صمیمیت جنسی شود. یک زندگی جنسی سالم نیاز به ارتباط آزاد بین زن و شوهر دارد که در آن هر دو طرف نیازها و انگیزه های خود را به اشتراک می گذارند و به حرف های طرف مقابل گوش می دهند.

مشکلات پزشکی: مشکلات پزشکی مختلف می تواند بر میل جنسی زن یا مرد تأثیر بگذارد و آنها را از تجربه لذت جنسی باز دارد. فشار خون بالا، دیابت، مصرف برخی داروها، کمبود ویتامین، مشکلات هورمونی، سیگار کشیدن، چاقی و اختلالات تیروئید تنها چند نمونه از مشکلات جسمی مرتبط با بی میلی جنسی هستند.

ناتوانی یا ناتوانی: برخی از ناتوانی ها می توانند منجر به اختلال عملکرد جنسی شوند. در مواردی که رابطه جنسی در یک رابطه امکان پذیر نباشد، زوجین ممکن است روش های جنسی دیگری را برای رفع نیازها و خواسته های هر دو طرف انتخاب کنند.

مشکلات و اختلالات روانی در ازدواج: مشکلات روحی و روانی، از جمله علائم افسردگی و اضطراب، می تواند مانع از داشتن یک زندگی جنسی که نیازها و خواسته های طرفین را برآورده می کند، شود. افرادی که از مشکلات روانی جدی رنج می برند ممکن است انرژی کافی برای شروع رابطه جنسی نداشته باشند و در برخی موارد ممکن است همسر نقش مراقبت کننده را بر عهده بگیرد و باعث کاهش روابط صمیمانه بین زوجین شود. داروهای ضد افسردگی می توانند باعث اختلال نعوظ و خشکی واژن شوند، در حالی که داروهای ضد اضطراب می توانند برانگیختگی جنسی را کاهش دهند.

مشکلات و استرس های مربوط به بچه دار شدن: بچه دار شدن می تواند به دلایل مختلف زندگی جنسی افراد را محدود کند. زنان در دوران بارداری تغییراتی را در بدن خود تجربه می کنند. هورمون ها از تعادل خارج شده اند و شیردهی سطح پرولاکتین را افزایش می دهد و منجر به خشکی واژن می شود. بسیاری از والدین مشکلات روحی و جسمی مرتبط با استرس مادری را تجربه می کنند که می تواند باعث کاهش میل جنسی در مردان و زنان شود.

عوامل مرتبط با سن: با افزایش سن تغییراتی در بدن انسان رخ می دهد. هورمون استروژن اغلب در زنان کاهش می یابد، در حالی که کاهش هورمون تستوسترون در مردان و زنان مشکل ساز است. مردان مسن بیشتر از اختلال نعوظ رنج می برند در حالی که برخی از زنان خشکی واژن را تجربه می کنند. اگرچه سطح انرژی با افزایش سن کاهش می‌یابد، اما خبر خوب این است که افراد بالای 60 سال نسبت به مسائل جنسی اعتماد به نفس بیشتری دارند. با این حال، مقابله با ازدواج بدون جنسیت در هر سنی می تواند دشوار باشد.

خشم درمان نشده: عصبانیت درمان نشده می تواند دلیل کاهش روابط جنسی باشد. در برخی موارد اگر زوجین مشکلات جنسی را دلیل اصلی طلاق بدانند، ازدواج آنها به طلاق ختم می شود. واقعیت این است که عصبانیت و رنجش زن و شوهر می تواند عامل عدم رابطه جنسی باشد.

آیا ادامه زندگی مشترک بدون داشتن رابطه امکان پذیر است؟

ممکن است برخی بگویند تا زمانی که زن و شوهر در ازدواج بدون رابطه خوشبخت باشند، اشکالی ندارد. با این حال، صمیمیت عامل مهمی در ازدواج موفق است. علاوه بر این، یک زندگی جنسی فعال می تواند به طرق مختلف بر زندگی هر دو طرف تأثیر مثبت بگذارد.

مشکلات رایج در ازدواج های بدون رابطه یا صمیمیت

شایع ترین مشکلات زندگی مشترک ناشی از عدم رابطه جنسی عبارتند از:

عدم خوشبختی در ازدواج: شما و شریک زندگیتان ممکن است آنقدر به هم وابسته باشید که حتی بدون داشتن رابطه جنسی با هم بمانید. متأسفانه، حفظ یک رابطه عاشقانه با وجود نارضایتی جنسی نمی تواند ازدواج در برابر طلاق را تضمین کند. کاهش صمیمیت بین زن و شوهر مشکلاتی مانند مشکلات اجتماعی، عاطفی و مالی را به دنبال دارد.

خیانت: ممکن است زن و شوهر در ازدواج خود بدون داشتن رابطه جنسی به قدری ناراضی باشند که برای ارضای نیازهای جنسی خود به دیگران مراجعه کنند. روابط نامشروع حتی با اجازه شریک زندگی تان می تواند مشکلاتی را در ازدواج ایجاد کند. ممکن است ارتباط عاطفی بین شما و همسرتان از بین برود و حسادت و عدم اعتماد به همسرتان جای آن را بگیرد.

مسائل مربوط به عزت نفس: هم مرد و هم زن اگر احساس کنند از نظر جنسی جذاب نیستند، ممکن است از اعتماد به نفس پایین رنج ببرند. به ویژه مردان ممکن است به شدت برای حفظ یک زندگی جنسی فعال به منظور انطباق با هنجارهای اجتماعی احساس فشار کنند.

عدم اطمینان و ثبات در ازدواج: اگر میل جنسی پایینی دارید، کاملا طبیعی است که احساس کنید ازدواج شما به پایان رسیده است. ممکن است احساس کنید روابط عاطفی بین شما و همسرتان خراب شده است. زمانی که زوجین از هم جدا می شوند، ازدواج ناپایدارتر می شود.

فقدان صمیمیت در ازدواج: صمیمیت جنسی انواع مختلفی دارد، از جمله گفتگوی عمیق، لمس و نوازش همسر، دست در دست گرفتن و عشق ورزیدن با همسر. با این حال، داشتن رابطه جنسی یک راه عالی برای پیوند عاطفی با شریک زندگی خود است.

سرزنش و تحقیر همسر: افرادی که بدون رابطه جنسی ازدواج می کنند اغلب خشن، خصمانه و پست می شوند. آنها شروع به کنترل شریک زندگی خود برای رابطه جنسی یا نادیده گرفتن آنها می کنند. فردی که علاقه و میل جنسی بالایی ندارد ممکن است از طرف طرف مقابل احساس گناه و تحقیر کند.

اگر با همسرتان رابطه ندارید چه باید کرد؟

همیشه افزایش صمیمیت در ازدواج و داشتن رابطه جنسی لذت بخش و منظم امکان پذیر است. نکات زیر به شما کمک می کند تا شور و اشتیاق را در رابطه عاشقانه خود بازگردانید.

رویکرد دلسوزانه را به کار بگیرید: سرزنش و توهین به همسرتان باعث نمی شود که او بیشتر به شما علاقه مند شود. انتقال نیازها و خواسته های خود از روی عشق و احترام به ازدواجی پایدار می انجامد.

مهارت های ارتباطی خود را با همسرتان بهبود بخشید: ارتباط موثر بیشتر از کلمات است. نشانه های غیرکلامی مهم هستند و هر زوجی باید یاد بگیرند که پیام خود را با در نظر گرفتن احساسات شریک زندگی خود منتقل کنند. منابع زیادی برای زوج هایی که برای برقراری ارتباط موثر تلاش می کنند در دسترس است. دانستن زبان عشق همسرتان به درک بهتر یکدیگر کمک می کند و «۷ اصل برای یک ازدواج موفق» راهنمای عملی همراه با نکات و تمرین های مفید برای زوجین است.

علت عدم رابطه زناشویی را در زندگی زناشویی خود بیابید: قبل از اینکه بتوانید مشکلات جنسی در ازدواج خود را حل کنید، ابتدا باید آنها را شناسایی کنید. اغلب مشکلات واقعی در جایی پنهان می شوند. ممکن است آنقدر احساسات واقعی خود را پنهان کرده باشید که دیگر حتی ندانید واقعا چه احساسی دارید. اگر دلیل عدم صمیمیت بین شما و همسرتان مشخص نیست، کمک از مشاوره خانواده یا زوج درمانی می تواند به شناسایی دلایل عدم وجود رابطه زناشویی کمک کند.

داشتن رابطه جنسی بدون خوابیدن با همسرتان

برای افرادی که احساس می کنند رابطه زناشویی آنها به دلیل عدم رابطه جنسی رو به وخامت است، می توانند خود را از راه های دیگری ارضا کنند.

راه‌های دیگر صمیمیت را کشف کنید: وقتی صمیمیت جنسی در دسترس نیست، مهم است که از راه‌های دیگر ارتباط برقرار کنید. سعی کنید داستان ها را به اشتراک بگذارید یا به عکس های قدیمی نگاه کنید، درباره امیدها، استدلال ها، افکار و نظرات خود و همچنین پیروزی ها و ناامنی های خود بحث کنید، صمیمیت به چیزی بیش از رابطه جنسی نیاز دارد.

راه دیگری برای رهاسازی انرژی و اشتیاق خود بیابید: اگر شریک زندگی تان نسبت به شما میل جنسی کمتری دارد، باید راه دیگری برای ابراز شادی و لذت خود پیدا کنید. سرگرمی یا ورزش جدیدی پیدا کنید که می تواند به شما در بهبود و رهاسازی انرژی فروخورده کمک کند. وقتی احساس آرامش بیشتری می کنید، صمیمی شدن با شریک زندگیتان بسیار آسان تر خواهد بود.

برخورد با مسائل اساسی: اگرچه روابط جنسی می تواند باعث اختلاف زناشویی شود، مشکلات جنسی ممکن است نتیجه یک مشکل گسترده تر در ازدواج باشد. پرداختن به مسائل اساسی برای بازگرداندن یک رابطه جنسی رضایت بخش ضروری است. اگر شما و شریک زندگیتان نسبت به یکدیگر احساس رنجش یا رنجش دارید، پرداختن به این احساسات فروخورده می تواند بسیار مفید باشد.

ارضای نیازهای جنسی خارج از ازدواج با روابط نامشروع

برخی از افراد از نبود رابطه جنسی در ازدواج خود چنان مضطرب و ناراحت هستند که به دنبال رابطه جنسی با دیگران هستند. از آنجایی که این موضوع می تواند منبع اصلی درد و رنج باشد، بسیاری از افراد در مورد آن با شریک زندگی خود صحبت نمی کنند و به شدت احساس گناه و شرمندگی می کنند که از ازدواج خود دور شوند.

قبل از جستجوی شریک زندگی در خارج از ازدواج، مشاوره روانشناسی می تواند بسیار آموزنده باشد و مسیر زندگی شما را تغییر دهد.

زن و شوهر چه زمانی باید مشکلات زناشویی را حل کنند؟

اگر شریک زندگی شما نتواند نیازهای جنسی شما را برآورده کند، ممکن است تعجب کنید که آیا باید رابطه را پایان دهید. بسیاری از زوج ها برای سال ها بدون کمک گرفتن از دیگران به روابط ناخوشایند خود ادامه می دهند. اگر شما و شریک زندگیتان هر دو متعهد به بهبود رابطه خود هستید، ممکن است ازدواج خود را نجات دهید و زندگی جنسی خود را احیا کنید.

چه شریک زندگی شما به دنبال راه هایی برای بهبود روابط خود باشد یا نه، فقدان صمیمیت در ازدواج می تواند شما را تنها بگذارد. برقراری ارتباط در ازدواج بدون ایجاد رابطه با مشکل مواجه است و اکثر زنان و مردان از طرح مسائل مربوط به روابط جنسی و صمیمیت با اعضای خانواده یا عزیزان خود احساس راحتی نمی کنند.

خدمات درمانی آنلاین باما مشاوره ساده، محرمانه و کم هزینه را از یک متخصص دلسوز ارائه می دهد. می توانید مشاوره فردی، مشاوره زوجین یا هر دو را انتخاب کنید. این کار به صورت کاملا ناشناس انجام می شود و می توانید از اتاق امن و مخفی منزل خود یا هر جایی که احساس راحتی می کنید جلسه مشاوره را انجام دهید.

شوهرم به نیازهای جنسی من اهمیت نمی دهد

من خانمی 23 ساله هستم، ما چهار سال است که ازدواج کرده ایم و دو ماه است که ازدواج کرده ایم. همسرم دو سال از من بزرگتر است. در ابتدای نامزدی، من روحیه کوتاهی داشتم و بیشتر از شوهرم به رابطه نیاز داشتم و همین باعث می شد هر از گاهی و به خصوص شوهرم آغازگر رابطه باشم. متأسفانه این اتفاق زیاد افتاد و دلم شکست تا جایی که تصمیم گرفتم رابطه ای را شروع نکنم.

گاهی اوقات با هم روابط عادی داشتیم و گاهی حتی همسرم چند روزی به دیدنم نمی آمد. قبل از ازدواج بود و بعد از ازدواج هر دو تصمیم گرفتیم بهتر باشیم. شروع ازدواج هم خیلی خوب بود و هر دو خوشحال بودیم تا اینکه بعد از ازدواج اولین قاعدگی ام رسید و هیچ رابطه ای با هم نداشتیم در حدی که حتی به هم نزدیک نشدیم و معاشقه نکنیم. . به نظر می رسد شوهرم هیچ تمایلی به من ندارد و من هیچ واکنشی به او نشان نداده ام و در مورد او صحبت نکرده ام و این کمی مرا آزار می دهد.

تقریباً یک هفته بعد از اتمام قاعدگی، همسرم با من صحبت کرد و خیلی گریه کرد و به من گفت که تحت فشار روحی و روانی است و فکر می کند نمی تواند رابطه خوبی برای من ایجاد کند و نمی خواهد به من صدمه بزند. گفتم انجام داد. مشکلی نیست، خسته نباشید و من می فهمم. فکر می کردم مشکل کوتاه مدت است، اما الان یک ماه است و همسرم حتی به من نزدیک نمی شود. ما خیلی همدیگر را دوست داریم اما نمی دانم چرا شوهرم نمی خواهد به من نزدیک شود و متاسفانه من دیگر نمی خواهم با او رابطه داشته باشم اما این مشکل آزارم می دهد و من می ترسیم بعدا مشکلی داشته باشیم

پاسخ مشاور به سوال “شوهرم به نیازهای جنسی من اهمیت نمی دهد”

می فهمم که در شرایط سختی قرار داشتی و مستأصل بودی. برای بسیاری از افراد، رابطه جنسی بخش مهمی از صمیمیت در یک رابطه است. با این حال، همه در مورد رابطه جنسی احساس یکسانی ندارند. برخی افراد فکر می کنند که رابطه جنسی در یک رابطه بسیار مهم است، اما می توان بدون داشتن رابطه جنسی با کسی صمیمی شد. همه به داشتن رابطه جنسی یا صمیمی بودن علاقه ندارند، و اگر کسی تصمیم بگیرد که نمی خواهد رابطه جنسی داشته باشد، اشکالی ندارد.

در یک رابطه، مهم است که در مورد نیازهای جنسی خود با شریک زندگی خود صحبت کنید تا مرزهای یکدیگر را درک کنید و بیان کنید که چقدر در رابطه احساس راحتی می کنید. اگر شریک شما نمی‌خواهد رابطه جنسی داشته باشد یا رابطه جنسی داشته باشد، یا علاقه خود را به رابطه جنسی یا صمیمیت جنسی از دست داده باشد، لزوماً به این معنی نیست که او مشکلی دارد، شما یا شریک زندگیتان. اما مطمئناً مشورت با روانشناس می تواند در این زمینه به شما کمک کند.

فکر می کنم از آنجایی که بعد از اولین قاعدگی شما این اتفاق برای همسرتان افتاده است، شاید او نگرش منفی یا نظر دیگری در مورد آن داشته باشد. البته مفید است که بدون فشار آوردن به همسرتان این سوال را خودتان بپرسید.

اگر شریک زندگی شما نمی خواهد رابطه جنسی داشته باشد چه باید کرد؟

با شریک زندگی خود صحبت کنید: اگر به نظر می رسد شریک زندگی شما علاقه ای به رابطه جنسی ندارد، بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که در مورد آن صحبت کنید. ممکن است انجام این گفتگو دشوار یا حتی شرم آور به نظر برسد، اما صحبت در مورد مشکل بهترین راه حل است. سعی کنید زمانی را انتخاب کنید که هر دو کمتر مشغول باشید یا حواس شما پرت باشد. مکانی را انتخاب کنید که به احتمال زیاد هیچ وقفه ای وجود نداشته باشد – برخی از افراد دوست دارند در حین قدم زدن در یک منطقه ساکت مکالمات دشواری داشته باشند. بهتر است این گفتگو را در رختخواب، اتاق خواب یا بلافاصله قبل یا بعد از رابطه جنسی انجام ندهید.

مهارت های گفتگوی همسر

در مورد آنچه در زندگی شریک زندگی خود می گذرد صحبت کنید: اگر شریک زندگی شما استرس یا اضطراب زیادی را تجربه می کند، یا اگر در سایر زمینه های زندگی خود دچار مشکل است، در مورد آن با او صحبت کنید. اگر اتفاقی افتاد، به آنها کمک کنید تا با آن برخورد کنند یا به آنها کمک کنید تا حمایت مورد نیاز خود را پیدا کنند.

به مرزهای همسرتان احترام بگذارید: در رابطه با رابطه جنسی باید به مرزها و سطح راحتی مردان احترام بگذارید. به یاد داشته باشید که هر کس متفاوت است و آنچه شما می خواهید لزوماً آن چیزی نیست که آنها می خواهند. با آنها در مورد آنچه که با آن راحت هستند و محدودیت هایشان صحبت کنید. می توانید همان اطلاعات را با آنها به اشتراک بگذارید تا هر دو بفهمید چه چیزی را دوست دارید و چه چیزی را دوست ندارید. مهمتر از همه، مطمئن شوید که رضایت آنها را برای هر کاری که انجام می دهید دارید، و از آنها بخواهید مطمئن شوند که رضایت شما را دارند.

سعی کنید چند گزینه جایگزین پیدا کنید: “سکس” برای همه معنی یکسانی ندارد و هر فرد یا زوج ممکن است ایده خود را در مورد رابطه جنسی داشته باشد. اگر شریک زندگی شما با ایده رابطه جنسی راحت نیست، می توانید چیزهای دیگری را امتحان کنید. در مورد چیزهای مختلفی که دوست دارید امتحان کنید صحبت کنید، اما مطمئن شوید که با آنها راحت هستید. اگر فکر می کنید فقط باید همه چیز را با هم مخلوط کنید و چیز جدیدی را امتحان کنید تا انرژی جنسی را به رابطه بازگردانید، برای آن گفتگو باز باشید، اما مطمئن شوید که هر دو با کاری که تصمیم دارید انجام دهید راحت هستید. لازم نیست تمام توجه خود را روی رابطه جنسی متمرکز کنید، باید روی صمیمیت رابطه تمرکز کنید و مطمئن شوید که اثرات آن در رابطه جنسی نیز قابل مشاهده است.

روانشناسی جنسیت در مردان

زمانی را برای صمیمیت از راه های دیگر اختصاص دهید: نزدیک بودن به شریک زندگی به معنای داشتن رابطه جنسی نیست. زمانی را برای نزدیک شدن به همسرتان در نظر بگیرید. یافتن راه های متفاوت و هیجان انگیز برای صمیمی بودن به شما کمک می کند تا با یکدیگر پیوند برقرار کنید. این می تواند به سادگی نشستن روی مبل برای تماشای فیلم یا گذراندن وقت با هم دور از تلفن و سایر صفحه نمایش ها باشد.

بگذارید شوهرتان بداند که طرف او هستید: شریک زندگی شما در این مورد بسیار مضطرب و نگران است و نمی داند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. بنابراین اینکه شما در کنار او باشید و او احساس کند که شما می توانید این مشکل را با هم حل کنید و اینکه او در این زمینه تنها نیست، می تواند کمک کند.

با یک متخصص صحبت کنید: دیدن یک روانشناس یا مشاور می تواند به شما در درک علت کمک کند. ممکن است این شرایط برای شما سخت باشد، اما داشتن یک گفتگوی باز و صادقانه با شریک زندگی خود بهترین راه برای یافتن راهی برای انجام این کار برای هر دوی شماست. مهمتر از همه، به یاد داشته باشید که هرگز کسی را مجبور به انجام کاری نکنید که با آن راحت نیست.

من درک می کنم که ممکن است برای شما سخت باشد که احساس کنید تنها شما هستید که باید روی این کار کار کنید، در حالی که احساس می کنید شریک زندگی شما باید تغییر کند. اما شما به یک رابطه با تمام مشکلاتش بله گفته اید و مطمئن باشید که اگر به جای مخالفت با شریک زندگی خود در کنار او بایستید، صمیمیت را تجربه خواهید کرد که به نفع هر دوی شماست.

گلسا مانیان

کارشناسی ارشد مشاوره خانواده

دلیل عدم تمایل مردان به ازدواج چیست؟

وقتی شوهرم نامزد بود تا وقتی او را در آغوش نمی گرفتم یا نمی بوسیدم این کار را نمی کرد. او کلمات محبت آمیز و محبت آمیز را از طریق پیامک ارسال می کرد، خواه قرار بود یا نامزدی، اما این کار را رودررو انجام نمی داد. بعد از آن بحث بهتر شد. بعد از یک سال دوستی و یک سال نامزدی، 4 ماه از ازدواجمان می گذرد یا به خانه مادرم رفته ایم. برایش مهم نیست که با من بخوابد، فقط می گوید بیا با هم بخوابیم. خیلی خوبه ولی برام مهمه از نظر جنسی ما زیاد با هم رابطه نداریم، با اینکه تازه ازدواج کردیم و فقط یک ماه از دخول می گذرد، میل زیادی ندارد. او هرگز از من تعریف نمی کند. با اینکه بارها از او خواسته ام که به من توجه کند، لباس های تنگ می پوشم اما او هیچ عکس العملی نشان نمی دهد. دارم کادو می خرم، می گوید: راضی نیستم، بخر، چیزی ندیدم که خوشحالش کند. نمی دانم خیلی حساس هستم یا همسرم مشکلات عاطفی دارد. همسر من هم در رابطه جنسی مشکل دارد. بعد از یک سال بحث و جدل گفت من خیلی گرمم. هر بار بهانه ای برای داشتن رابطه جنسی کمتر پیدا می کند. او یک بار گفت که مشکلات ما باعث او شده است. گفت مشکل از توست و در دوران نامزدی به او اجازه ورود ندادی. تا دو سه هفته پیش هر بار که چیزی می گفت، اعتراف می کرد که نمی دانست چرا در مجردی میل جنسیش کم بود و میل زیادی داشت و خودارضایی می کرد. نمی دانم این یک موضوع احساسی است یا من حساس هستم. دیروز ازت پرسیدم چرا چیزی میخری و راضی نیستی؟ گفت اگه کاری بکنی خیلی خوشحال میشیم ولی چرا اصلا عکس العمل نداری. گفت من این کار را نمی کنم. دقیقا مثل شما باشد می‌گویم: «خب، ممکن است هیچ‌وقت از چیزی که می‌خرند راضی نباشی؟» می‌گوید: «نمی‌دانم، آخرش ناراحت شدم. نمی‌دانم، آیا این به معنای من است؟» همسرش مشکلات عاطفی دارد یا من او را بزرگ می کنم؟

پاسخ مشاور به این سوال که اگر شوهرم با من رابطه نامشروع داشته باشد چه کنم؟

اول از همه باید خدمتتون بگم که شما در این مورد حق دارید. یعنی احساسات شما از روی حساسیت بیش از اندازه نیست و احتمالا کج کارکردی‌ای در روابط زناشویی شما وجود داره. این مشکلات میتونه ناشی از دلایل مختلفی باشه که قطعا نیاز به بررسی بیشتر داره اما من چند مورد از احتمالات رو خدمتتون ذکر میکنم. بدیهی هستش که برای بررسی دقیق تر لازم هست شما و همسرتون به مشاور خانواده مراجعه کنید تا با ریشه یابی رفتارهای ایشون مشکل اصلی تشخیص داده بشه و بعد از اون برای درمان اقدام کنید.
گاهی اوقات سردی و بی میلی در رابطه میتونه ناشی از افسردگی مردان باشه. احتمال داره همسرتون از مسئله ای رنج ببره که مانع از گرمی روابط شما میشه. این مسائل میتونه شامل مواردی مثل مشغله‌های کاری، مشکلات خانوادگی، مشکلات در گذشته یا موارد دیگه‌ای باشه. شما باید سعی کنید دغدغه های همسرتون رو شناسایی و سعی کنید همراه و تکیه گاه خوبی برای ایشون باشید تا ایشون بتونه برای مرهم قرار دادن شما به شما اعتماد کنه.همچنین گاهی اوقات افسردگی شدید نیاز به مشاوره یا دارو درمانی دارند که باید با نظر روانشناس و روانپزشک تشخیص داده بشن.همسر شما ممکنه دچار مشکلات جنسی شده باشه. مشکلات جنسی میتونن موجب سردی و کاهش روابط جنسی و همچنین توجه کمتر عاطفی بشن. توصیه میکنم که درباره روابط جنسی خودتون با همسرتون فکر کنید و ببینید آیا همسرتون حین رابطه جنسی هم به شما بی میل هست یا فقط برای اقدام بی میلی نشون میده؟ آیا بنظرتون مشکل زودانزالی داره؟ یا انزالش با تاخیر بیش از حدی هست؟ همسرتون هیچوقت مشکل نعوظ داشته؟ درصورتی که علائم اینچنینی مشاهده کردید امکان داره که همسرتون با مشکلات جنسی مواجه شده باشه. البته دیرانزالی و مشکلات نعوظ میتونه ناشی از افسردگی هم باشه. به هرجهت بهتره که با همسرتون صحبت کنید و باهم به یک سکس تراپیست مراجعه کنید.
مورد دیگه ای که امکان داره در بعضی از روابط پیش بیاد بی علاقگی به رابطه هست. بعضی اوقات افراد بعد از ازدواج دچار سردی میشن و به نوعی رابطه براشون تکراری میشه. افرادی که این حالت براشون پیش میاد کشش جنسی نسبت به افراد دیگه رو همچنان دارند اما نسبت به همسر خودشون سرد میشن. شما میتونید از نوع رفتار همسرتون با خانم های دیگه این مورد رو بررسی کنید. البته باید دقت کنید که نباید حساسیت بیش از حد و بی دلیل در این مورد به خرج بدید.
مسئله‌ای که شما باهاش طرف هستید قطعا نیاز به حضور یک مشاور خانواده و یا سکس تراپیست داره؛ بنابراین سعی کنید با همسرتون صحبت کنید و ایشون رو راضی کنید که بخاطر شما، بخاطر خودش و بخاطر رابطتون با شما در جلسات مشاوره همراه بشه. این جلسات قطعا تاثیرات مثبتی در روابط شما خواهد داشت.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما

منبع: https://www.prevention.com

من 26 سالمه و همسرم 27 سالشه. یک سال قبل از ازدواج با هم آشنا شدیم و بعد مدتی رابطه جنسی داشتیم. در این مدت رابطه جنسی بین ما بسیار خوب بود و من کاملاً مورد علاقه همسرم بودم. روابط غیرجنسی ما یک سری فراز و نشیب ها را طی کرد که بعد از ازدواج کاملا حل شد و از بین رفت. گاهی اوقات ما حتی به مشکلات موجود در دوستی خود می خندیم. وقتی ازدواج کردیم، سال اول ازدواج، رابطه جنسی مثل قبل ادامه داشت. همسرم نه تنها علاقه ای به برقراری رابطه نشان نداد، بلکه زمانی که فرصت داشتیم، تمایلی نداشت. برخلاف گذشته، او به دنبال فرصتی برای برقراری رابطه بود. در همان زمان اختلافاتی بین ما به وجود آمد که ناشی از خانواده همسرم بود. به گفته این روانشناس، مادر همسرم وابستگی ناایمنی به شوهرم دارد و این همیشه مشکل ساز بوده است. گاهی رنگارنگ، گاهی تیره. وقتی ازدواج کردیم بعد از دو سال ازدواج… هر روز رابطه داشتیم… یا روزی دو بار و کم کم کمتر و کمتر شد… که البته خیلی سریع می رسد. به طوری که در همان ماه های قبل از ازدواج، هر بیست روز یک بار عشق ورزیدیم. همه چیز بر رابطه ما ارجح بوده و هست. در یک سال و نیمی که ازدواج کرده ایم، حداکثر چهار بار در ماه و گاهی حتی یک بار در ماه رابطه جنسی داریم. ما چندین بار در مورد این موضوع صحبت کرده‌ایم و همسرم هیچ ابایی از این ندارد که به این موضوع بپردازد و شروع به کار کند. گفت: نمی‌خواهم، تو می‌خواهی به من بگو! یا می گوید درستش می کند اما هیچ اقدامی نمی کند. وقتی دیدم او نسبت به میل جنسی من بسیار بی تفاوت است، احساس سرما کردم. من از رابطه مان چه از نظر کمی و چه از نظر کمی احساس رضایت و رضایت نمی کنم. احساس می کنم این رابطه فقط یک وظیفه است …. من راضی نیستم و او اصلاً به آن توجه نمی کند. از اینکه این موضوع هر ماه مطرح می شود و همسرم به نیازهای عاطفی من توجه نمی کند خسته شده ام. من همیشه احساس می کنم او به زور با من رابطه دارد. او همیشه بهانه ای برای توجیه خود دارد. انگار خسته بودم ذهنم مشغول است … با یکی بحث کردم …. خسته بودی …. مریض بودی … مریض بودم . .. ممنوعیت پزشکی داشتی. …..غسل نکردم!…نماز نخواندم…..فقط غسل کردم. من نمیتونم باهاش… رابطه عادیمون نسبتا خوبه. ما هیچ مشکل اساسی نداریم ما بحث می کنیم، اما کوتاه مدت و زودگذر است. مطمئنم با کسی رابطه نداره ما خوب هستیم، او نه. من نمیخوام رابطه داشته باشم البته مستقیم نمیگه ولی یه جورایی تایید میکنه و میگه مامانم بر تو ارجحیت داره. پشیمون میشی که از مادرم بیشتر می ارزی! لطفا کمکم کنید، چون همسرم به شدت مخالف است، بریم. بیایید با مشاور صحبت کنیم. او می گوید من کاملا طبیعی هستم و قبل از اینکه این احساس سرما در من ظاهر شود، همسرم سرما خورده بود. آرایش و لباس خاص من هم برایش تحریک کننده نیست…شاید فقط با یک بوسه تمام شود و اصلا اجازه رابطه را ندهد و متأسفانه دوست ندارم آغازگر باشم. من ترجیح می دهم که او پیش من بیاید زیرا احساس خوبی دارم. وقتی خودم پیشش می روم احساس می کنم به زور رابطه دارد. ممنون از وقتی که به من دادید

پاسخ

صبح بخیر

من فکر می کنم ریشه مشکل شما در رابطه جنسی به مسائل رفتاری غیر زناشویی بین شما دو نفر برمی گردد.

با وجود اینکه توضیح دادی، من نمی توانم بدون بازجویی از تو و همسرت قضاوت کنم. در هر صورت باید همسرتان را متقاعد کنید که با شما به مشاوره برود.

البته دعوت شما برای مشاوره نباید اینطور باشد که می گویید مشکل دارید و ما آن را حل می کنیم! برعکس باید بگی من مشکل دارم و با هم بریم یه مشاور تا مشکلم حل بشه!

ضمن اینکه نگاه واقعی شما به این موضوع نباید این باشد که همه مشکلات به گردن همسرتان بیفتد. این یک مشکل رایج است و نقش شما در ایجاد آن ممکن است کمتر از نقش همسرتان نباشد.

شوهرم از من دوری می کند، شوهرم نمی خواهد رابطه زناشویی داشته باشد، شوهرم با من رابطه جنسی ندارد

اگر شوهرتان تلاش شما برای داشتن رابطه جنسی را رد کرد، احتمالاً دلیل خوبی برای بی علاقگی او وجود دارد. به عنوان مثال، شاید به این دلیل است که او نمی داند با احساساتش نسبت به شما چه کند. در اینجا چند دلیل متداول برای نه گفتن مردان به رابطه جنسی و اینکه چگونه می توانید آنها را برای بله گفتن به رابطه جنسی تغییر دهید، آورده شده است.

دلایل پرهیز مردان از رابطه جنسی با همسرشان

1- از افسردگی رنج می برد
به گفته دیوید مکنزی متخصص جنسی، افسردگی شدید یکی از علل شایع ناتوانی جنسی در مردان است. مردان در هر سنی، حتی نوجوانان، ممکن است در هنگام مواجهه با این اختلال روانی، کاهش توانایی های جنسی خود را تجربه کنند. کاری که باید انجام دهید این است که به یاد داشته باشید که افسردگی شدید یک بیماری جسمی است و نه یک ضعف شخصیتی. روی رابطه شما تاثیر می گذارد. کلید این مرحله صبر است، به خصوص در طول درمان، زیرا داروهای ضد افسردگی بسیار موثر هستند اما می توانند میل جنسی را کاهش دهند. اگر شوهر شما متوجه شده است که درمان او به طور جدی با میل جنسی او تداخل دارد، ممکن است بخواهد با یک پزشک صحبت کند.

2- سطح تستوسترون شوهرتان
پایین است

3- شوهر شما در رابطه جنسی مشکل دارد
به گفته مکنزی، اختلال نعوظ و انزال زودرس از مشکلات شایع مردان است و مردی که این مشکلات را تجربه کرده است از رابطه جنسی مجدد امتناع می کند و می ترسد زن را از خود دور کند. .ناامید کن و زن را وادار کن باور کند که او مردانگی ندارد.
به گفته دیوید 28 ساله و نوازنده، برای مرد بسیار سخت است که نتواند یک عمل جنسی خوب در رختخواب انجام دهد و این باعث کاهش اعتماد به نفس او می شود. . پسرها با بزرگ شدن دائماً در مورد بازیگر شدن و داشتن رابطه جنسی خوب با یکدیگر صحبت می کنند. این بخشی از شخصیت یک پسر است. به گفته دیوید، باید با شوخ طبعی به این موضوع پرداخت. به عنوان مثال، به شوهرتان بگویید: «تو می‌دانی که هر چه باشد دوستت دارم. برای شوهرتان کار بزرگی نکنید، اگر خوب انجام نشود روی عشق شما به او تأثیر می گذارد و دیگر نمی خواهید با او ارتباط برقرار کنید.

4- شوهر شما در رابطه با کارش دغدغه های حرفه ای دارد
نگرانی و استرس ناشی از مشکلات شغلی منجر به از دست دادن میل جنسی می شود و به خصوص اگر بخواهند با توجه به ارزش کاری که انجام می دهند به موفقیتی برابر دست یابند. به گفته دیوید، «آن موقع است که احساس می‌کنم نمی‌خواهم جایی بروم، می‌خواهم سرم را با کارم گرم کنم، به یک مکان منفی می‌روم و برای عشقبازی «نه» می‌گویم.
چه باید کرد؟ بیرون از اتاق خواب در مورد آن صحبت کنید.
مکنزی می‌گوید درست قبل از خواب زمان خوبی برای وارد شدن به چنین مکالمه‌ای و گرفتار شدن نیست. در عوض، متقابل تصمیم بگیرید که در فرصت مناسب در مورد مشکلات حرفه ای او و آنچه در زندگی حرفه ای او می گذرد صحبت کنید. از او بپرسید که آیا کاری وجود دارد که می توانید برای آرامش او در این دوران استرس زا انجام دهید. اما مطمئن شوید که به او روشن می کنید که مشکلات کاری او به رابطه شما آسیب می زند.

5- شوهرت کاملا بی خیاله.
اگه شوهرت بگه انقدر خسته است که آخر شب نمیتونه تنها بیاد واقعا بی خیاله. دیوید می گوید: «اگر کمی خسته باشم، معمولاً به همین دلیل بیدار می مانم. اما مواقعی هم هست که آنقدر خسته ام که مرده ام و نمی توانم تنها بروم. با داشتن رابطه جنسی صمیمی، نه با زنی که می خواهند. P. Jay موافق است: “این واقعا ناراحت کننده است که همسرم مجبور است این کار را انجام دهد، و من احساس گناه می کنم که آنقدر خسته هستم که نمی توانم به تنهایی بروم.” زمینه را برای یک گفتگوی دوستانه آماده کنید و از شوهر خود بخواهید در مورد آنچه در آن اتفاق می افتد صحبت کند. زندگی روزمره او را خسته می کند و از داشتن رابطه جنسی بی میل می کند. اما اگر بی میلی او بیش از 6 هفته طول کشید، وقت آن است که با یک درمانگر یا پزشک متخصص مشورت کند.

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا