چرا حوصله حرف زدن ندارم

تعداد زیادی از افراد به دنبال مشاوره از یک شریک عاشقانه هستند و احساسات خود را با عبارات زیر توصیف می کنند: “من دیگر برای کسی مهم نیستم” یا “من به هیچ چیز اهمیت نمی دهم”. اگرچه این افراد بی حوصله و بی انگیزه هستند، اما برخی از آنها به دنبال کمک بوده اند و می خواهند به روال عادی زندگی برگردند و خود تجربه ای هیجان انگیز و امیدوارکننده داشته باشند. در این مقاله علت بی حوصلگی و چگونگی بروز آن را توضیح می دهیم و علاوه بر ارائه راه حل های کلی به شما خواهیم گفت که چگونه یک مشاور می تواند به شما در مقابله با کسالت و بدخلقی کمک کند.

چرا از همه چیز حوصله ام سر رفته است؟

افراد مختلف به دلایل مختلف از مشکلات مختلف در زندگی خسته می شوند.

جدایی و فروپاشی عاطفی

بعد از اینکه رابطه عاطفی شما شکست خورد و از عشق خود جدا شدید، برای کنار آمدن با آن مراحل مختلفی را پشت سر می گذارید که یکی از این مراحل مرحله افسردگی است. در مرحله افسردگی، خلق و خوی فرد بسیار پایین است و نمی خواهد کاری انجام دهد، حتی نمی خواهد با کسی صحبت کند و ترجیح می دهد بیشتر اوقات تنها باشد. شاید مدت زیادی از پایان رابطه شما می گذرد، اما شما در مرحله افسردگی گیر کرده اید. پس از پایان یک رابطه برای کنار آمدن با جدایی باید مراحل سوگواری عاطفی را به درستی و با راهکارهای مناسب طی کنید. در غیر این صورت عواقب این جدایی برای مدت طولانی بر زندگی شما تاثیر می گذارد و به شما آسیب می رساند. آموزش “یک زندگی پیروز پس از جدایی” با عشق به شما کمک می کند تا با راهکارهای علمی و عملی در کمترین زمان ممکن و با کمترین آسیب بر این مراحل مدیریت جدایی غلبه کنید و به زندگی برگردید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این دوره، صفحه «پیروزمندانه زندگی پس از جدایی» را مطالعه کنید.

“زندگی پیروزمندانه پس از جدایی”

غم عاطفی حل نشده

همانطور که گفته شد، اگر در زندگی دچار آسیب های عاطفی شوید و مراحل غم و اندوه را به درستی طی نکنید، عواقب آن برای مدت طولانی شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. بسیاری از مردم، سال ها پس از مرگ یکی از عزیزان، بدون اینکه متوجه شوند، انگیزه خود را برای زندگی از دست می دهند و نسبت به همه چیز بی تفاوت می شوند.

افسردگی

بی حوصلگی می تواند ناشی از کمبود خواب، تحریک کم ذهنی، یا محدوده محدود فعالیت های روزانه باشد. اما دلایل افسردگی گسترده تر است. عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی همگی نقش مهمی در بروز افسردگی دارند. افسردگی می تواند ارثی یا ژنتیکی باشد. گاهی اوقات یک آسیب (تروما) یا سایر رویدادهای مهم زندگی باعث شروع افسردگی می شود. شنیدن اجباری، آزار جنسی، روحی و جسمی از دیگر دلایلی است که باعث افسردگی می شود. سوء مصرف مواد نیز افراد را در برابر افسردگی آسیب پذیر می کند.

کسالت چگونه به وجود می آید؟

این مرد چیزی از دست نمی دهد و هیچکس در رفتارش خود را متفاوت نشان نمی دهد. انواع کسالت را توضیح می دهیم:

بی تفاوتی: بی علاقه بودن به همه چیز.

وقتی نمی خواهید کاری را انجام دهید، کسالت با بی انگیزگی همراه است. در این حالت به اتفاقات اطرافتان توجه نمی کنید، مدام رویا می بینید، به فضا خیره می شوید یا احساس خواب آلودگی می کنید. این وضعیت شبیه به چیزی است که در یک کلاس ریاضی خسته کننده احساس می شود.

دلسردی: احساس درماندگی و درماندگی برای تغییر وضعیت

احساس دلسردی و بی حالی نوعی کسالت است که اغلب از درماندگی ناشی می شود. این نوع بی حوصلگی زمانی اتفاق می افتد که احساس می کنید در یک زندگی کسل کننده گیر کرده اید و نمی توانید شرایط را تغییر دهید. افسردگی ناشی از ناتوانی جنسی در بین دانش آموزان دبیرستانی رایج است و می تواند یکی از علائم افسردگی باشد.

مقررات زدایی: فقدان انگیزه برای انجام وظایف فعلی

آیا تا به حال آنقدر بی حوصله شده اید که آرزو می کنید کاش می توانستید کار دیگری انجام دهید، اما مطمئن نیستید که چه کاری می خواهید انجام دهید؟ به این حالت بی حوصلگی تنظیمی می گویند که اغلب در نتیجه کارهای تکراری و کسل کننده رخ می دهد.

واکنشی: احساس خشم و رنجش

گاهی آنقدر بی حوصله می شویم که پر از خشم، ناامیدی و پرخاشگری می شویم. شما از دست اطرافیانتان عصبانی می شوید یا بی دلیل عصبانی می شوید. این حالت بی حوصلگی واکنشی نامیده می شود و یکی از ناراحت کننده ترین و آزاردهنده ترین انواع بی حوصلگی است. ممکن است خیلی احساس بی قراری کنید و کارهایی را که دوست دارید انجام دهید، اما نمی توانید اجازه دهید آنها تمرکز دائمی شما شوند.

اکتشافی: احساس می کنید که باید کار دیگری انجام دهید.

بی حوصلگی اکتشافی با احساس ناراحتی همراه است و شما را ملزم به یافتن فعالیت های جدید برای بهبود خلق و خوی خود می کند. به عنوان مثال، اگر در خانه حوصله دارید، با دوست خود تماس می گیرید و قرار ملاقات در یک کافه را می گذارید. شناسایی نوع کسالت در غلبه بر آن بسیار کمک کننده است. به این ترتیب می توانید عواملی که باعث بی حوصلگی و بی حالی شما می شوند را مشخص کنید و به دنبال تغییرات مثبت برای بهبود خلق و خوی خود باشید.

چه زمانی باید کمک بگیرم؟

کمی بی حوصلگی طبیعی است، اما اگر زندگی روزمره شما را تحت الشعاع قرار می دهد، وقت آن رسیده است که به دنبال کمک باشید.

از دست دادن علاقه به فعالیت ها و سرگرمی هایی که زمانی از آن لذت می بردید.

احساس ناامیدی ناشی از کسالت

ناتوانی در ایجاد تغییرات مثبت برای غلبه بر کسالت

من کارهای مهم را انجام نمی دهم چون حوصله ام سر رفته است

عصبانی شدن با خود به دلیل بی حوصلگی

با صحبت کردن با یک مشاور می توانید علت اصلی بی حوصلگی خود را پیدا کنید. پس از شناسایی ریشه مشکل، مشاور شما را راهنمایی می کند تا برنامه ای برای بهبود سلامت روان و کاهش خستگی ایجاد کنید.

مشاور چگونه به من کمک می کند؟

مشاوران همیار عشق در جلسه مشاوره ابتدا عوامل حکایت کننده را بررسی می کنند، یعنی احساس کسالت چقدر در شما باقی مانده است، شدت آن چقدر است و تا چه اندازه روی زندگی شما تأثیر گذاشته است، مثلاً آیا این مشکل را دارید. زمان خواب خود را تغییر داد ، باعث بی اشتهایی شده است یا نه، سپس تاریخچه زندگی شخصی شما را در نظر می گیرند، مثلاً اخیراً جدایی را تجربه کرده اید، موقعیت شما تغییر کرده است و غیره. . به لطف اطلاعات به دست آمده، ریشه این احساس کسالت را در شما پیدا می کنند، یک برنامه درمانی را در نظر می گیرند و شروع به فعال سازی رفتارها می کنند، مثلاً به روال زندگی شما نظم می دهند. برای این کار تمام کارهایی که در طول روز و هفته انجام می دهید را یادداشت می کنید و مشاور مهارت های لازم برای بهبود سبک زندگی را به شما آموزش می دهد.

راهکارهای کلی برای غلبه بر خستگی

هر روز کاری غیرعادی انجام دهید

انجام کاری به سادگی خرید در سوپرمارکت جدید یا دوچرخه سواری به جای رانندگی می تواند تفاوت باورنکردنی در خلق و خوی شما ایجاد کند. این تغییرات کوچک به زودی به تغییرات بزرگتری منجر می شود که سرزندگی را به زندگی شما باز می گرداند.

ساعت خواب خود را تنظیم کنید

تنظیم خواب یکی از موثرترین راه ها برای مبارزه با کسالت است. اغلب، چون حوصله انجام هیچ کاری را ندارید، ساعت های زیادی را در شبکه های اجتماعی سپری کرده اید، دیر خوابیده اید و تقریباً ظهر از خواب بیدار شده اید. باید سعی کنید به تدریج زمان خواب و بیداری خود را تنظیم کنید، برای این کار می توانید هر شب نیم ساعت زودتر به رختخواب بروید و در ساعت مشخصی صبح از خواب بیدار شوید.

مکالمه دشواری را که از آن اجتناب کرده اید داشته باشید

اگر مدام از یکی از نزدیکانتان شکایت می کنید، بدانید که این شکایت های مکرر انرژی زیادی از شما می گیرد. هرگز تسلیم این فکر نشوید که رابطه شما با کسی باید همیشه پر از ناراحتی و اضطراب باشد. شما باید در مورد چیزی که شما را آزار می دهد، بدون توجه به اینکه چقدر شما را آزار می دهد، با همسرتان صحبت کنید، یا مطمئن باشید که سکوت در مورد آن در درازمدت بیشتر به شما آسیب می رساند.

هر شب یک لیست قدردانی بنویسید

وقتی حوصله دارید و احساس می کنید کاری برای انجام دادن ندارید، در واقع به ذهن خود یاد می دهید که فقط روی بدترین ها تمرکز کند. اگر موهبت هایی را که برایشان شکرگزار هستید بنویسید، به ذهنتان کمک می کنید نیمه پر لیوان را ببیند و روی بهترین ها تمرکز کند. فهرست قدردانی شما لازم نیست در مورد جنبه های خسته کننده زندگی باشد، مانند شغل یا رابطه شما، هر چیز کوچکی که شما را خوشحال می کند می تواند در لیست سپاسگزاری شما باشد.

مراقب سلامت جسمانی خود باشید

هنگامی که شما بی حوصله، بی حال و بی حال هستید، واکنش خودکار بدن شما به این وضعیت ناراحت کننده این است که شما را وسوسه کند که حریصانه یک کیک کامل بخورید تا احساس بهتری داشته باشید. اما همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید، ممکن است برای یک سه ماهه احساس بهتری داشته باشید، اما پس از آن احساس بسیار بدتری خواهید داشت. تغذیه سالم و ورزش روزانه را یکی از اولویت های خود قرار دهید تا ذهن و بدن شما از مراقبت از آنها تشکر کند.

هر روز یکی از رویاهای خود را بنویسید

هر روز زمانی را به رویای هیجان‌انگیزترین زندگی که می‌خواهید بگذرانید. خود را کاملاً در رویاهای خود غوطه ور کنید، به این فکر کنید که اکنون کجا هستید، چه می کنید و افراد اطرافتان. این رویاها لازم نیست با زندگی فعلی شما مطابقت داشته باشند، فقط سرگرم شوید و علایق جدید را کشف کنید.

از اطرافیانتان بخواهید بهترین ویژگی های شما را به شما یادآوری کنند

وقتی حوصله‌مان سر می‌رود، این خطر را داریم که فراموش کنیم واقعاً چه کسی هستیم. ممکن است احساس افسردگی کنید، اعتماد به نفس خود را از دست بدهید، توانایی های خود را دست کم بگیرید و به توانایی خود در بهبود زندگی خود شک کنید. برای از بین بردن این تصورات منفی، از افرادی که شما را به خوبی می شناسند بخواهید بهترین ویژگی های شما را به شما یادآوری کنند. احتمالاً از شنیدن پاسخ برخی از آنها متعجب خواهید شد. آشتی دادن خود با خود واقعی و به یاد آوردن فضایل خود باعث افتخار شما می شود و از آنجایی که غرور، هیجان و اشتیاق ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، به زودی بر خستگی شما غلبه خواهد کرد.

طبیعتا با وجود این کسالت انگیزه و انرژی لازم برای اجرای این راهکارها را ندارید اما همانطور که گفتیم بخشی از شما درخواست کمک می کند به همین دلیل این مقاله را به صورت آموزشی در مورد یکی از مهارت های یک انسان خوب. مشاور حرفه ای کسی است که یک برنامه علمی دارد و به تدریج آن کسالت را در شما از بین می برد و به شما انگیزه می دهد که سبک زندگی خود را اصلاح کنید.

این واقعیت که شما برای مدتی از هر چیزی یا کسی خسته شده اید می تواند دلایل زیادی داشته باشد، ممکن است به تازگی یک رابطه عاشقانه را ترک کرده باشید و اکنون در روند مقابله با آن جدایی گیر کرده اید، بی صبری شما می تواند به دلیل افسردگی یا افسردگی باشد. . و ممکن است به دلیل غم و اندوه عاطفی حل نشده باشد. این کسالت در زندگی روزمره شما به شکل های مختلفی ظاهر می شود، مثلا ممکن است نسبت به اتفاقات اطرافتان بی تفاوت شوید، احساس بی ارزشی کنید یا پرخاشگر و عصبی شوید. اگر چندین هفته است که این بی حوصلگی را احساس می کنید و در روال عادی زندگی شما اختلال ایجاد می کند. حتما باید با مشاور مشورت کنید، پس از ریشه یابی مشکل، مشاور راهکارهای لازم را در اختیار شما قرار می دهد. اما استراتژی‌های کلی برای خلاص شدن از شر این احساس شامل انجام یک کار کمی متفاوت از برنامه روزانه‌تان، تنظیم خواب، اجتناب از صحبت‌هایی که شما را آزار می‌دهد، نوشتن احساسات خود بر روی کاغذ و خواسته‌هایتان روی کاغذ است. مراقب سلامت جسمانی خود باشید و از اطرافیانتان بخواهید که ویژگی ها و توانایی های مثبت شما را به شما یادآوری کنند.

از بچگی خیلی ساکت بودم، یکی از دلایلش خجالتی بودنم بود و یکی از دلایلش این بود که هر وقت حرف می زدم دوست داشتم حرف بزنم.
تا پدرم فوت کرد.
حالا میدونم نه اونا مقصرن نه مادرم. خوب، تمام گذشته جذابیت من بود.
ولی الان نمیخوام زیاد حرف بزنم.
مثلا اگر فرزندم سوالی بپرسد من جواب می دهم ولی اگر 8 سوال بپرسد. می پرسد، گاهی نمی خواهم جواب بدهم، سریع عمل می کنم.
گاهی بهش وقت میدم.
این باعث شد از خودم متنفرم.
تعجب می کنم که چرا با فرزندت اینطور رفتار می کنی؟
فرزندانم را پیش مادرم می فرستم.
و این خلوت برای من خیلی خوشایند است.
من بچه هایی که خیلی وابسته هستند را دوست ندارم حتی قبل از بچه دار شدن. الان بچه های من اینطور هستند. من خسته می شوم، کنترل نگرش مثبت خود را از دست می دهم، منفی فکر می کنم.

مشکل دیگر انجام مدیتیشن است.
برای من خیلی سخت است که بیش از پنج دقیقه ثابت بنشینم و روی تنفسم تمرکز کنم.
کمرم درد میکنه
چیکار کنم؟ لطفاً در مورد تجربیات مدیتیشن خود برای من بنویسید. و چگونه موفق شدید؟ ?
و از تجربیات خوبم بگید مثلا اگه سوالی داشتم با بستن چشم و سکوت جواب میگرفتم. حدس می زنم کار درست چیست
لطفاً مرا در مورد مدیتیشن راهنمایی کنید، با تشکر.

چقدر سریع صحبت می کنید؟

قبل از هر چیز باید بدانیم سرعت صحبت به چه معناست.
سرعت صحبت شما تعداد کلماتی است که در واحد زمان صحبت می کنید. به عنوان مثال، اگر هر 4 ثانیه را واحد زمان در نظر بگیریم، تعداد کلماتی که می توانید در 4 ثانیه بخوانید، سرعت صحبت شما را تعیین می کند. شما می توانید چندین کلمه مختلف را به طور همزمان بیان کنید. این به شما امکان می دهد با سرعت های مختلف صحبت کنید. کنترل سرعت صحبت کردن در طول سخنرانی یکی از موارد مهمی است که باید رعایت کنید.

منظور از سرعت مکالمه آهسته، سریع و متعادل چیست؟

مردم کلمات را با سرعت های مختلف صحبت می کنند، برخی آهسته، برخی دیگر سریع و برخی با سرعت متوسط ​​صحبت می کنند. افرادی که بین 100 تا 120 کلمه در دقیقه صحبت می کنند، آهسته صحبت می کنند. کسانی که بین 180 تا 200 کلمه در دقیقه صحبت می کنند، سرعت گفتار بالایی دارند و کسانی که با سرعتی در حدود 130 تا 170 کلمه در دقیقه صحبت می کنند، نرخ گفتار متعادلی دارند که بهترین حالت برای سرعت صحبت کردن است.

چرا باید سرعت صحبت کردن خود را کنترل کنیم؟

کنترل سرعت صحبت کردن به طور کلی به چند دلیل مهم مهم است:

مخاطب شما باید حرف شما را بفهمد.
اگر آنقدر سریع صحبت کنید که حتی کلمات را درست تلفظ نکنید چه اتفاقی می افتد؟ معلومه که هیچکس نمیفهمه چی میگی برخی از افرادی که عادت به سریع صحبت کردن دارند، همیشه کلمات را زیر لب زمزمه می کنند و هیچ کلمه ای را به طور کامل و واضح تلفظ نمی کنند. این افراد نباید از کسی انتظار داشته باشند که معنای کلماتی که می گویند را بفهمد، چه برسد به معنای جملات آنها.

مخاطب شما باید فرصت تجزیه و تحلیل محتوا را داشته باشد. گاهی درک برخی مفاهیم برای مخاطب دشوار است، حتی اگر به سرعت بیان و جویده نشوند. هنگام بیان چنین مطالب سنگینی باید در نظر داشته باشید که ذهن مخاطب برای درک معنای جملات به زمان نیاز دارد.

مکث یکی از راه هایی است که مخاطب می تواند عباراتی را که به ذهنش می رسد هضم کند. شما باید سرعت صحبت کردن خود را با قرار دادن مکث و سکوت بین کلمات و جملات کنترل کنید.

مخاطب شما باید قدردان
باشد آیا تا به حال فکر کرده اید که زیبایی شما می تواند عامل بسیار مهمی در موفقیت سخنرانی شما باشد؟ علاوه بر معنای آنچه می گویید، نحوه بیان آن نیز مهم است. سخنرانی زیبای شما می تواند نقش بسیار موثری در تاثیرگذاری شما بر مخاطب داشته باشد.
گاهی اوقات مخاطب اصلاً به حرف های شما گوش نمی دهد و فقط ریتم گفتار شما را جذب می کند. از دست دادن ریتم در حین سخنرانی می تواند مخاطب را خسته کند. بنابراین هنگام آماده کردن سخنرانی خود، باید به معنای جملات خود و همچنین نحوه بیان زیبا آنها فکر کنید. یکی از عواملی که می توانید در حین سخنرانی خود برای صحبت زیبا استفاده کنید، سرعت یا سرعت گفتار است که کمتر به آن توجه می کنید.

کلمات سرعت تلفظ کلمات به عوامل زیر بستگی دارد

عادت گفتاری (که ناشی از محیط خانواده و مدرسه است)

حالتی که گوینده می خواهد ایجاد کند

مخاطبان

شرایط و وضعیت وجود دارد

چگونه سرعت صحبت کردن خود را کنترل کنیم؟

در این قسمت به تکنیک هایی اشاره می کنیم که با استفاده از آنها می توانید سرعت صحبت کردن خود را که یکی از مهمترین مشکلات در گفتار است کنترل کنید و به بهترین شکل ممکن صحبت کنید.

1. گاهی اوقات شما فقط نیاز به استراحت دارید

اولین و مهمترین کاری که برای کنترل سرعت صحبت کردن باید انجام دهید این است که هر از گاهی استراحت کنید. مکث گفتار به شما کمک می کند اگر سرعت صحبت شما خیلی زیاد است، مکث کوچکی بین صحبت های شما ایجاد می شود و به تدریج آنها را متعادل می کند. به یاد داشته باشید، برای آرامش نیازی به ایجاد صدا یا کشیدن عبارت ندارید.

منظورم این است که از عباراتی مانند “aaaaa, oooom” و غیره استفاده نکنید. تا مخاطب شما خسته نشود. گاهی فقط لازم است بین کلماتت سکوت کنی. البته همین صداهای اضافی مثل «الف…» که به شما معرفی کردم معمولاً در صحبت های خیلی ها استفاده می شود و خودش یک مشکل محسوب می شود.

2. صدای خود را ضبط کنید

یکی از بهترین تمرین‌ها برای کنترل سرعت صحبت کردن، ضبط صدایتان است. در برخی موارد پیشنهاد می شود افراد آهسته صحبت کنند تا صدای غالب تری داشته باشند، اما این برای افرادی که معمولا با سرعت کم صحبت می کنند مناسب نیست و این افراد باید سرعت صحبت خود را افزایش دهند.

برای دستیابی به سرعت متعادل، ابتدا یک پاراگراف در مورد موضوعی که به آن علاقه دارید بنویسید، سپس آن را سه بار بخوانید که انگار در حال سخنرانی هستید، یک بار با سرعت عادی، یک بار با سرعت کمتر و یک بار با سرعت کمتر. سریع . اکنون به صدای خود گوش دهید، خواهید فهمید که در کدام حالت سخنرانی غالب‌تر را ارائه کرده‌اید. اگر این کار را چندین بار تکرار کنید و اشتباهات خود را اصلاح کنید، به مرور زمان سرعت صحبت کردن شما کاهش می یابد.

3. استرس خود را کنترل کنید

بسیاری از مردم هنگام صحبت در جمع احساس استرس می کنند و نمی توانند خود را به خوبی بیان کنند. این ترس از صحبت در جمع معمولا باعث می شود که یا خیلی سریع صحبت کنند تا صحبت خود را سریع تمام کنند یا خیلی آهسته صحبت کنند زیرا چیزهایی را فراموش کرده اند یا نمی دانند چه بگویند که به گفتار آنها آسیب جدی می زند. به همین دلیل است که باید استرس و ترس خود را از صحبت کردن کنترل کنید تا در سرعت صحبت کردن دچار نوسان نشوید.

4. دایره لغات خود را افزایش دهید

واژگان فوق به شما کمک می کند تا کلمات را بهتر بیابید و کلمات کمتری را فراموش کنید، که سرعت گفتار شما را افزایش می دهد. بنابراین با انجام کارهایی مانند: خواندن تعداد زیادی کتاب، استفاده از فرهنگ لغت، یادگیری مترادف ها و متضادها، و یافتن ریشه کلمات، تا حد امکان کلمات جدید را یاد بگیرید.

5. زمان را مدیریت کنید

مدیریت زمان در سخنرانی و سخنرانی عمومی بسیار مهم است. زیرا اگر نتوانید زمان خود را به خوبی کنترل کنید و به زمان بیشتری نیاز داشته باشید، ممکن است دو اتفاق بسیار بد برای شما و بحث هایتان بیفتد. اول، مخاطب شما ممکن است خسته شود و با دقت به کلمات شما گوش ندهد.

دوم، چون می‌خواهید موضوع را قبل از تمام شدن زمان تمام کنید، خیلی سریع صحبت می‌کنید و سرعت سخنرانی شما خارج از کنترل شماست. پس سعی کنید زمان و مطالب خود را به خوبی زمان بندی کنید و از همان ابتدا با سرعت متعادل شروع به صحبت کنید تا در پایان مجبور نباشید سرعت صحبت خود را بیش از حد و غیر طبیعی افزایش دهید.

6. به درستی نفس بکشید

تنفس صحیح یکی از شرایط ضروری برای صحبت کردن است. علاوه بر این، تنفس صحیح همچنین می تواند سطح انرژی شما را افزایش دهد و لحن صحبت کردن شما را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد. سعی کنید در حین صحبت کردن، چند نفس عمیق بکشید و مطمئن شوید که تا حد ممکن اکسیژن در ریه هایتان وجود دارد، سپس آن را بیرون دهید.

منظورم این است که نیمه نفس نکشید و سعی کنید هوا را به طور کامل وارد ریه های خود کنید. حتی می توانید این کار را در طول روز انجام دهید تا انرژی خود را افزایش دهید و در هنگام صحبت کردن می تواند یک تمرین باشد.

7- کلمات پیچیده را تمرین کنید

کلمات پیچیده ای را که در گفتار خود به کار می برید پیدا کنید و به اندازه کافی تمرین کنید تا بر آنها مسلط شوید. این به شما کمک می کند بهتر صحبت کنید و سرعت صحبت کردن خود را افزایش دهید.

8. صدای خود را بالا و پایین کنید

برای داشتن صدای خوب، یکی از بهترین تکنیک ها همیشه بالا و پایین بردن صدای خود است. این کار صدای شما را جذاب تر می کند و مخاطب حرف شما را بهتر درک می کند. اما علاوه بر این دو مزیت که بیشتر به نکاتی برای داشتن صدای خوب مربوط می شود، به شما این امکان را می دهد که به طور ناخودآگاه کنترل کنید که سرعت صحبت کردنتان سریع است یا کند. بنابراین مطمئن شوید که سعی کنید این کار را به طور مداوم در حین صحبت کردن تکرار کنید.

9. ارتباط جملات را یاد بگیرید

یادگیری مهارت های اتصال جملات از وقفه های مکرر جلوگیری می کند، گفتار را کند می کند و سرعت گفتار شما را در طول مکالمه یا سخنرانی افزایش می دهد.

10. به متن خود مسلط شوید

و به عنوان آخرین راه باید به شما بگویم که باید بر متن سخنرانی خود مسلط باشید. اگر قصد دارید در مکان مهمی صحبت کنید یا سخنرانی کنید، متنی را که قرار است ارائه دهید چندین بار تمرین کنید و به طور کامل بر آن مسلط شوید تا از تپش ها و بالا و پایین رفتن های ناگهانی در سخنرانی خود جلوگیری کنید.

11. به یاد داشته باشید که هر کسی می تواند کف بزند!

اگر هنگام سخنرانی یا صحبت با دستان خود کف می زنید، احتمالاً دچار استرس یا کاهش سرعت هستید. وقتی دست می زنید، به یاد داشته باشید که هر کسی می تواند دست بزند و این کاملا طبیعی است. حتی بزرگترین و بهترین سخنرانان و مجریان جهان نیز می توانند لکنت داشته باشند و نتوانند کلمات را به خوبی تلفظ کنند. پس عادی باش و طوری رفتار کن که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده!

12. واضح صحبت کنید

بارها در مقالات مختلف گفته شده است که برای داشتن مکالمات جذاب باید سعی کرد واضح و رسا صحبت کرد. اما گول نخورید! ما نمی خواهیم فریاد بزنیم!

به عبارت دیگر طوری صحبت کنید که مخاطب به اندازه کافی صدای شما را بشنود و مزاحم نشود. بلند و واضح صحبت کردن نیز انرژی مخاطب را افزایش می دهد و مهمتر از آن، به طور ناخودآگاه سرعت گفتار شما را به طور قطع متعادل می کند. چون ما قطعا نمی توانیم حرف بزنیم! برای شما بسیار سخت خواهد بود

تعداد زیادی از مردم از همیار عشق مشاوره می گیرند و احساسات خود را با این عبارات توصیف می کنند: «دیگر حوصله هیچکس را ندارم» یا «دیگر حوصله هیچ چیز را ندارم». با وجود اینکه این افراد بی حوصله و بی انگیزه شده اند، بخشی از آنها به دنبال کمک بوده و می خواهند به روال عادی زندگی برگردند و هیجانی را تجربه کنند که خود امیدوارکننده است. در این مقاله علت بی حوصلگی و نحوه بروز آن را توضیح می دهیم و علاوه بر ارائه راه حل های کلی به شما خواهیم گفت که مشاور چگونه می تواند به شما در درمان کسالت و بدخلقی کمک کند.

چرا از هر چیزی حوصله ام سر می رود؟

افراد مختلف به دلایل مختلف از مسائل مختلف زندگی خسته می شوند.

جدایی و فروپاشی عاطفی

بعد از اینکه رابطه عاطفی شما شکست خورد و از عشق خود جدا شدید، برای کنار آمدن با آن مراحل مختلفی را پشت سر می گذارید که یکی از این مراحل مرحله افسردگی است. در مرحله افسردگی، خلق و خوی فرد بسیار پایین است و تمایلی به انجام هیچ کاری ندارد، حتی تمایلی به صحبت با کسی ندارد و ترجیح می دهد بیشتر اوقات تنها باشد. شاید مدت زیادی از پایان رابطه شما می گذرد، اما شما در مرحله افسردگی گیر کرده اید. پس از پایان یک رابطه برای کنار آمدن با جدایی باید مراحل سوگواری عاطفی را به درستی و با راهکارهای مناسب طی کرد. در غیر این صورت عواقب این جدایی برای مدت طولانی بر زندگی شما تاثیر می گذارد و به شما آسیب می رساند. دوره آموزشی “زندگی پیروزمندانه پس از جدایی” همراه عشق به شما کمک می کند تا این مراحل مدیریت جدایی را با راهکارهای علمی و عملی در کمترین زمان ممکن و با کمترین آسیب ممکن پشت سر بگذارید و به زندگی بازگردید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این دوره، صفحه «زنده کردن پیروزمندانه پس از جدایی» را مطالعه کنید.

“زندگی پیروزمندانه پس از جدایی”

غم عاطفی حل نشده

همانطور که گفته شد اگر در زندگی دچار آسیب های عاطفی شوید و مراحل غم و اندوه را به درستی طی نکنید، عواقب آن برای مدت طولانی شما را تحت تاثیر قرار می دهد. بسیاری از مردم، سال ها پس از مرگ یکی از عزیزان، بدون اینکه متوجه شوند، انگیزه خود را برای زندگی از دست می دهند و نسبت به همه چیز بی تفاوت می شوند.

افسردگی

بی‌حوصلگی می‌تواند پی‌آمد کم‌خوابی، پایین بودن تحریک ذهنی یا محدود بودن دامنه انتخاب فعالیت‌های روزمره باشد. اما علل افسردگی گسترده‌تر است. عامل‌های زیستی، روانی و اجتماعی همگی نقش مهمی در ایجاد افسردگی دارد. افسردگی می‌تواند ارثی یا ژنتیک باشد؛ گاهی اوقات نیز آسیب‌دیدگی (تروما) یا رخداد مهم دیگری در زندگی محرک شروع افسردگی است. زور شنیدن، سوءاستفاده جنسی، روانی و جسمی دلایل دیگری هستند که موجب افسردگی می‌شوند. سوءمصرف مواد نیز افراد را در برابر افسردگی آسیب‌پذیر می‌سازد.

کسالت چگونه به وجود می آید؟

این که انسان از هیچ چیز حوصله ندارد و هیچکس در رفتار او به شکل ها و اشکال مختلف خود را نشان می دهد. انواع کسالت را توضیح می دهیم:

بی تفاوتی: بی علاقه بودن به همه چیز.

وقتی حوصله انجام کاری را به خود نمی دهید، بی حوصلگی همراه با بی تفاوتی است. در این حالت به اتفاقات اطرافتان توجه نمی کنید، مدام خیال پردازی می کنید، به فضا خیره می شوید یا احساس خواب آلودگی می کنید. این وضعیت شبیه چیزی است که فرد در یک کلاس ریاضی خسته کننده احساس می کند.

دلسردی: احساس درماندگی و درماندگی برای تغییر وضعیت

احساس دلسردی و بی تفاوتی نوعی کسالت است که اغلب از درماندگی ناشی می شود. این نوع بی حوصلگی زمانی اتفاق می افتد که احساس می کنید در یک زندگی کسل کننده گیر کرده اید و نمی توانید شرایط را تغییر دهید. افسردگی ناشی از ناتوانی جنسی در بین دانش آموزان دبیرستانی رایج است و می تواند یکی از علائم افسردگی باشد.

مقررات زدایی: فقدان انگیزه برای انجام وظایف فعلی

تا به حال برایتان پیش آمده که آن‌قدر حوصله‌تان سر برود که آرزو کنید کاش می‌توانستید کار دیگری انجام بدهید، اما از طرفی مطمئن هم نباشید که چه کاری دوست دارید انجام بدهید؟ به این حالت بی‌حوصلگی تنظیم کنندگی می‌گویند که غالباً در اثر انجام دادن وظایف تکراری و خسته کننده بروز می‌یابد.

واکنشی: احساس خشم و رنجش

گاهی آنقدر بی حوصله می شوید که پر از خشم، ناامیدی و پرخاشگری می شوید. شما از دست اطرافیانتان عصبانی می شوید یا بی دلیل عصبانی می شوید. به این حالت بی حوصلگی واکنشی می گویند و یکی از ناراحت کننده ترین و آزاردهنده ترین انواع کسالت است. ممکن است خیلی احساس بی قراری کنید و کارهایی را که دوست دارید انجام دهید، اما نمی توانید اجازه دهید آنها به دغدغه ذهنی همیشگی شما تبدیل شوند.

اکتشافی: احساس می کنید که باید کار دیگری انجام دهید

بی حوصلگی اکتشافی با احساس ناراحتی همراه است و شما را وادار می کند تا فعالیت های جدیدی برای بهبود خلق و خوی خود پیدا کنید. به عنوان مثال، اگر در خانه حوصله دارید، با دوست خود تماس می گیرید و قرار ملاقات با هم در یک کافی شاپ را می گذارید. شناسایی نوع کسالت در غلبه بر آن بسیار کمک کننده است. به این ترتیب می توانید عواملی که باعث بی حوصلگی و بی حالی شما می شوند را مشخص کنید و به دنبال تغییرات مثبت برای بهبود خلق و خوی خود باشید.

چه زمانی باید کمک بگیرم؟

کمی بی حوصلگی طبیعی است، اما اگر زندگی روزمره شما را تحت الشعاع قرار می دهد، وقت آن رسیده است که به دنبال کمک باشید.

از دست دادن علاقه به فعالیت ها و سرگرمی هایی که زمانی از آن لذت می بردید.

احساس ناامیدی ناشی از کسالت

ناتوانی در ایجاد تغییرات مثبت برای غلبه بر کسالت

کارهای مهم را انجام نمی دهم چون حوصله ام سر رفته است

عصبانی شدن با خود به دلیل بی حوصلگی

با صحبت با یک مشاور می توانید علت اصلی بی حوصلگی خود را پیدا کنید. پس از شناسایی ریشه مشکل، مشاور شما را راهنمایی می کند تا برنامه ای برای بهبود سلامت روان و کاهش کسالت ارائه دهید.

مشاور چگونه به من کمک می کند؟

مشاوران همیار عشق در جلسه مشاوره ابتدا عوامل آشکار ساز را بررسی می‌کنند یعنی احساس بی‌حوصلگی چه مدت در شما وجود دارد، شدت آن چقدر است و چقدر زندگی‌ شما را تحت تاثیر قرار داده است برای مثال آیا این موضوع ساعت‌ خوابتان را تغییر داده است، باعث بی اشتهایی‌ شده یا خیر، بعد تاریخچه‌ای از زندگی شخصی‌تان می‌گیرند برای مثال به تازگی جدایی را تجربه کردید، موقعیت شغلی‌تان تغییر کرده است و …. . با استفاده از اطلاعاتی که بدست آمده ریشه این حس بی‌حوصلگی را در شما پیدا می‌کنند و برای آن طرح درمان در نظر می‌گیرند و شروع به فعال‌سازی رفتاری می‌کنند برای مثال به روتین زندگی‌تان نظم می‌دهند. برای این منظور کل‌ کارهایی که در طول روز و هفته انجام ‌دهید را یادداشت می‌کنیدد و مشاور برای اصلاح سبک زندگی مهارت‌های لازم را به شما آموزش می‌دهد.

راهکارهای کلی برای غلبه بر خستگی

هر روز کاری غیرعادی انجام دهید

انجام کاری به سادگی خرید در سوپرمارکت جدید یا دوچرخه سواری به جای رانندگی می تواند تفاوت باورنکردنی در خلق و خوی شما ایجاد کند. این تغییرات کوچک به زودی به تغییرات بزرگتری منجر می شود که سرزندگی را به زندگی شما باز می گرداند.

ساعت خواب خود را تنظیم کنید

تنظیم خواب یکی از کارهای موثر برای مقابله با حوصلگی است. خیلی از اوقات بخاطر اینکه حوصله هیچ‌کاری را ندارید ساعت‌های زیادی را در شبکه‌های اجتماعی چرخیده‌اید و دیر وقت خوابیده‌اید و تقریبا ظهر از خواب بیدار شده‌اید. باید تلاش کنید کم کم و به تدریج ساعت خواب و بیداری‌تان را تنظیم کنید برای این کار می‌توانید هر شب نیم ساعت زودتر بخوابید و صبح‌ها راس یک ساعت خاص بیدار شوید.

مکالمه دشواری را که از آن اجتناب کرده اید داشته باشید

اگر مدام از یکی از نزدیکانتان شکایت می کنید، بدانید که این شکایت های مکرر انرژی زیادی از شما می گیرد. هرگز تسلیم این ایده نشوید که رابطه شما با کسی همیشه باید پر از ناراحتی و اضطراب باشد. شما باید با شریک زندگی خود در مورد چیزی که شما را آزار می دهد صحبت کنید، مهم نیست که چقدر شما را آزار می دهد، در غیر این صورت مطمئن باشید که سکوت در مورد آن در دراز مدت بیشتر به شما آسیب می رساند.

هر شب یک لیست قدردانی بنویسید

وقتی حوصله دارید و احساس می کنید کاری برای انجام دادن ندارید، در واقع به ذهن خود یاد می دهید که فقط روی بدترین ها تمرکز کند. اگر موهبت هایی را که برایشان شکرگزار هستید بنویسید، به ذهنتان کمک می کنید نیمه پر لیوان را ببیند و روی بهترین ها تمرکز کند. فهرست قدردانی شما نباید در مورد جنبه آزاردهنده زندگی باشد، مانند کار یا رابطه شما، هر چیز کوچکی که شما را خوشحال می کند می تواند در لیست سپاسگزاری شما باشد.

مراقب سلامت جسمانی خود باشید

هنگامی که شما بی حوصله، بی حال و بی حال هستید، واکنش خودکار بدن شما به این وضعیت ناراحت کننده این است که شما را وسوسه کند که حریصانه یک کیک کامل بخورید تا احساس بهتری داشته باشید. اما همانطور که ممکن است پیش بینی کنید، ممکن است برای یک سه ماهه احساس بهتری داشته باشید، اما پس از آن احساس بسیار بدتری خواهید داشت. تغذیه سالم و ورزش روزانه را یکی از اولویت های خود قرار دهید تا ذهن و بدن شما از مراقبت از آنها تشکر کند.

هر روز یکی از رویاهای خود را بنویسید

هر روز مدتی در رویای زندگی هیجان‌انگیزتری فروبروید که دوست دارید داشته باشید. کاملاً در رویایتان غرق شوید، به این فکر کنید که الان کجا هستید، چه کاری انجام می‌دهید و چه افرادی دورو برتان هستند. لازم نیست این رویاها حتماً متناسب با زندگی فعلی‌تان باشد، فقط قرار است کمی تفریح کنید و علاقه‌مندی‌های جدید را کشف کنید.

از اطرافیانتان بخواهید بهترین ویژگی های شما را به شما یادآوری کنند

زمانی که حوصله تان سر می رود، این خطر را دارید که فراموش کنید واقعاً چه کسی هستید. ممکن است از خود ناامید شوید، اعتماد به نفس خود را از دست بدهید، توانایی های خود را دست کم بگیرید و به توانایی خود در بهبود زندگی خود شک کنید. برای از بین بردن این تصورات منفی، از افرادی که شما را به خوبی می شناسند بخواهید بهترین ویژگی های شما را به شما یادآوری کنند. به احتمال زیاد از شنیدن پاسخ برخی از آنها متعجب خواهید شد. آشتی کردن خود با خود واقعی و به یاد آوردن فضایل خود باعث افتخار شما می شود و از آنجایی که غرور، هیجان و اشتیاق ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، به زودی خستگی شما برطرف خواهد شد.

طبیعتاً با وجود این حوصله انگیزه و انرژی لازم برای انجام این راه حل ها را ندارید، اما همانطور که گفتیم بخشی از شما درخواست کمک می کند، همین باعث شده است که این مقاله آموزشی یکی از مهارت های یک خوب را بخوانید. و مشاور حرفه ای با برنامه ریزی علمی است و در عوض به تدریج این کسالت را در شما از بین می برد و به شما انگیزه بهبود سبک زندگی می دهد.

این که برای مدتی از هیچ چیز یا هیچکس بی حوصله هستید می تواند دلایل مختلفی داشته باشد، ممکن است به تازگی یک رابطه عاطفی را ترک کرده باشید و اکنون در مراحل کنار آمدن با این جدایی گیر کرده اید، بی تابی شما ممکن است به دلیل افسردگی یا افسردگی باشد. و این ممکن است به دلیل غم و اندوه عاطفی حل نشده باشد. این بی حوصلگی به شکل های مختلفی در زندگی روزمره شما ظاهر می شود، مثلا ممکن است نسبت به اتفاقات اطراف خود بی تفاوت شوید، احساس بی ارزشی کنید یا ممکن است پرخاشگر و عصبی شوید. اگر چند هفته است که این بی حوصلگی را دارید و روال عادی زندگی تان را مختل می کند، حتما باید با مشاور تماس بگیرید، پس از ریشه یابی مشکل، مشاور راه حل های لازم را به شما ارائه می دهد. اما استراتژی‌های کلی که به شما کمک می‌کند از شر این احساس خلاص شوید، انجام هر روز یک کار کوچک متفاوت از کارهای روزانه‌تان، تنظیم خوابتان، اجتناب از صحبت‌هایی که شما را آزار می‌دهد، نوشتن احساساتتان روی کاغذ، آرزوهایتان روی کاغذ است. مراقب سلامت جسمانی خود باشید و از اطرافیانتان بخواهید که ویژگی ها و توانایی های مثبت شما را به شما یادآوری کنند.

داستان تلخ کم حرفی و دلایل کم حرفی

آزمون در انتهای همین صفحه است

در این مقاله در مورد دلایل صحبت نکردن صحبت خواهیم کرد.
درست پشت مشکل زیاد حرف زدن یک مشکل بزرگ وجود دارد و آن زبان افراطی است!
و اگر مشکل داشته اید، دقیقاً می دانید که من در مورد چه چیزی صحبت می کنم …

وقتی کمتر از حد لازم صحبت کنید، بدون شک فرصت های زیادی را از دست خواهید داد و البته از نظر کسانی که شما را به اندازه کافی نمی شناسند، فردی بدون هنر و توانایی های خاص محسوب می شوید.

فکر می‌کنم نقاشی زیر برای بیان داستان غم‌انگیز کم‌گفتن کافی باشد:

وقتی صحبت از موضوع سکوت می شود، داستان های زیادی به ذهنم خطور می کند، اما چند مورد هستند که فکر می کنم هرگز از ذهن من محو نمی شوند. داستان اول درباره مرد جوانی بود که در یک شرکت بسیار بزرگ کار می کرد. کارخانه ای در جنوب کشور و گفت تنها پس از گذشت چند ماه از ازدواجش بود که همسرش اعلام کرد که خواهان طلاق است و دلیل آن را اینگونه بیان کرد:

تو مرد نیستی! چگونه می توانید مرد زندگی من باشید اگر نمی توانید صحبت کنید و از حقوق خود دفاع کنید؟

داستان غم انگیز دیگری که از ابتدا به یاد دارم، داستان دختری 15 ساله بود که در یکی از شهرهای بزرگ کشور عزیزمان زندگی می کرد و فقط به دلیل خجالتی بودن و خجالتی بودن، مهارت های خود را نشان نمی داد. و مورد تمسخر همکلاسی ها و معلم ها و دوستانش قرار گرفت… جالب اینجاست که این دختر به دلیل خجالتی بودن و کم حرفی اش حتی حاضر نشد در مورد مشکلش با من صحبت کند و آن را روی صفحه یادداشت کرد. یک تکه کاغذ. کاغذ داد و به من داد و بعد فرار کرد…

این دو داستان منعکس کننده برخی از چیزهایی است که من در سمینارها و کارگاه های آموزشی مختلف شنیده ام و ممکن است مسائل بزرگتری وجود داشته باشد که ما از آنها بی اطلاعیم…

خیلی متاسفم که در یک سیستم آموزشی بزرگ شدیم که برای گفتار احترام قائل نیست و نتیجه این شد که اتفاقی افتاد…

چرا کمتر حرف میزنیم؟

سکوت دلایل مختلفی می تواند داشته باشد که در ادامه به برخی از مهم ترین آنها می پردازیم:

حرفی نداشته باش

شاید یکی از دلایل اصلی سکوت ما این باشد که چیزی برای گفتن نداریم! یعنی اصلاً چیزی در ذهن ما وجود ندارد و باید بگویم که این یک تصور کاملاً نادرست است!

من مطمئن هستم که هر انسانی آنقدر عمر کرده است که چیزی برای گفتن داشته باشد و مشکل این است که ما نمی دانیم چگونه صحبت کنیم و مغز خود را تربیت نکرده ایم.

درونگرایی

همانطور که در مقاله درونگرایی چیست؟ درونگرا کیست؟ در مورد مقوله درونگرایی صحبت کردیم، درونگرایی به خودی خود یک مشکل محسوب نمی شود، اما اگر انسان نداند چگونه با آن برخورد کند تا باعث ایجاد مزاحمت یا مشکل کمرویی و کمرویی نشود، می تواند یکی از دلایل آن باشد. برای خجالتی بودن…

اعتماد به نفس پایین

اعتماد به نفس بارها مطرح شده است و می دانیم که اگر به خودمان اعتماد نداشته باشیم; یعنی به خودمان باور نداریم که بتوانیم این مهارت ارتباطی را به درستی انجام دهیم، به همین دلیل است که برای همیشه از انجام آن دست می کشیم و ترجیح می دهیم با صحبت نکردن و کمتر صحبت کردن، دیکته نانوشته و بدون خطا داشته باشیم.

ترس از قضاوت شدن…

دلیل دیگر برای صحبت نکردن این است که ما بیش از حد نگران نظر دیگران هستیم. این سوال ارتباط نزدیکی با سوال قبلی (اعتماد به نفس) دارد که باعث می‌شود کمتر صحبت کنیم، زیرا بیش از حد از قضاوت دیگران می‌ترسیم. فقدان کلمات نیز باعث می شود فرصت های زیادی را از دست بدهیم.

خانواده، نظام آموزشی و جامعه دست به دست هم می دهند…

برای من به عنوان یک کارشناس آموزش واقعا جای سوال است که چرا بهترین کانال های آموزشی برای اعتماد به نفس، کم گفتار و کم رفتاری به عوامل مخرب تبدیل شده اند و در عوض این سه گلوگاه آموزشی یعنی خانواده، نظام آموزشی و جامعه افزایش مهارت های ارتباطی، اعتماد به نفس و از بین بردن کمرویی می تواند کمک کند، در بدترین حالت باعث اختلال می شود و خوب نتیجه متأسفانه روشن است…

البته این دلیل نمیشه

درست است که احتمالاً جامعه، مدرسه و خانواده به وظیفه خود در قبال ما به درستی عمل نکرده اند، اما حقیقت این است که ما حق نداریم این مشکلات را بهانه کنیم و مشکل کمرویی خود را حل نکنیم. پس همین الان اقدام کنید، در آزمون اسپیکینگ شرکت کنید و اگر واقعا کمتر صحبت می کنید، به خودتان فکر کنید.

تست کمرویی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا