چرا حتما باید نماز بخوانیم

خداوند متعال مطلقاً بی فایده است و هیچ نقص و ضعف و نیازی در وجود او نیست و همه مخلوقات به او نیاز دارند. از طرفی خداوند خیر و رحیم است و همه بندگان خود را دوست دارد و دنیا و همه نعمت ها و زیبایی های آن را برای آنها آفریده است. بر این اساس، تمام اعمال او بر اساس حکمت است. از جمله اینکه اگر دستور به نماز یا کارهای دیگر بدهد، صرفاً بر اساس حکمت و مصالح و منافعی است که انجام این کارها به بندگان می رساند، حکمت هایی مانند: رسیدن به کمال، دوری از آلودگی و زشتی، تقرب. به ذات ناب الله و… [1] و اگر از کاری نهی کرده و بندگانش را انذار کرده است، جز بدی و فسادی است که در آن کار برای بندگان است و جز ذات اقدس خدا احدی نیست. از این آسیب آگاه است. علاوه بر این، عذاب ها و مجازات هایی که وعده داده شده است، در واقع نتیجه و اثر آن فعل حرام یا ترک آن واجب است که در انجام فعل حرام یا ترک فعل حرام بر عهده انسان قرار می گیرد. واجب، مانند خوردن مسموم غذاهای مضری که طبیب مهربان و مهربان ما را از خوردن آنها نهی کرده است. زیرا خوردن چنین غذاهایی یکسان است و ابتلا به عوارض و عوارض آن نیز یکسان است.

قرآن چه زیبا از عذاب های اخروی سخن گفته و علت کلی عذاب ها را با یک مضمون بیان کرده است: این به خاطر آن چیزی است که دستان شما از قبل فرستاده اید (و نتیجه کارتان) و خداوند برای بندگانش. ، ظلم نمی کند. [2]

از این رو حقیقت و حقیقت عذاب الهی، اعمال ناشایستی است که از سوی شخص صادر می شود و خداوند برای اینکه بندگان از عواقب اعمال خود آگاه شوند و بر این اهداف تأکید بیشتری داشته باشند، مطالب را برای آنان بیان کرده است. به این ترتیب؛ زیرا چه بسا افرادی که به امید ثواب راه درست را نمی روند، اما از عذاب می ترسند، راه درست را در پیش می گیرند یا دست به فساد نمی زنند.

فرض کنید دارویی مفید است و بیماری را درمان می کند، اما بیمار از مصرف آن شکایت می کند، اما این بیمار به درخواست پدرش و به احترام او، دارو را مصرف می کند و اثرات آن را مفید می بیند و همچنین اگر امیدوار است به آن مبتلا شود. به خاطر مصرف این دارو از پدرش پاداش بگیرد یا از سوی او مجازات نشود. بنابراین، هدف خداوند در عبادات، احسان به بندگان است، نه سود رساندن به خداوند، به خصوص که او مطلقاً بی فایده است.

از سوی دیگر خداوند نعمت های بی شماری را به ما عطا کرده است که عقل سلیم حکم می کند که از صاحبان آنها تشکر و قدردانی کنیم و نماز شکر خداست و هر که نماز را ترک کند از وظیفه بزرگ وجدان خود سرپیچی می کند. از نظر عقل مجرم و مقصر و مستحق مجازات است. اگر کسی شما را به مهمانی دعوت کرد و از شما پذیرایی کرد، آیا لازم است از شما تشکر کند یا وظیفه اخلاقی و وجدانی شماست که از او تشکر کنید؟ و اگر دیگران متوجه شوند که شما از میزبان برای این استقبال تشکر نکرده اید، آیا در مقابل آنها احترام و ارزش قائل خواهید بود؟ آیا این تحقیر در مقابل دیگران بالاترین مجازات نیست؟

سرویس مذهبی ستاره: چرا باید نماز بخوانیم؟ نماز یکی از اصول اساسی اسلام است و کارکردهای بسیاری دارد. از دلایل نماز می توان به اطاعت از فرمان خداوند، شکرگزاری از خداوند و دوری از کارها و اعمال ناپسند اشاره کرد. افزون بر این، نماز را می توان به عنوان یک واجب دینی در زندگی پیامبران قبل از اسلام دانست. در این مقاله ضمن تبیین فلسفه نماز به اهمیت آن در کلام ائمه و معصومین علیهم السلام پی می بریم.

فلسفه کلی عبادت چیست؟

قبل از بیان دلایل و کارکردهای نماز و سایر عبادات، ذکر یک نکته ضروری است. به طور کلی انسان در مسیر بندگی خداوند متعال موظف به انجام افعال و رعایت سیره ای است که برای او تعیین شده است. اگرچه هیچ یک از دلایل و کارکردهای افعال از جمله نماز برای انسان معلوم نیست، اما لازمه بندگی خدا و اساساً هر عقیده دینی این است که انسان بدون تردید به وظیفه خود عمل کند. زیرا اساس اعتقاد دینی بر این اصل استوار است که خداوند متعال نیازی به عبادت ندارد و هیچ یک از دستورات دینی غیر ضروری و بیهوده شمرده نشده است. بلکه در دل این اعمال، خداوند خیر دنیا و آخرت انسان را به او نشان داد و انسان نیز لزوماً قادر به درک خوبی های خود نیست. با همه اینها، اشاره به دلایل اعمالی که بشر تاکنون به آن پی برده است خالی از لطف نیست.

چرا باید دعا کنیم؟

از آغاز اسلام، دلایل و کارکردهای بسیاری برای نماز بیان شده است. به دلیل کثرت این دلایل، تنها به برخی از آنها که مهمترین آنهاست، در این متن اشاره شده است:

آفرینش انسان برای عبادت خدا: اولین و شاید اصلی ترین دلیل برای نماز و هر عبادتی در دل کلام خداوند در قرآن نهفته است. خداوند در قرآن کریم دلیل خلقت انسان را عبادت او می داند.

تکامل انسان: یکی از دلایل دیگر دعا، رشد و نیل به کمال و سعادت انسان است.

پیشگیری از زنا و منکر: همان گونه که قرآن کریم می فرماید، یکی از کارکردهای اصلی نماز برای انسان، دوری او از گناهان و زشتی ها است.

شکر نعمت های خداوند

رفع تکبر انسان: یکی از دلایل نماز به ویژه برخی از عناصر آن مانند رکوع و سجود، زدودن تکبر انسان و یادآوری جایگاه ما در پیشگاه خداوند متعال است.

شناخت توحید و نفی شرک: همان گونه که برخی از عناصر نماز مانند سجده موجب از بین رفتن تکبر انسان می شود، عناصر دیگر نیز موجب شناخت عقاید او می شود مانند توحید و نفی شرک.

توبه و استغفار: استغفار و استغفار در خاطرات خاص نماز موجب آمرزش گناهان می شود. همانطور که در روایات آمده است، نماز نیز دعای کفاره گناهان افراد است.

هدایت شدن و ارتباط با خدا

ایجاد آرامش و دعوت خدا در مشکلات

قبولی سایر اعمال: در احادیث دعا شرط قبولی سایر اعمال شرعی بندگان معرفی شده است.

رضای خدا

رفع بلاهای آسمانی

استجابت دعا

شر شیطان را دفع کن

ایجاد وحدت و همدلی در نماز جماعت

ایجاد تحرک و سلامت جسمانی

نظافت با وضو و غسل شرعی

نماز در کلام معصوم چه جایگاهی دارد؟

معصومین و ائمه اطهار در روایات فراوانی بر اهمیت نماز تاکید کرده اند.

روایات پیامبر اکرم (ص)

کسی که نور نماز را در نظر بگیرد از ما نیست. به خدا سوگند هر كه نماز را سبك بگيرد و از اول به تأخير اندازد، در حوض كوثر نزد من نخواهد آمد و شفاعت مرا نخواهد گرفت.

نماز مانند ستون خیمه است. وقتی تیر چادر ثابت شد، طناب ها، میخ ها و پرده ها وصل می شوند. اما وقتی ستون بشکند و فرو بریزد، دیگر میخ فایده ای ندارد، نه ریسمان و نه پرده اثری ندارد.

نماز معراج مؤمن است.

نماز یکی از سنت های دینی است، مایه خشنودی خداوند و سیره پیامبران است.

بدان که نماز سفره وسیعی است که خداوند متعال روزی 5 بار آن را برای افراد شایسته رحمت برکت داده است.

فاصله بین کفر و بندگی، ترک نماز است.

دزدترین مردم کسی است که به خاطر عجله نمازش را کوتاه کند. دعای چنین شخصی مانند عبای نماز درهم به صورت او پرتاب می شود.

نماز یک میزان است.

اولین چیزی که از مردم پرسیده می شود نمازهای پنج گانه است.

به سفری نروید که در آن از دین و نماز خود بترسید.

بنده با نماز به درجه رفیع و مقام عالی می رسد. چون نماز تسبیح می کند، تسبیح می گوید، حمد می کند، تکبیر می کند، تسبیح و تقدیس می کند. دعا وعده حق و دعوت به حق است.

دعای مونس در قبر، فرش خوب زیر آن و اجابت مؤمنان برای نکر و نکار است.

نماز سلاح مؤمن در برابر کافر است.

جایگاه نماز در دین مانند جای سر در بدن است.

احادیث امام علی (ع)

هیچ عملی نزد خداوند ارزشمندتر از نماز نیست، پس امور دنیا شما را از نماز و نماز اول وقت باز ندار.

من به گناه اهمیت نمی دهم و بعد از آن فرصت دارم دو رکعت نماز بخوانم و از خداوند سلامتی و تندرستی بخواهم.

وقتی غلام به سجده می‌رود، ابلیس می‌گوید: وای بر من! او اطاعت کرد اما من گناه کردم. او تعظیم کرد و من از این کار خودداری کردم.

احادیث امام صادق (ع)

نماز بهترین عمل در نزد خداوند متعال و آخرین دستورات پیامبران است.

پیروی و اطاعت از خداوند، خدمت به او در زمین است و هیچ چیز در بندگی خدا به اندازه نماز نیست.

همانا بهترین عمل نزد خداوند در روز قیامت نماز است.

درود بر شما برای دعا! زیرا آخرین چیزی که پیامبر اکرم (ص) انسان را به آن سفارش کرد نماز بود.

وقتی انسان به نماز می ایستد، رحمت خداوند از بهشت ​​بر او نازل می شود و فرشتگان او را احاطه می کنند و فرشته ای می گوید: اگر این نمازگزار قدر نماز را می دانست، دست از نماز بر نمی داشت.

همانا هیچ عملی از حج با ارزشتر نیست جز نماز.

هر کس دو رکعت نماز بخواند و بداند چه می گوید، نماز را تمام می کند بدون اینکه گناهی بین او و خداوند آمرزیده نشده باقی بماند.

همانا نماز نگهبان الهی در زمین است.

روایت امام کاظم (ع)

بعد از شناخت خدا، نزدیک ترین چیزی که انسان به خدا می کند نماز است.

احادیث امام باقر (ع)

در حقیقت اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، روزه، زکات، حج و ولایت.

هر کس رغبت نمازش را کامل به جا آورد، ترسی در قبر به سراغش نمی آید.

احادیث امام رضا (ع)

همانا نماز بهترین شکلی است که خداوند آفریده است.

دعا هدیه و لطف خداوند برای رحمت و مغفرت اوست.

تاریخچه نماز قبل از اسلام چگونه بوده است؟

همانطور که در تاریخ و روایات آمده است، نماز نه تنها مختص اسلام و پیامبر اکرم (ص) است، بلکه در سیره پیامبران پیشین نیز وجود داشته است. در واقع قدیمی ترین عبادت که در همه ادیان وجود داشت نماز بود. در ادامه به مقدمه دعا در سیره برخی از پیامبران اشاره می کنیم:

در صفحات حضرت ادریس (ع) آمده است که خداوند در روز اول اقامت حضرت آدم و حوا بر روی زمین 50 رکعت نماز بر آنها واجب کرد.

نقل شده است که وقتی حضرت آدم (ع) از دنیا رفت، حضرت شیث (ع) او را غسل داد و برایش دعا کرد.

در داستان نوح (علیه السلام) آمده است که در کشتی خود پنجره هایی ساخت تا با انعکاس نور خورشید، وقت نماز را بداند.

خداوند در سوره ابراهيم (آيات 39 و 40) قرآن كريم به زبان اين پيامبر مي فرمايد: سپاس خدايي را كه در پيري اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد. همانا پروردگار من دعاها را می شنود. پروردگارا مرا و فرزندانم را از نمازگزاران قرار ده. پروردگارا دعای ما را قبول کن
خداوند متعال در سوره مریم (آیات 54 و 55) حضرت اسماعیل (ع) را وفادار به عهد، رسول حق، خبردهنده حقایق و امر کننده زنان و کودکان به نماز و زکات معرفی می کند.

خداوند متعال در کوه طور و هنگام انجام مأموریت به موسی علیه السلام فرمود: من خدای یگانه هستم. مرا عبادت کن و دعا کن.

خداوند متعال در سوره آل عمران می فرماید که بشارت ولادت حضرت یحیی (ع) را در حالی که حضرت زکریا (ع) در محراب مشغول نماز بودند به او گفتند.

خداوند متعال در سوره مریم (آیات 30 و 31) سخنان حضرت عیسی (علیه السلام) را بیان می کند که مردم مریم را به گناه متهم کردند: من بنده خدایی هستم که کتاب آسمانی را به من داد و مرا پیامبر خود قرار داد. . هر جا که باشم بر من برکت داد و به من توصیه کرد که تا زنده هستم به نماز و زکات بپردازم.

همچنین می توان به وجوب نماز در سیره سایر پیامبران از جمله حضرت لقمان (ع)، حضرت یونس (ع)، حضرت داود (ع)، حضرت شعیب (ع) و… اشاره کرد.

آخرین کلمه

نماز که ستون دین و نشانه ایمان به شمار می رود، بارها در سخنان ائمه آمده است. این رکن مهم که پیش از پیامبر اکرم (ص) در سایر ادیان توحیدی وجود داشته است، دلایل و کارکردهای فراوانی دارد که همگی در مسیر تکامل و سعادت بشر است. با توجه به اهمیت نماز توصیه می کنیم محتوای احکام نماز چیست و شامل چه مواردی می شود؟ و ارکان نماز چیست؟ همچنین بخوانید در پایان فراموش نکنید که نظرات و پیشنهادات خود را با ما و سایر همراهان ستاره در میان بگذارید.

آیا کسی می تواند بگوید که من خدا را دوست دارم اما به روش خودم با او صحبت می کنم و نیازی به دعا نیست؟ امروز ما افرادی را دیدیم که دارای حس روشنفکری هستند و در مورد برخی از عبادات تردید دارند. می گویند من با خدا رابطه خوبی دارم پس چرا باید نماز بخوانیم؟ در ادامه پاسخ این سوال از دکتر میر باقری را در اختیار شما قرار می دهیم. ابتدا ویدئوی استاد و سپس متن اظهارات استاد را مشاهده خواهید کرد:

ویدئو: من خدا را دوست دارم چرا باید دعا کنیم؟

ما خدا را دوست داریم اما دعا نمی کنیم

سؤال: اگر رابطه ما با خدایمان واقعاً خوب است و من می دانم که رابطه من با خدا خوب است، چه لزومی دارد که با این آداب و هیئت های خاص نماز بخوانیم؟ عبادت خدا مهم است. عبادت خدا مهم است. مهم این است که به خدا بگوییم خدایا بنده تو هستم، خدمتت را پذیرفتم. که پاکی من مهم است. حالا ممکن است اتفاق دیگری بیفتد. به این صورت که یک نفر هم باید در همان مجلس نماز بخواند و مقید به همان چارچوب هایی باشد که اسلام و فقه ما به ما می گوید، اما طهارت اول شخص را ندارد. چطور است

آیا می توان خدا را بدون نماز عبادت کرد؟

معلم: آیا واقعا اینطور است؟ به عبارت دیگر، این خود یک سؤال است. مرد بیهوش است. این بدان معناست که هر چیزی را که سرگرم می کنیم، طبیعتاً به آن معتاد می شویم. پنج بار به ما گفته اند بیایید با خدا خوش بگذرانید. در برابر خدا بایستید و با او صحبت کنید. حال اگر کسی بگوید می خواهم روزی پنج بار در حین راه رفتن مجبور شوم با خدا ارتباط برقرار کنم. خب طبق دستور، به قول خدا عمل کند. اولاً دعا دعوت خداوند است و اجابت نکردن به آن نادیده گرفتن آن دعوت است.

اگر پدر کسی بیاید بچه را به مهمانی یا به بزرگی، مقامی، بزرگی یک نفر دعوت کند، دعوت نامه را پاره کند و بگوید: من با او اینطور رفتار می کنم. توهین است.

سوال: اگر فرض کنیم دعوت کند و من به دعوت اجابت نکنم، با او تماس می‌گیرم و عذرخواهی می‌کنم. گفتم من وظیفه داشتم بیام، اگر کریم خوب باشد قبول می کند. تو همون مثالی که گفتی اگه جایی دعوت شدی دعوتت میکنن و نمیتونی بری زنگ میزنی و عذرخواهی میکنی. او قبول می کند. درست نیست؟

نادیده گرفتن دعوت خدا

معلم: نه، اینطور نیست. اولین نکته اینه که نمیتونه بره یا نمیخواد بره؟ یا نادیده می گیرد؟ این شخص می تواند برود و نمی رود، یعنی بی ادبی و تحقیر. او می تواند برود، اما نمی کند. می تواند به نماز هم برود، اما به دعوت خدا و دعوت رسول خدا اعتنا نمی کند. ما می توانیم دعا کنیم و نمی کنیم. خداوند بزرگ ترین سفیر و بزرگترین شخصیت عالم بشریت را دعوت کرده است. او هم آمد و مرا به نماز دعوت کرد. اگر نروم بی ادبانه نیست؟ پس من می خواهم با خدا معامله کنم! حال شما چطور است؟! خدا هم باید قبول کنه

نماز سفره برای پذیرایی الهی

ثانیاً وقتی انسان سخاوتمند دعوت می کند، میز پذیرایی می گذارد، این جایگاه و سر این میز برای شخص پذیرایی می شود که فقط از عهده او بر می آید. اگر نروم پس می خواهم با خدا صلح کنم، قطعا این پذیرایی انجام نمی شود. در احادیث ما چیزهای عجیبی هست. مثلاً وقتی نمازگزار دعای الله اکبر را می خواند، هاله ای از نور از نوک پا تا عالم بالا او را احاطه می کند. یعنی از الله اکبر تا سلام به تعبیر امروزی بدون وقفه با انرژی نوری آغشته است.

چرا بعضی ها نماز می خوانند ولی گناه هم می کنند؟

سؤال: آیا همه نمازگزاران دارای شأن و منزلت هستند؟ ما افراد زیادی داریم که نماز می خوانند، اما دروغ هم می گویند. ما افرادی داریم که نماز می خوانند اما سر دیگران هم کلاه می گذارند. آیا می توانیم نماز بخوانیم و گناه کنیم؟

معلم: همه می توانند این شأن را داشته باشند. اما طرف دیگر مشکل نیز وجود دارد. خیلی ها هم هستند که نماز نمی خوانند و دروغ نمی گویند، سر دیگران هم کلاه می گذارند. حرف دوم است. یعنی انسان هم باید نماز بخواند و هم اعمالش را اصلاح کند، ما مکلفیم. ما موظفیم گناه را ترک کنیم و در محضر خدا باشیم. این مجموعه ای از این موارد است. اگر انسان هیچ کدام از این کارها را انجام ندهد، مقداری از کارش لنگ می‌رود و مقداری لیوان خالی می‌شود. ما باید جام بندگی خود را پر کنیم، جام خودسازی را. بله، بسیاری از مردم نماز نمی خوانند، اما مرتکب گناه می شوند، مشروب می خورند، غیبت می کنند و کارهای زیادی انجام می دهند. این نامه دوم است.

سه ویژگی نماز

در نماز سه چیز وجود دارد. اول دعوت خداست. دعوتنامه باید پذیرفته شود. دوم اینکه وقتی دعوت می کنند، میز پذیرایی می گذارند. در حدیث داریم: «اگر نمازگزار می‌دانست خداوند در نماز با او چه می‌کند، نمی‌خواهد نمازش تمام شود. » چون این دعوت را پذیرفت، خداوند به او احترام می گذارد. ثالثاً ما اعمال نماز را انجام می دهیم که ما را به خدا نزدیک می کند. مثلاً در نماز رکوع می کنیم، یعنی تسلیم خدا هستیم. حالا اگر بخواهم در جای دیگری غیر از نماز رکوع کنم، باید همان نماز را بخوانم. یا در نماز رکوع می کنیم. ولى اگر کسى بگوید من بدون نماز این گونه سجده مى کنم; چرا باید این کار را بکند؟! اگر می خواهی رکوع کنی یا رکوع کنی، بیا و به فرمان خدا عمل کن و دعا کن.

نزدیکترین حالت بنده خدا سجده است. رکوع به معنای خضوع در برابر خداوند است. باید اعتراف کنم. این روی من اثر روانی خواهد داشت. در سجده بالاترین قسمت بدن را روی زمین قرار می دهیم. بالاترین قسمت بدن انسان صورت و قسمت بالای صورت پیشانی است. با ایمان در برابر خداوند سر تعظیم فرود می آوریم. بنابراین وقتی دعا می‌کردم، اطاعت از خدا با ترک گناه برایم معنایی داشت. طبیعی است که آنقدر در برابر او تسلیم باشم که فرمان او مبنی بر دوری از گناه را بپذیرم. دعا آثار دارد.

هرکس به اندازه خود از نماز سود می برد

در روایات می بینیم که اگر خداوند دعای کسی را بپذیرد چه آثاری دارد. ممکن است شخصی به مهمانی بیاید اما نفهمد که باید چه کار کند، مثلاً به جای غذا خوردن مشغول کار دیگری باشد، علاقه اش کم شود. ولى اگر کسى براى رعایت آداب وضو بیاید، صاحب خانه را احترام کند، به او توجه کند، از او استقبال ویژه مى شود. هرکس به اندازه خود از نماز سود می برد. این به یک معنا به این معناست که ما باید خدا را آن طور که می خواهد پرستش کنیم، نه آن طور که دوست داریم. مخصوصا نماز.

سوال: این روزها خیلی پیش می آید که در بازی کمی روشن فکر کنیم، می گوییم رابطه من با خدا خوب است. روز پیش رفتم مغازه ای خانمی وارد شد، به هیچ وجه ادعای مذهبی نداشت. به هیچ وجه. بعد که وقت اذان شد صاحب مغازه گفت: ببخشید باید اول وقت نماز بخوانم. این خانم به او گفت آقا این چه حرفی است که می زنی؟ اینها برای افراد مسن است. من آنقدر با خدا رابطه خوبی دارم که همیشه با او صحبت می کنم. شب ها که می خواهم بخوابم با خدا صحبت می کنم و خدا از من راضی است.

از آنها پرسیدم؛ گفتم: خانم، شما از کجا می دانید که خدا از شما راضی است؟ مثلا بین شما وحی هست؟ آیا شما با خدا رابطه خاصی دارید مثل رابطه پیامبر با خدا؟ رابطه شما چیست؟ گفت نه، چون با خدا رابطه دارم، می دانم که خدا آنقدر مهربان است که مرا می بخشد و حرف مرا می پذیرد. این یک اغوا کننده است و ما اغلب برخی از این جوانان را دیده ایم، افرادی که کمی متفاوت هستند و متفاوت فکر می کنند. در حالی که از این موضوع غفلت می کنند که ما قرار است خدا را آن طور که او می خواهد و دوست دارد بپرستیم.

حالت کسی که اوامر خدا را قبول ندارد

اگر واقعاً بنده او هستیم، به او احترام می گذاریم، باید به دستور او عمل کنیم. دعا کنیم و دستورات خدا را اطاعت کنیم. به سلیقه خودمان عمل نمی کنیم. خدا ذات انسان است. بنابراین ایمان به خدا در بسیاری از مردم وجود دارد، بدون اینکه دینی را بپذیرند. اما همانطور که در قرآن کریم آمده است و کلام خود خداوند است; خداوند می فرماید که اگر کسی مرا بپذیرد اما آیات و احکام مرا نپذیرد، او را کافر می دانم. این یعنی کفر به آیات من، کفر به اوامر من.

چگونه می خواهد در حالی که دستورات خداوند را اطاعت می کند در دادگاه خدا حاضر شود؟ آیا این توهین به خدا نیست؟ شما می گویید من با خدا رابطه خوبی دارم اما به دستورات او توجهی نمی کنم. آیا خداوند این رابطه را قبول دارد؟ این یک سوال بسیار خوب است. آیا او نیز باید موافقت کند؟ یا نه؟ قرآن می فرماید: «قُلْ أَحْبُونَ اللَّهِ فَأَحْبُ اللَّهَ یُحِبُّکُمْ» [2]. اگر واقعاً خدا را دوست دارید، قطعاً می خواهید که خدا نیز شما را دوست داشته باشد. اگه میخوای خدا دوستت داشته باشه دنبال من بیا از رسول خدا پیروی کنید.

پس یک طرفه نیست اینها وسوسه های شیطان است. شیطان انسان را رها نمی کند. یک مدل همه را استخدام می کند. اگر بتواند مرتکب گناه می شود. کسی مجبور می شود نماز را ترک کند. می بینیم که همه اینها در قرآن در مورد نماز آمده است: «الذین لا یُرْضَ أَقْتُمُوا الصَّلاةِ وَالْزَکَة» [3]. در مورد بندگان خوب، اولین کلمه ای که در قرآن آمده نماز است. این نشان دهنده اهمیت نماز است.

[1] امام علی علیه السلام: اگر نمازگزار می دانست، از رحمت شرم می کرد، چرا سر از سجده برمی داشت. [غرار الحکم، ق 7592].

[2] سوره آل عمران، آیه 31.

[3] سوره حج، آیه 41.

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا