چرا به رودکی پدر شعر فارسی میگن

به گزارش ایسنا، روز پنجم دی ماه «روز یادبود رودکی» نامگذاری شده است. او را پدر شعر فارسی می نامند و یک سلسله القاب افتخاری به او نسبت می دهند. از آدم الشعرا، سلطان الشعراء، شاعر سبحان الدشات، رهبر گروه اساتید پیشرفته، پیشوای قافله الشعراء، تا صاحب قرآن، شاعر و پیشگامان آسمانی و… . . . که بیشتر ویژگی های توصیفی است و گاه ادای احترام و گاه بر استعداد بالای سخنوری شاعر تاکید دارد.

رودکی در عصر سامانیان می زیسته که خاورشناسان این دوره از تاریخ ایران را با عناوین مختلفی از جمله «عصر طلایی فرهنگ»، «رنسانس اسلامی»، «اینترلود ایرانی» می نامند. این دوره نیز عصر شکوفایی ادبیات به شمار می رود و همه شخصیت های برجسته ادبیات فارسی ریشه در این دوره دارند.

اطلاعات ما از زندگی شاعران بزرگ بسیار محدود و آمیخته با داستان هایی است که معمولاً مردم درباره افراد مهم و مشهور می سازند و منتشر می کنند. آنچه از رودکی به یقین نزد یعقیق می توان گفت این است که او در اواسط عمر به دربار سامانی پیوست و در عهد امیر نصر بن احمد و در واپسین سالهای او به اوج شکوفایی و شهرت رسید. زندگی او در درماندگی و هرج و مرج گرفتار شد و در سال 329 قرن چهارم) در زادگاهش درگذشت.

یکی از چیزهای معروف رودکیف نابینایی اوست. سعید نفیسی در مقاله ای به تفصیل این مشکل را توضیح داده است. یکی دیگر از داستان های معروف رودکی، داستانی از قصیده «بوی جوی مولیان» است.

اما آنچه مسلم است پیش از او شاعران فارسی زبان دیگری نیز بوده اند و برخی از آنان مانند مسعودی مروزی اشعار بلندی چون شاهنامه سروده اند. اما در مقایسه با اشعار باقی مانده رودکی، از نظر وزن، آهنگ، واژگان و معنا، اغلب درشت و ناهموار هستند. به گفته سامانی، «نخستین کسی که به فارسی شعر خوب سروده، او [رودکی] بود». و به قول ابوسعد ادریس حافظ «رودکی در شعر فارسی پیشوای زمان خود بود». رودکی به دنبال فردی با کم تجربه در زبان فارسی بود که در آن زمان هیچ قلمرویی برای فن بیان ناب نداشت. (شریف، «نقد شعر رودکی»، خراسان پژوهی، بهار و تابستان 1379)

شاید رودکی از نظر میزان شعری که سروده در ردیف اول شاعران فارسی زبان قرار گیرد. رشیدی سمرقندی در قرن ششم هجری تعداد اشعار او را یک میلیون و سیصد هزار بیت دانسته است: «شعر او را سیصد و سیصد هزار شمردم / و اگر بشماری زیاد شود». عوفی اشعار خود را در لباب اللباب در 100 کتاب ذکر کرده است. حمدالله مستوفی این عدد را هفتصد هزار و جامی را یک میلیون و سیصد بیت (ظاهراً به جای سیصد هزار) دانسته است. اسدی در مناظره عجم عربی بیان دیگری درباره تعداد آیات خود دارد که معقولتر به نظر می رسد. به گفته وی، ابیات رودکی بیش از یکصد و هشتاد هزار بیت بوده است، «شاعر چو غازان رودکی شاعری بود که بیش از یکصد و هشتاد هزار بیت از در دیوان سروده است که از آن فقط چند قصیده، قطعات، رباعیات باقی مانده است. و چند بیت پراکنده.مرحوم نفیسی تعداد اشعار رودکی را 1047 بیت گفته است.البته علی اشرف صادقی در مقاله ای 53 بیت تازه یافت شده در ایران و خارج از کشور را شناسایی و تحلیل کرده است که با این بازخوانی از اشعار موجود رودکی به 1100 بیت می رسد. .

تنوع اوزان و سبک فارسی در ابیات به جای مانده از رودکی در قالب قصیده، قصیده، غزل، رباعی و ابیات پراکنده که باقی مانده است، راهی است که برای او امتیاز و امتیاز ویژه ای نسبت به هم عصرانش قائل است. رودکی اشعار خود را در ده بحر و هشتاد و سه ثقل سروده است. تقریباً همه شاعران فارسی زبان و ذحافات مختلف از آن استفاده می کردند.

او در تعداد اوزان به کار رفته در دیوان خود حتی از سنایی هم پیشی گرفته و تنها خاقانی است که در دیوان خود وزن بیشتری از رودکی به کار برده است. شاید بتوان گفت در ایران پس از اسلام، جامع ترین مجموعه اوزان عروضی فارسی را برای اولین بار در اشعار رودکی می توان دید. (فلاح، غلامعلی، «ساختار اشعار رودکی»، متن شناسی ادبیات فارسی، زمستان 1394، شماره 4)

محمد دهقانی نیز نوشت: تنوع اشعار رودکی از نظر وزن، قالب و مضمون نشان از شاعری پرکار و چیره دست او دارد.

بخش مهمی از اشعار رودکی، اشعار روایی اوست که در قالب مثنوی سروده است. اولین و مهمترین این مثنوی ها ترجمه عربی «کلیله و دمنه» ابن مقفع بود که به دستور امیرنصر سامانی توسط ابوالفضل بلعمی به فارسی برگردانده شد و سپس رودکی ترجمه او را تصحیح کرد.

از این منظومه بلند که به سنگینی مثنوی مولوی است، تنها 129 بیت پراکنده باقی مانده است که شاید برخی از آنها مربوط به شعر رودکی دیگر، یعنی سندبادنامه باشد.

رودکی در سرودن قصیده و غزل استاد بود و اوزان بسیاری از شعر فارسی از جمله وزن رباعی را ابداع کرد. تنوع اوزان و ترازوهایی که رودکی اشعار خود را در آن سروده است نشان از تسلط قطعی او در هنر عروض دارد.

رودکی را باید پدر شعر فارسی دانست. البته او اولین کسی نیست که به فارسی شعر سروده است. پیش از او و همزمان با او شاعرانی به زبان فارسی بوده اند که شاید در میان مردم زمان خود شهرت و محبوبیت داشته باشند، اما شعرهای اندکی از آنها برجای مانده است و میزان در آنها از نظر شعر کمتر است. زیبایی، ثبات و زیبایی. یک جریان قرار داده شده است.

در تصویری که شعر رودکی از احوال انسان و طبیعت می دهد، همان طراوت و اصالت و طراوت را می یابیم که گاه در نگاه حیرت زده و در عین حال صمیمانه کودکان به جهان می یابیم. کلمات و مفاهیم بکر، روشن و دست نخورده هستند. مقایسه و مقایسه، ملموس و عینی است و خواننده یا شنونده را به چاهی از ابهامات و شبهات حواس پرت نمی کشاند.

آنچه از شعر رودکی باقی مانده است، مانند پایه‌ها و ستون‌ها و نقش‌های گاه ظریف و پراکنده از ویرانه‌های یک بنای قدیمی است که اکنون می‌توان شکوه آن را از این بقایای نادر و پراکنده بازنمایی کرد.

شعر فارسی بعد از رودکی، چه از نظر فرم و قالب و چه از نظر موضوع و مضمون، بیشتر همان مسیری را طی کرد که رودکی برای آن گشود. در آغاز قرن چهاردهم یعنی تقریباً هزار سال پس از مرگ رودکی بود که شعر فارسی از راهی که او برای آن ترسیم کرده بود منحرف شد و گویی وارد دنیای دیگری شد. با این حال، بیشتر شعر فارسی همچنان در همان مسیری است که رودکی اولین مسیر هموارسازی بود. (دهقانی، محمد، رودکی، پدر شعر فارسی، انتشارات نی، 1393)

انتهای پیام

به گزارش «تابناک»، ایسنا، پنجمین روز از دی ماه به نام «روز یادبود رودکی» نامگذاری شده است. او را پدر شعر فارسی می نامند و یک سلسله القاب افتخاری به او نسبت می دهند. از آدم الشعرا، سلطان الشعراء، شاعر سبحان الدشات، رهبر گروه اساتید پیشرفته، پیشوای قافله الشعراء، تا صاحب قرآن، شاعر و پیشگامان آسمانی و… . . . که بیشتر ویژگی های توصیفی است و گاه ادای احترام و گاه بر مهارت بالای سخنوری شاعر تاکید دارد.

رودکی در عصر سامانیان می زیسته که خاورشناسان این دوره از تاریخ ایران را با عناوین مختلفی از جمله «عصر طلایی فرهنگ»، «رنسانس اسلامی»، «اینترلود ایرانی» می نامند. این دوره نیز عصر شکوفایی ادبیات به شمار می رود و همه شخصیت های برجسته ادبیات فارسی ریشه در این دوره دارند.

اطلاعات ما از زندگی شاعران بزرگ بسیار محدود و آمیخته با داستان هایی است که معمولاً مردم درباره افراد مهم و مشهور می سازند و منتشر می کنند. آنچه از رودکی به یقین نزد یعقیق می توان گفت این است که او در اواسط عمر به دربار سامانی پیوست و در عهد امیر نصر بن احمد و در واپسین سالهای او به اوج شکوفایی و شهرت رسید. زندگی او در درماندگی و هرج و مرج گرفتار شد و در سال 329 قرن چهارم) در زادگاهش درگذشت.

یکی از چیزهای معروف در مورد رودکیف این است که او نابینا است. سعید نفیسی در مقاله ای به تفصیل این مشکل را توضیح داده است. یکی دیگر از داستان های معروف رودکی، داستانی از قصیده «بوی جوی مولیان» است.

اما آنچه مسلم است پیش از او شاعران فارسی زبان دیگری نیز بوده اند و برخی از آنان مانند مسعودی مروزی اشعار بلندی چون شاهنامه سروده اند. اما در مقایسه با اشعار باقی مانده رودکی، از نظر وزن، آهنگ، واژگان و معنا، اغلب درشت و ناهموار هستند. به گفته سامانی، «نخستین کسی که به فارسی شعر خوب سروده، او [رودکی] بود». و به قول ابوسعد ادریس حافظ «رودکی در شعر فارسی پیشوای زمان خود بود». رودکی به دنبال فردی با کم تجربه در زبان فارسی بود که در آن زمان هیچ قلمرویی برای فن بیان ناب نداشت. (شریف، «نقد شعر رودکی»، خراسان پژوهی، بهار و تابستان 1379)

شاید رودکی از نظر میزان شعری که سروده در ردیف اول شاعران فارسی زبان قرار گیرد. رشیدی سمرقندی در قرن ششم هجری تعداد اشعار او را یک میلیون و سیصد هزار بیت دانسته است: «شعر او را سیصد و سیصد هزار شمردم / و اگر بشماری زیاد شود». عوفی اشعار خود را در لباب اللباب در 100 کتاب ذکر کرده است. حمدالله مستوفی این عدد را هفتصد هزار و جامی را یک میلیون و سیصد بیت (ظاهراً به جای سیصد هزار) دانسته است. اسدی در مناظره عجم عربی بیان دیگری درباره تعداد آیات خود دارد که معقولتر به نظر می رسد. به گفته وی، ابیات رودکی بیش از یکصد و هشتاد هزار بیت بوده است، «شاعر چو غازان رودکی شاعری بود که بیش از یکصد و هشتاد هزار بیت از در دیوان سروده است که از آن فقط چند قصیده، قطعات، رباعیات باقی مانده است. و چند بیت پراکنده.مرحوم نفیسی تعداد اشعار رودکی را 1047 قصیده فرموده است.البته علی اشرف صادقی در مقاله ای 53 بیت تازه کشف شده در ایران و خارج از کشور را شناسایی و تحلیل کرده است که با این بازخوانی از اشعار موجود رودکی به 1100 بیت می رسد. آیات

تنوع اوزان و سبک فارسی در ابیات به جا مانده از رودکی در قالب قصیده، قصیده، غزل، رباعی و ابیات پراکنده که باقی مانده است، به او برتری و برتری خاصی نسبت به هم عصرانش می دهد. رودکی اشعار خود را در ده بحر و هشتاد و سه ثقل سروده است. تقریباً همه شاعران فارسی زبان و ذحافات مختلف از آن استفاده می کردند.

از نظر تعداد اوزان به کار رفته در دیوان خود حتی از سنایی پیشی گرفته و تنها خاقانی است که در دیوان خود وزنه های بیشتری از رودکی به کار برده است. شاید بتوان گفت در ایران پس از اسلام، جامع ترین مجموعه اوزان عروضی فارسی را برای اولین بار در اشعار رودکی می توان دید. (فلاح، غلامعلی، «ساختار اشعار رودکی»، متن شناسی ادبیات فارسی، زمستان 1394، شماره 4)

محمد دهقانی نیز نوشت: تنوع اشعار رودکی از نظر وزن، قالب و مضمون نشان از شاعری پرکار و چیره دست او دارد.

بخش مهمی از اشعار رودکی، اشعار روایی اوست که در قالب مثنوی سروده است. اولین و مهمترین این مثنوی ها ترجمه عربی «کلیله و دمنه» ابن مقفع بود که به دستور امیرنصر سامانی توسط ابوالفضل بلعمی به فارسی برگردانده شد و سپس رودکی ترجمه او را تصحیح کرد.

از این منظومه بلند که به سنگینی مثنوی مولوی است، تنها 129 بیت پراکنده باقی مانده است که شاید برخی از آنها مربوط به شعر رودکی دیگر، یعنی سندبادنامه باشد.

رودکی در سرودن قصیده و غزل استاد بود و اوزان بسیاری از شعر فارسی از جمله وزن رباعی را ابداع کرد. تنوع اوزان و ترازوهایی که رودکی اشعار خود را در آن سروده است نشان از تسلط قطعی او در هنر عروض دارد.

رودکی را باید پدر شعر فارسی دانست. البته او اولین کسی نیست که به فارسی شعر سروده است. پیش از او و همزمان با او شاعرانی به زبان فارسی بوده اند که شاید در میان مردم زمان خود شهرت و محبوبیت داشته باشند، اما اشعاری اندک از آنها باقی مانده است و کمیت آن کمتر از شعر رودکی است. قرار دادن.

در تصویری که شعر رودکی از احوال انسان و طبیعت می دهد، همان طراوت و اصالت و طراوت را می یابیم که گاه در نگاه حیرت زده و در عین حال صمیمانه کودکان به جهان می یابیم. کلمات و مفاهیم بکر، روشن و دست نخورده هستند. تشبیهات و استعاره ها ملموس و عینی هستند و خواننده یا شنونده را به چاله ای از ابهامات و شبهات حواس پرت نمی کشانند.

آنچه از شعر رودکی باقی مانده است، مانند پایه‌ها و ستون‌ها و نقش‌های گاه ظریف و پراکنده ویرانه‌های عمارت بی‌نظیر و کهن است که اکنون می‌توان شکوه و عظمت آن را از این بقایای کمیاب و پراکنده نمایان کرد.

شعر فارسی بعد از رودکی، چه از نظر فرم و قالب و چه از نظر موضوع و مضمون، بیشتر همان مسیری را طی کرد که رودکی برای آن گشود. در آغاز قرن چهاردهم یعنی تقریباً هزار سال پس از مرگ رودکی بود که شعر فارسی از راهی که او برای آن ترسیم کرده بود منحرف شد و گویی وارد دنیای دیگری شد. با این حال، بسیاری از شعر فارسی همچنان همان مسیری را طی می کند که رودکی اولین مسیر هموارسازی اصلی بود. (دهقانی، محمد، رودکی، پدر شعر فارسی، انتشارات نی، 1393)

منبع: فرادید
محمد رودکی را نخستین شاعر بزرگ پارسی زبان می دانند که در دوران حیات گرانقدر خود اشعار و آثار فراوانی سروده است. این شاعر صاحب نام در فن بیان و انواع شعر مهارت خاصی داشت و توانست برای شاعران پس از خود در احیای شعر فارسی پیشگام باشد.

دوره سامانی، دوران رستاخیز، عصر عقل گرایی و احیای تفکر عقلانی است. در این مدت به همت مردم فرهنگ دوست و وزرای فرهیخته بذر علم و دانش و فرهنگ و فلسفه روییده و شکوفا شده و عطر دانش آنان نه تنها در آن روزگار جهان، بلکه رایحه آن زندگی دانش را تا به امروز طراوت بخشیده است.ایران (آریانای باستان) از یک سو با تشویق شاعران و نویسندگان و مترجمان به خلق آثار به زبان فارسی زبان فارسی را تقویت و گسترش داده اند و از جهتی دیگر آریایی‌ها که عاشق فرهنگ و تمدن هستند مجبور به خلق و تنظیم شاهنامه‌های کهن و تواریخ تاریخی شدند و رهبر این گروه فردوسی طوسی شاعر نام‌آور ایرانی است. – آنها خردگرای زمان خود بودند، شعر را وسیله بیان اندیشه های فلسفی و داوری خود قرار می دادند. او یکی از مشهورترین شاعران دوره سامانی است که اندیشه های فلسفی و اندیشه های ناب عقلی را با ذوق شاعرانه آمیخته است، از این رو از این اشعار باقی مانده به صراحت می توان گفت که او شاعری خردگرا و متفکری با اندیشه های عقلانی بوده است. نمی توان درباره اندیشه های فلسفی و نگاه عقلانی او به جهان اظهار نظر صریح کرد. اما از این مقدار ابیات باقی مانده، می توان جهان بینی و نگاه او به جهان و هستی را هر چند تیره و تار مشاهده کرد. رودکی همیشه پس از توصیف وضعیت آشفته و ناهموار جهان، شادی را به تصویر می کشد. او به فلسفه اپیکوری یکی از فیلسوفان یونانی معتقد بود و شاید این اندیشه ها پایگاه فکری افرادی چون خیام، عطار و حافظ را ساخته باشد و در نظام آنها جای تعصب و کوچک نمایی را نداده است. مرگ و زندگی و دنیا و هستی با نگرشی خاص حاصل این افکار را در قالب آیاتی می ریزد که از اندیشه درونی او و اندیشه ناشی از جهان بینی او خبر می دهد. به همین دلیل زندگی نامه نویسان اطلاعاتی درباره او نقل کردند که به تدریج زندگی و شخصیت او را به افسانه ای تبدیل کرد و به اسطوره ای در تاریخ شعر فارسی تبدیل شد. اسطوره شناسی زندگی رودکی و شهرت زیاد او باعث شد هر موضوعی در زمان او به نوعی با پدیده ادبی مرتبط شود. اولین کسی که از تعداد اشعار رودکی صحبت کرد رشیدی سمرقندی است. اکثر تذکره نویسان از جمله جامی در بهارستان، امین احمد رازی در هفت ایگلیم، نجاتی در بساطین الفضلا همگی تقریباً به همین مقدار با اندکی کم و بیش به گفته رشیدی اشاره کرده اند. / اگر نان را بشماری زیاد می شود»
که در این بیت یعنی: شعرش را سیزده بار شمردم، صد هزار بیت بود، اگر درست بشماری بیشتر از آن می شود؟! باید گفت رودکی شاعری بسیار بلیغ بوده است.
رودکی را با وجود برتری بر شاعران بزرگ ایران از پرکارترین شاعران نیز می دانند.بسیاری از خودنوشت نویسان و شاعران نزدیک به زمان او رودکی را نابینا می دانند. برخی او را «شاعر سیاه چشم» نامیده اند.از جمله کسانی که به نابینایی او اشاره کرده اند، می توان به فردوسی و ناصرخسرو اشاره کرد.ابومنصور محمد دهیکی که از شاعران نزدیک به زمان درگذشت رودکی است، چنین نوشته است. شعر:
زنده باد استاد شهيد
و شاعر سيه چشم و روشن بين
تا شاه من را
با كلمات زيبا و معاني رنگارنگ ستايش كني.

فردوسی که زادروزش مصادف با مرگ رودکی در شاهنامه است، در وقایع خسرو انوشیروان پادشاه ساسانی درباره ترجمه و دستور کلیله و دمنا می گوید: 7575759999888 8 گاه نصر
آیا در جهان شاهر چه گذشت. “

رودکی در هیچ کجای آثارش به نابینایی خود اشاره نکرده است، شاید بهترین جایی که در کنار کهولت سن توانست از نابینایی خود تجلیل کند، شعر «دندانیه» بود. آنجا که می گوید:
«تو استاد رودکی! تا حالا
رو ندیدی که اینطوری بود
ندیدی که تو دنیا بودی
آهنگ گویان مثل هزار دست.

البته در قصیده «مادرامی» نیز از ضعف خود می گوید، اما از نابینایی خود چیزی نمی گوید. این نمونه ها و نمونه های مشابه دیگر که از اشعار او باقی مانده است، به خوبی نشان می دهد که بینش او تا پایان عمر، بصیرت بوده است. تصاویر شاعرانه او گواه دیگری بر بینش او بود. تصاویر شعر رودکی تصاویری بدیع و بنیادی است و نشان می دهد که شاعر با دقت و ظرافت آنها را انتخاب کرده است.

در تذکره ها آمده است که رودکی نوازنده چنگ بوده است. می‌گویند توان و چیرگی رودکی در شعر و موسیقی به اندازه‌ای بود که نی روی افسونگری شعر و نوازندگی وی در ابونصر سامانی تأثیر گذاشت که بوی جوی مولیان» بدون کفش، هرات را به مقصد بخارا تر کرد. آمده بر این قرار است که امیرنصر س امانی از بخارا به هرات می‌رود و دلبسته هوای هرات می‌شود. بازگشت به بخارا را چنان فصل به فصل عقب می‌اندازد که مدت چهارسال او در هرات می‌ماند.
لشکریانش که دلتنگ بخارا شده بود د به رودکی که در آن زمان نزد امیرمحتشم، مقبول القول روی آورد و به او گفت اگر هنری بورزد و شاه را کند. 888رودکی نیز می‌دانست در این هوای لطیف نثر کارگر نیست و باید چیزی بسر آید و بنوازد که از هوای هرات لطیف‌تر بنماید. صبوحی کرده بود، چنگ نواخته و آن تصنیف را با آواز می‌خواند و امیر چنان تحت تأثیر قرار می‌گرفت که بدون آن کفش را در پایش کند، سوار بر اسب می‌شود و مستقیم به طرف بخارا می‌تازد و می‌برد که کفش‌هایش را تا ۲ فرسنگ دنب. ال او می‌بردند و ۵۰ هزار درم از لشکریان می‌گیرند. آن قصیده اینگونه‌است:
هربان آید همی
ریگ آموی و درشتی‌های او
زیرپایم پرنیان آ ید همی

رودکی در ادبیات فارسی
رودکی را پدر ادبیات فارسی دانسته‌اند. پیش از وی شعر فارسی سروده می‌شد، اما کیفیت اشعار رودکی آغازگر راه پیشرفت ادبیات فارسی بود.
ریچارد فرای ایران شناس آمریکایی عقید دارد که رودکی در تغییر از پهلوی به خط فارسی نقش داشته است. در تذکره‌ها و کتاب‌های پارسی اشعار وی بارها ذکر شده که همین‌ها جمع آوری دیوان وی بودند. اشعار او بارها به وسیله شاعران ایرانی مورد استقبال قرار گرفت و با آن‌ها مورد استفاده قرار گرفت.
وی در میان شاعران بسیار مورد ارج و احترام بوده و تنها یک زبان به نکوهش وی گشوده‌است. او شعر فارسی را از پیروی از شعر عربی جدا کرد و اوزان و قالب‌های جدی در فارسی وجود آورد و با ترجمه منظومه‌های مختلف و سُرایش اشعار حکیم مدیحه راه را برای پیشرفت شعر فارسی به خوب ی گشود.
افرادی که از سروده‌های رودکی در اشعار خود آورده می توان ازی، عثمان مختاری، سوزنی سمرقندی، فرخی سیستانی، معزی نیشابوری، خاق مولانا جلال الدین بلخی و حافظ اشاره ک رد. درباره غلیات وی که اولین نمونه در دست غل فارسی است عنصری بلخی می‌گوید:
888 غغل رودکی وار نیکو ب 757575998888888888888888888888 ی منکی رود نیست

آثار مطرح رودکی
مهم‌ترین اثر او کلیله و دمنه منظوم است، کتاب ے ه پارسی میانه ترجمه شد و داستانی رمز آمیز از زبان حیوانات است. نصرالله منشی از معاصران بهرامشاه غزنوی نیز در سده ششم ابن مقفع را به نثر پارسی کشید.

داستان منظوم شدن کلیله و دمنه توسط رودکی در شاهنامه نیز منقول است. شیخ بهایی در کتاب کشکول خود آورده منظومه کلیله و دمنه رودکی دمنه را گفت که تا این بانگ چیس ت
با نهیب هست و سهم این آوای کیست؟

از دیگر آثار رودکی می توانم به سندبادنامه اشاره کرد. اثر سندبادنامه هم از اصلی هندی بوده که از عصر ساسانیان به ایران وارد شده و از ایران به ادبیات عرب و اروپا راه یافته‌است. سندبادنامه در دوره سامانیان به فرمان نوح بن نصر سامانی به فارسی ترجمه شد. برپایه پژوهش‌های پاول هرن شناس مشهور آلمانی مربوط به سندبادنا آن شکر پاک75757599888وندر آن دستار آ ن زن بست خاک
آن زن از دکان فرود آمد چو باد
ت اندر نهاد»

وی تشکیل می‌دهند. اولین مدیحه در پارسی در سیستان به وسیله محمد سگزی و بسام کرد سروده شد که در مدح یعقوب لیث بود. مهم‌ترین و معروف‌ترین مدیحه او در مدح ابوجعفر احمد بن محمد امیر در استان است و با این مشخص می‌شود:
مادر می‌را برد باید قربا ن
بچه اورا گرفت و به دندان کرد.

مدایح مراثی، هجویاتی نیز ندارد که البته تعدادشان زیاد است. او در مدح بسیار میانه رو بوده و اثری از تملق و چاپلوسی در مدحی اتش نم ی‌توان یافت. از مراثی معروف او نیز ۲ مورد که برای شهید بلخی و خواجه مرادی سروده ش پند و اندرز و سخنان حکیمانه نی ز به وفور یافت می‌شود که همین گونه در شعر کسایی مروزی، فردوسی و ناصر خسرو نیز آمده است. بیشتر پند و اندرزهای رودکی اخلاقی و درباب هوشیاری و هشدار است که خواننده را به پندگیری و عبرت آموزی از جهان وا میدارد:
«زمان پ زمانه را چو نکو بنگری همه پند است
به روز نیکسا کسان
8به روز نیکسا 7599888به روز
8به روز نیکسا کسان 9 تا 8 روز 9988888999998889999988887575757599888. آرزومند است
زمانه گفت مرا: خشم خویش دار نگاه
کرا زبان نه به بند است پای دربند است»

منابع:
(1) – دیوان رودکی/شعار03/
(2) – هفت اقلیم‌/ج 511/2757575 999888(3) – المعجم فی معایر اشعار العجم211/7578759. تاریخ ادبیات، یان ریپکا، ترجمه عیسی شهابی۶۹/ و گزیده رباعیات عطّار – رک. شعر فارسی در بلوچستان۲/۷۵۷۵۷۵۹۹۸۸۸(۷) – الهی نامه، ریتر، از ص ۰۳۳ تـا ص ۲۵ ۳۷۵۷۵۷۵۹۹۹۸۸۸(۸) – رک. شعر فارسی در بلوچستان4/

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا