چرا با حافظ فال می گیرند

علی محمدی در گفت وگو با ایسنا، در خصوص علت رواج دیوان حافظ در بین ایرانیان، اظهار کرد: این سوال از چند جهت نیاز به بررسی دارد، اشعار حافظ غزلی است و بنابراین بیانگر احساسات و عواطف انسانی است، پس عشق و علاقه، دوستی. و صداقت از آرمان ها و عواطف پسندیده انسان است و این موضوع طبیعتاً جاذبه ای قوی در شعر ایجاد می کند.

دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد افزود: برخی از شاعران عمدتاً شعرهای اخلاقی می سرایند و در برخی شعرها جنبه های عاطفه و عشق را نادیده می گیرند، اما شعر حافظ در این زمینه تنوع و گستردگی خاص خود را دارد.

وی با بیان اینکه حافظ منتقد اجتماعی گروه های خاص است، ادامه داد: در طول تاریخ همواره افرادی مانند واعظان بیکار، زاهدان منافق، اربابان قدرت و متعصبان مورد انتقاد بسیاری از گروه ها بوده اند و حافظ نیز از این افراد انتقاد می کرد. باعث شد مردم به حافظ علاقه مند شوند.

محمدی تنوع مضامین در اشعار حافظ را یکی از دلایل محبوبیت این شاعر دانست و گفت: این تنوع بسته به شرایط و موقعیت های مختلف خود را نشان می داد و همین عامل مردم را به فال گرفتن با کاناپه حافظ سوق داد. زیرا بسته به طیف وسیع مضامین، یک آیه یا چند بیت ممکن است شرح حال آن شخص باشد.

وی تفل در حافظ را در دوران معاصر به طور گسترده‌تر توصیف و بیان کرد: کسی که از اشعار حافظ یا دیگر اشعار ثروتی به دست می‌آورد، افق انتظاری دارد و می‌خواهد این شعر مطابق انتظار او و به معنایی که در پایش نوشته شده است، تفسیر شود. از آثار حافظ اشعار عموماً مطابق انتظارات مردم بوده و جنبه علمی آن نادیده گرفته می شود.

این عضو هیأت علمی دانشگاه شهرکرد افزود: وجود مضامین مذهبی و عرفانی دلیل دیگری بر جذابیت اشعار حافظ است، به ویژه زمانی که در کنار کارگردانی قرار می گرفت، شاعری بود که مردم از این زبان برای ارتباط با یکدیگر استفاده می کردند و این اشعار وسیله ای برای تفاهم بین مردم

وی با بیان اینکه اطلاعات تاریخی درباره حافظ محدود است، افزود: نمی توان محبوبیت حافظ را در زمان او اثبات کرد، اما آنچه از اشعار او برمی آید نشان از استقبال از شعر او در زمان خود دارد و این پذیرش جهانی، اقبال برای حافظ است. همیشه با موضوعات دیگر مرتبط است، مثلاً در دوره صفویه که جنگ بین شیعه و سنی بود، شعر وجه المساله حافظ در این جنگ ها گنجانده شده است.

این دانشیار زبان و ادبیات فارسی یادآور شد: در دوران صفویه در اشعار شاعرانی چون شیخ بهایی شعر عرفانی وجود داشت، اما از مضامین خاصی در شعر خود استفاده می کردند و از مضامین دیگر غافل بودند، اما مضامین مرتبط با موسیقی به ندرت یافت می شود. در اشعار این شاعران در حالی که اشعار حافظ سرشار از کنایه ها و اصطلاحات مربوط به هنر و دانش موسیقی است.

محمدی تاکید کرد: در دوران قاجار و با بازگشت مکتب ادبی، لطف خاصی برای حافظ پیدا شد که هم در حوزه تقلید شهرش و هم در زمینه استقبال از اشعار و غزلیات او مورد توجه قرار می گیرد.

انتهای پیام

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، شاید کمتر کسی بداند که «باخ باخ میرزا» معروف هفته نامه گل آقا، همان بهاءالدین خرمشاهی، محقق و مترجم قرآن است. نویسنده ای که با سوابق علمی و پژوهشی اش نمی گنجد که چنین طنزپردازی کند. سخنان او که در ویژه نامه نوروزی بیگانون منتشر شده است خواندنی است.

«بخ بخ میرزا» یعنی چه؟

«ب» از اول بهاءالدین و «خ» از اوایل خرمشاهی می آید و مرحوم استاد صابری برای من «باخ باخ میرزا» را با عنوان سردوشی مشخص کردند.

اینکه می گویند DNA طنزی در ژن قزوینی ها وجود دارد درست است؟

بله موافقم. وقتی به قزوین می روم واقعاً غمگین می شوم. افرادی که تظاهر به طنز نمی کنند، در واقع دانسته یا ندانسته جوک های بسیار خوبی می گویند. من به قزوینی بودنم افتخار می کنم. وقتی به تهران رسیدم چندین سال را صرف تمرین این لهجه کردم. یک بار مرحوم سید ابوالقاسم شیرازی در این مورد از من انتقاد کرد و در یک برنامه رادیویی گفت: چرا وقتی وارد تهران شدم گفتم لهجه ام را تمرین کردم؟ ایشان که مردی بسیار عالم و گرانقدر بود فوت کردند و نتوانستم برایشان توضیح دهم که چرا لهجه شیرازی ندارد. او باید زمان زیادی را صرف تمرین لهجه خود کرده باشد. در کل ما کمدین های خوبی در سراسر کشور داشته ایم و داشته ایم، اما طنز ما با فرنگی ها فرق می کند، چون طنز آنها بیشتر یک طنز موقعیتی است.

این شوخی خوب یعنی چه؟

طنز اصول خاص خود را دارد و وقتی کسی از آزادی بیان و طنز آزاد صحبت می کند باید بداند که آزادی بیان در مورد هر نوع اعتقادی صدق می کند و ما نمی توانیم آن را برای افکار خاصی نادیده بگیریم. من با کاریکاتور توهین به حضرت ابراهیم موافق نیستم زیرا در واقع آزادی بیان را نقض می کند. ابراهیم یکی از پیامبران سه دین است.

پارسال شایعه فوت شما منتشر شد. اولین واکنش شما با شنیدن این خبر چه بود؟

گفتم خدا رحمت کند و عنالیه را. خیلی خندیدم و به مشکلاتی که محققین کارم بعد از مرگم با آن مواجه خواهند شد فکر کردم. چون در امور جاری تاریخ فوت من یک تاریخ است و بعد از آن دوباره آثارم منتشر می شود. در واقع من نیستم، اما کتاب های جدیدی منتشر می کنم.

به نظر شما از منظر طنز و کمدی آیا می توان به مرگ چه تلخ و چه لنگر در باورهای مردم نزدیک شد؟

بله، مثل طنزهای نجف دریابندری در کتاب «بزرگ‌ها هم همین‌طور» خواهد بود. او در این کتاب از امپراتور روم صحبت می کند و در جایی می گوید به خاطر مرگ مرده است. این طنز نظری اوست.

طنز نظری؟

بله، طنز نظری. نجف، بندری که انشاءالله به سلامتی کامل باز می گردد، دو کنایه دارد. طنز نظری و طنز عملی. در مراسم بزرگداشتی که به افتخار وی برگزار شد، بخشی به سخنرانی دریابندری در برنامه ها اختصاص یافت و وی با ویلچر روی صحنه رفت و آب نوشید و سینه خود را صاف کرد و پس از 10 دقیقه سکوت فرا رسید. همه تعجب کردند که چرا او چیزی نگفت در حالی که واقعاً نمی توانست چیزی بگوید. در واقع طنز عملی را نشان می داد. یک کنایه نظری هم هست که در کتاب «بزرگان هم همینطور» به آن پرداختم. این کتاب ظاهراً ترجمه‌ای از متن کتابی است که توسط ویل کاپی نوشته شده است، اما شوخی‌های دریابندری باعث می‌شود این کتاب به زبان فارسی بهتر جلوه کند.

آیا به فال اعتقاد دارید؟

بله فکر می کنم. حتی کتابی داریم به نام «پیش‌بینی‌های شگفت‌انگیز حافظ» نوشته فانی تبریزی و چندین بار در تبریز منتشر شده است. این کتاب برای دوستداران فال حافظ نیز جذاب خواهد بود.

چرا فقط با حافظ فال می گیرند؟ سعدی و مولوی و این همه شاعر دیگر. چرا با شعرهای آنها فال نمی گیریم؟

طالع بینی در شرق و غرب سابقه تاریخی دارد و گاه کتاب مخفی باز می کرد. در انگلیسی نیز کلمه ای برای ثروت وجود دارد. دو نفر از بزرگان ما قبول نداشتند که اصل طالع حافظ غیبی و متافیزیکی است. چون اشعار حافظ پر معنا و مضمون است، مردم با اشعار او فال می گیرند. یک بار بیست بیت حافظ و سعدی را مقایسه کردم و متوجه شدم که در اشعار سعدی چهار مضمون به کرات مطرح شده و بیست مضمون مختلف در اشعار حافظ وجود دارد.

57241

ایسنا/ محمدعلی اسلامی ندوشن درباره تفل در حافظ می گوید: اگر حافظ تا این حد مورد قبول مردم قرار گرفته است به این دلیل است که او الگوی خودآگاه و ناخودآگاه ایرانی است و مردم صدای درون خود را از زبان او می شنوند و شگفت زده می شوند. که او همین گونه است که هست. کانال
دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن سخنرانی صوتی این نویسنده و پیشکسوت فرهنگی را که در آستانه شب یلدا با حافظ درباره تفل صحبت می کند به اشتراک گذاشت.

وی با طرح این سوال که چرا فال حافظ را می برند؟ این را مهم‌ترین سؤالی می‌داند که درباره حافظ می‌توان پرسید و می‌گوید: دیگر ویژگی‌های این مرد اکنون به این سؤال پیوند خورده است. زیرا این یک جنبه استثنایی از حافظ است که تنها کتابی است که در زبان فارسی از آن فال گرفته شده است. نمی دانیم از چه زمانی شروع شده است، اما حداقل در تمام دوره هایی که چاپ در جریان بوده و کتاب در دست مردم بوده، از آن زمان تا به امروز از حافظ ثروت گرفته اند. این فقط به زبان فارسی نیست، بلکه فکر می‌کنم تا جایی که می‌دانم کتابی به هیچ زبانی وجود ندارد که بتوان از آن برای فال‌گیری استفاده کرد، یعنی افرادی برای این کتاب مأموریتی تعیین کرده‌اند.

این محقق می افزاید: زبان حافظ طعنه آمیز و مبهم است. هیچ یک از شاعران ایرانی به اندازه حافظ نتوانستند از کنایه و زبان دو لبه استفاده کنند. و همانطور که می دانید همه اشعار حالتی دو طرفه دارند، یعنی از این اشعار دو نوع معنا می توان استخراج کرد، این چیزی است که وقتی دو یا بیشتر باشد، بسیار آماده بیرون آمدن مانند یک ثروت است. تفاسیر آن، فرض کنید یکی در سمت چپ، یکی در سمت راست، یکی به سمت زمین، یکی به سمت آسمان، این برداشت ها به شما کمک می کند کنایه و کنایه ای را که هست و تأثیرات متفاوتی که ایجاد کرده است، درک کنید، نه آنچه شعر می گوید. اما اینکه علاقه درونی خود را به شعر و آنچه می خواهید از زبان آن بشنوید را درک کنید، در واقع آن را از درون خود می شنوید. بنابراین این مورد مهمی است که به ابهام خاص حافظ کمک کرده است.

اسلامی نادوشان حافظ را شاعر توده ای و مردمی می خواند و می گوید: این ویژگی حافظ است که هم عوام از او سوء استفاده می کنند و هم افراد کم سواد، مردمی که در خواندن مشکل دارند، کاناپه او را با صدای بلند می خوانند و آرامش پیدا می کنند. و ویژگی همین کلام و موسیقی کلام است که می تواند چنین حالت دلداری به مردم بدهد و همانطور که گفتم این شاعر به سطح وسیع مردم عادی و در عین حال شناخته شده کشیده شده است. به عنوان دشوارترین شاعر فارسی و به عنوان موجودی اسرارآمیز درهم تنیده

این صفحه همچنین بخشی از کتاب «نمی‌توانیم بگوییم نمی‌توانیم» درباره حافظ را به اشتراک گذاشته است: «اگر حافظ تاکنون مورد قبول مردم بوده، به این دلیل است که او الگوست. از خودآگاه و ناخودآگاه ایرانی و به زبان کنایه آنچه را که دیگران نگفته یا ناقص گفته اند می گوید. مردم ندای درونشان را از زبان او می شنوند و از این که او این گونه وارد ذهنشان شده است شگفت زده می شوند. به همین دلیل به او لقب «لسان الغیب» دادند و از کاناپه او ثروت خود را به دست آوردند.

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا