چرا باید به قوانین مدرسه احترام گذاشت

گفتگو با دکتر محمد حسنی، دانشیار پژوهشکده آموزشی

دکتر محمد حسنی در زمینه ارزشیابی توصیفی آموزش و پرورش کشور و نیز ارزیابی های تشخیصی، تکمیلی و دوره ای فعالیت داشته است. وی همچنین در زمینه اخلاق مدرسه تحقیقاتی انجام داد و موفق شد آثار متعددی در این زمینه به پایان برساند. مدیریت مدرسه رشد با آنها با موضوع «اخلاق مدرسه» گفت وگویی ترتیب داد تا مدیران مدارس مفهوم اخلاق مدرسه را بیشتر بشناسند و آن را در مدرسه به کار گیرند. متن این گفتگو را در ادامه می خوانید.

* * *

لطفاً تعریف کاملی از مکتب اخلاقی ارائه دهید.

اساساً مدرسه زمینه و بستری است که تجربه آموزشی در آن رخ می دهد، بنابراین مدرسه مکان نیست، گل و آهن نیست، تخته سیاه نیست، تلویزیون، تخته سفید نیست، اوست. فراتر از اینها؛ این یک بافت است. پارچه ای ساخته شده از بافت انسانی و این نکته بسیار مهمی است. مدرسه یک بدن یا یک فضای فیزیکی نیست، بلکه بافتی از روابط انسانی خاص است که در آن تجربه یا تجربیات آموزشی رخ می دهد.

این بافت چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟

در مبانی سند تحول، مدل مدرسه صالح مطرح شده است. در آنجا ویژگی هایی برای این مکتب تدوین شد و تلاش شد تا این بافت انسانی تعریف شود. زمینه ای که قرار است تجربه آموزشی یا تجربه خوب زندگی در آن رخ دهد.

برای اینکه بدانیم زمینه مناسب برای آموزش چیست و چه ویژگی هایی باید داشته باشد، باید بدانیم که اساساً فعل تربیت چیست. به طور خلاصه، شکل‌گیری افعال یا اعمال اخلاقی مبتنی بر اصولی است که به منظور گسترش خیر برای جامعه و افراد آن انجام می‌شود. اگر این جنبه اخلاقی و عمل تربیتی را برجسته کنیم، متوجه می شویم که نوع و ماهیت بستر مدرسه باید چگونه باشد. به راحتی می توان نتیجه گرفت که مدرسه ای که زمینه و زیرساخت آن عمل تربیت و تجربه تربیتی است، لزوماً باید اخلاقی باشد تا عمل و تجربه تربیتی که از آن انتظار داریم، در آنجا رخ دهد.

به عنوان مثال، نمی توانید محصولات لبنی را در یک کارخانه آجرپزی درست کنید. چون ابزار و مکانیسم های آن چیز دیگری است. بنابراین مهم ترین، اساسی ترین و کلیدی ترین مفهومی که ما را به درک بهتر مدرسه و ماهیت مدرسه به عنوان بستر عمل تربیتی و تجربه تربیتی رهنمون می سازد، روابط اخلاقی است. برای مستند کردن نتیجه، شما را به بحث های جدی تری مانند مطالعات تیمز و پرلز ارجاع می دهم. بسیاری از کسانی که با این مقوله آشنایی ندارند، معتقدند که در مطالعات تیمز و پرلز، تنها عملکرد یادگیری دانش آموزان اندازه گیری و مقایسه می شود. آنها تست های کاغذی و مدادی برای سنجش آموخته های دانش آموزان در کتاب ها و کلاس های درس هستند، اما این مطالعات جنبه مهم دیگری نیز دارد که حرف من است و بسیاری کمتر به آن توجه می کنند. در این مطالعات پرسشنامه هایی وجود دارد که دانش آموزان، معلمان، مدیران و حتی والدین آنها را پر می کنند و از آنها اطلاعاتی در مورد کیفیت فضای انسانی مدرسه به دست می آید. مؤلفه های بسیار جالب مدرسه در نظر گرفته شده است. مولفه هایی که به جنبه اخلاقی روابط مدرسه نیز توجه دارند.

لطفا چند مولفه اخلاقی مدرسه را ذکر کنید؟

یک مکتب اخلاقی باید امن باشد. آیا کودکان و حتی معلمان در مدرسه و اطراف آن احساس امنیت می کنند؟ ایمنی یکی از ویژگی های اخلاقی مدرسه است. ایمنی فقط فیزیولوژیکی و فیزیکی نیست. مثلاً کودک در خطر است و دیوار آسیب دیده است. واضح است که هر مکان آموزشی، از جمله مدرسه، باید امنیت دانش آموزان را تضمین کند، اما از نظر روانی، دانش آموزان باید هنگام ورود به مدرسه احساس امنیت کنند. با توجه به فضای حاکم بر مدرسه، روابط حاکم بر مدرسه، رابطه معلم و دانش آموز، رابطه مدیر و معلم مدرسه، رابطه معلم و مدیر، مدیر با والدین و ارتباط بین دانش‌آموزان و دانش‌آموزان. همه این روابط باید امن باشند. پس وقتی دانش آموز وارد چهارچوب و دیوارهای مدرسه می شود، نفس راحتی می کشد و فکر می کند که از بسیاری از تنش های روحی که در خانه و جامعه داشته به دور است. این امنیت باید برای والدین هم باشد. همه باید سالم به مدرسه بیایند و وقتی وارد مدرسه می شوند از نظر روانی احساس امنیت کنند و کرامت انسانی آنها زیر سوال نرود. باید سازوکار مشخص شود تا مدرسه به مکتب اخلاقی تبدیل شود. مدارسی که حیثیت کودکان را زیر سوال می برند، آنها را طرد می کنند، آنها را با هم مقایسه می کنند، رقابت ناعادلانه ایجاد می کنند و اجازه تبعیض می دهند، غیراخلاقی هستند. هیچ چیز خوبی از این مدارس بیرون نمی آید. در حالی که مدرسه باید منشأ خیر عمومی جامعه باشد.

آیا مثال خوبی که شما ذکر می کنید در همه جوامع یکسان است؟

ارزش های اساسی اخلاقی به زمان و مکان بستگی ندارد. به معنای جهانی، فراملی و فراملی است. برای روشن تر شدن این معنا، مثالی می زنم. مؤلفه هایی که در پروژه تیمز به عنوان زمینه یادگیری مورد بررسی قرار می گیرند از این مثال می آیند. در پروژه تیمز، آنها به این نتیجه رسیدند که یادگیری در زمینه اتفاق می افتد. از ویژگی های این بافت می توان به احساس امنیت جسمی و روحی، احساس تعلق و وابستگی و احساس آرامش اشاره کرد. اگر دانش آموز مدرسه را متعلق به خود نشناسد، یادگیری در آنجا صورت نخواهد گرفت. چون انتظارات مدرسه از او را نمی داند. بنابراین، مؤلفه‌های زمینه یادگیری که در تیمز و مروارید مورد توجه قرار گرفته است، مورد قبول همه کشورها با همه فرهنگ‌ها، آیین‌ها و آداب و رسوم است. بنابراین توجه داشته باشیم که سازوکارهای اخلاقی باید در مدرسه ایجاد شود وگرنه اهداف و مقاصد مدرسه به نحو بهتر و پایدارتری محقق می شود. این معنا ربطی به نژاد، ملت، زبان و غیره ندارد.

لطفا حس تعلق را مشخص کنید.

مدرسه را برای خودم بشناسم. من در موفقیت جامعه نقش دارم و موفقیت جامعه نیز شرط لازم موفقیت من است. احساس تعلق به ارزش دیگری به نام همکاری مرتبط است. در قرآن آمده است: «البار و التقوا»؛ اگر بپذیریم که اساسی ترین و حیاتی ترین خیر برای جامعه، فرآیند تعلیم و تربیت به ویژه تربیت نسل جدید است. بنابراین طبق دستور قرآن مهمترین ارزش در متن مدرسه، تعاون و مشارکت است. همکاری و مشارکت منجر به ایجاد حس تعلق و تعلق به مدرسه می شود. وقتی دانش آموزی احساس کند که نقش مؤثری در مدرسه دارد و دیده می شود، در او احساس تعلق ایجاد می کند و تعلقش به جامعه و گروهی یعنی مدرسه به او هویت می بخشد.

برخی کشورها به طور جدی دانش آموزان را در مدیریت مدرسه مشارکت می دهند (کارهای ساده و کاربردی). مانند نظافت، مراقبت از دانش آموزان کوچکتر و مراقبت از باغ مدرسه. مثال هایی از این دست باعث ایجاد حس تعلق می شود. در نهایت، مدرسه باید به عنوان یک نهاد کاملاً مشارکتی در نظر گرفته شود.

در صحبت هایتان به اخلاق حرفه ای اشاره کردید. لطفا در این مورد توضیح دهید.

اخیراً بحث اخلاق حرفه ای به عنوان یک ضرورت جدی در جامعه مطرح شده است. اخلاق حرفه ای یک گرایش اجتماعی سازنده است که در تمام زمینه های حرفه ای و اقشار مختلف جامعه رسوخ کرده و نیاز به آن بر همگان آشکار شده است. اخلاق تربیتی یکی از شاخه های اخلاق حرفه ای است. همانطور که در رشته های پزشکی، حقوق، ورزش، بازرگانی، مهندسی و پرستاری مشاوره داریم، در کنار این مشاغل، آموزش اخلاق نیز داریم. در بحث توسعه اخلاق تربیتی در مؤسسات آموزشی دو رویکرد وجود دارد. یکی اخلاق کاری فردی است. هر حرفه ای مستلزم ارزش های اخلاقی خاصی است که فرد باید در حرفه خود بداند و در عمل رعایت کند. این بدان معناست که معلم به عنوان یک حرفه به مجموعه ای از ارزش های اخلاقی نیاز دارد که معلم باید در کار و عمل خود به کار گیرد و بنابراین باید برای رعایت ارزش های اخلاقی خاص در عمل تربیت شود.

اخیراً رویکرد جدیدی به اخلاق حرفه ای پدید آمده و از فردی به سازمان منتقل شده است. در واقع او به دنبال ایجاد یک سازمان اخلاقی است تا فردی اخلاقی; به عبارت دیگر، سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی باید در اعمال خود و خدماتی که به دیگران ارائه می کند، به ارزش های اخلاقی احترام بگذارد. به گونه ای خاص و در ارتباط با موضوع بحث ما یعنی مدرسه، به نظر می رسد علاوه بر نیاز به اخلاق مسئولین مدرسه، خود مدرسه نیز باید اخلاقی باشد. به عبارت دیگر، بستری که آموزش در آن انجام می شود باید اخلاقی باشد. روند اخیر به گونه‌ای است که نه تنها افراد در کار حرفه‌ای خود ارزش‌های اخلاقی را رعایت می‌کنند و برخلاف این ارزش‌ها عمل نمی‌کنند، بلکه خود سازمان‌ها نیز باید رویکرد اخلاقی داشته باشند.

تفاوت اخلاق عادی و انسانی با اخلاق حرفه ای چیست؟

رابطه بین اخلاق عمومی و اخلاق حرفه ای رابطه مطلق بین عمومی و خصوصی است; بنابراین، هنگامی که مسئله اخلاق در یک حوزه تخصصی خاص مطرح می شود، اصول اخلاقی خاصی در این زمینه اهمیت بیشتری پیدا می کند. مثلاً رازداری یک اصل اخلاقی است، همه باید راز داشته باشند و اسرار مردم فاش نشود; زیرا در صورت فاش شدن، خیانت در امانت محسوب می شود، اما وقتی صحبت از حرفه ای مانند مشاوره یا پزشکی می شود، رازداری در آن زمینه ارزش استثنایی به حساب می آید. قابل اعتماد بودن یک ارزش اخلاقی مهم است و همه باید در روابط اجتماعی خود قابل اعتماد باشند. خیانت در امانت آنقدر زشت است که قانون برای آن مجازات تعیین کرده است. به عنوان یک شخص حقوقی، مدرسه باید قابل اعتماد باشد. اعتماد او فرزندان خانواده است. مدرسه باید به فرزندان خانواده ها اعتماد کند و مدیر خوبی باشد.

چگونه به عملکرد قوی در اخلاق حرفه ای پاسخ دهیم؟

اخلاق ما را در قلمرو قانون قرار می دهد. وقتی اخلاق من حرفه ای باشد، به قوانین رشته حرفه ای خود احترام می گذارم. معلم مدرسه باید قوانین مدرسه را رعایت کند. هر چند ممکن است انتقاداتی وجود داشته باشد. او می تواند نظرات خود را از کانال مناسب دنبال کند. قانون شکنی در محیط مدرسه بسیار رایج است و می تواند هدف مدرسه را نفی کند. زیرا ما می خواهیم شهروندان خوب را در مدرسه تربیت کنیم و اساس یک شهروند خوب قانون گرایی است.

در جامعه، ما مدارسی داریم که ویژگی بسیار خاصی دارند. به عنوان مثال، رفتار مدرسه رفتار رقابتی است. بنابراین دانش آموزان یک روند رقابتی بسیار سخت و سخت را پشت سر می گذارند که حاصل آن تعداد نفرات المپیاد، تعداد نفرات دارای رتبه دو رقمی در کنکور و … است. این نتیجه نهایی مدرسه است. در حالی که از بحث ارزش های اخلاقی در بستر مدرسه غفلت می کنند، این موضوع حیاتی است. متأسفانه، در بسیاری از مدارس ما دوستانه نیستند، بلکه رقابتی هستند. رقابت به عنوان یک ارزش زمینه ای در مدرسه با ارزش مشارکت مخالف است (علی البر و تعاون التقوی). در حالی که برای رسیدن به خیر عمومی، دانش آموزان باید با یکدیگر همکاری و مشارکت داشته باشند. به نظر می رسد باید روی یک مکتب اخلاقی کار کرد تا بستر مناسبی برای یادگیری فراهم شود.

چه توصیه ای برای مدیران مدارس در زمینه اخلاق حرفه ای دارید؟

مدیری که به روی دانش آموزان باز است و با دانش آموزان همان گونه رفتار می کند که با فرزند خود رفتار می کند. نسبت به همه دانش آموزان عشق و مراقبت یکسان داشته باشید. به گفته مدیر حرفه ای، دانش آموز خاصی وجود ندارد. حتی اگه بچه خودش باشه ساختار مدرسه باید به گونه ای باشد که همه بچه ها در آنجا احساس امنیت کنند. کارکرد و شخصیت مدرسه مراقبت است. برای اطمینان از رشد ایمنی، اخلاق و سلامت کودکان. این روحیه مدرسه است و روحیه معلم، روحیه بنده و دیگر مسئولین مدرسه باید اینگونه باشد. تمام قوانین و مقررات مدرسه باید به گونه ای باشد که مراقبت از رشد در آنجا کاملاً متجلی شود.

یکی از چهره های تاثیرگذار در مدرسه مدیر است. مدیری که از قانون، قوانین و دستورات مقامات بالاتر تبعیت نمی کند، در کار اخلاق نیست. سقراط یکی از قهرمانان اخلاقی بزرگ جهان در زمینه فلسفه تربیتی است که با فرهنگ ما گره نخورده بلکه با آن تعریف شده و در اشعار و کتاب ها ذکر شده است. سقراط شخصیتی است که توسط دولت آتن به جرمی تخیلی دستگیر و توسط دادگاه به اعدام محکوم شد. دوستان سقراط به او فرصت فرار دادند، اما واکنش او به مهربانی دوستانش که مقدمات فرار او را فراهم کرده بودند، اجابت نکردن درخواست فرار بود. او می گوید من به قانون شهری که هفتاد سال در پناه آن زندگی کرده ام، خیانت نمی کنم. حتی اگر این قانون تصمیم به نابودی من داشته باشد. این اصل بسیار مهم است. این یک شاهکار اخلاق حرفه ای است. مدیری که در چارچوب قانونی یک جامعه زندگی می کند، اگر قوانین آن جامعه را زیر پا بگذارد، از حوزه اخلاق دور شده و مکتبش اخلاقی نخواهد بود.

برای پیشبرد اهداف اخلاق در مدرسه چه توصیه ای دارید؟

اخلاق از دستورات پیروی نمی کند. با بخشنامه نمی توانید مدرسه را اخلاقی کنید، اخلاقی سازی از دبستان و کف مدرسه انجام می شود; یعنی باید در جامعه تغییر ایجاد کنیم. همانطور که گفتیم این اخلاقی شدن باید از مجرای ارزش اخلاقی مشارکت بگذرد. این بدان معناست که در مکتب اخلاقی روش است و صرفاً نتیجه نیست. پیشنهاد می شود که ذینفعان و ذینفعان مدرسه خودشان یک کد اخلاقی برای مدرسه و اولیای مدرسه (دانش آموزان، اولیا، کارکنان، معلمان و مدیران) و حتی نماینده جامعه محلی تعریف کنند. این بدان معناست که حقوق و وظایف اخلاقی همه باید مشخص شود. وقتی همه افراد و گروه ها خود را در نگارش این منشور اخلاقی مؤثر بدانند، بدون شک آن را از آن خود می دانند و خود را ملزم به رعایت این آیین نامه می دانند. این کار در سطح کلاس نیز قابل انجام است.

اخلاق حرفه ای تا چه اندازه تحت تأثیر ایدئولوژی است؟

ارزش های اخلاقی ممکن است در یک کشور مهم تر و در کشور دیگر کمتر اخلاقی باشد. مثلاً ادب منتسب به عفاف (خودکنترلی) و آموزش عفاف به عنوان یک ارزش اخلاقی همگانی ممکن است در جامعه ما یک تعریف و در جامعه دیگر تعریف دیگری داشته باشد، اما در همه موارد عفاف یک ارزش اخلاقی است. یعنی ممکن است شکل و رفتار بیرونی یک ارزش در جاهای مختلف متفاوت باشد، اما اصل ارزش یکسان و مستقل از زمینه و موقعیت است. واقعیت این است که آیه ای از قرآن خطاب به پیامبر می فرماید: «ای پیامبر، اگر حال تو خوب نبود، همه اطرافیانت پراکنده می شدند». یعنی رسالت انتقال پیام آسمانی از مسیر ویژگی های اخلاقی پیامبرمان (ص) فراتر رفته است. پس اگر پیامبر (ص) بد خلقی داشت; آنها قطعا برای رساندن پیام خدا انتخاب نشده اند. در همین زمینه، مدرسه اگر اخلاقی نباشد، در آموزش موفق نخواهد بود.

پس طبق تعاریف شما اگر بخواهیم اخلاق را در مدرسه رواج دهیم با دستور و اعلام هیچ اتفاقی نمی افتد.

بله، اخلاق مانند روح حاکم بر فضای مدرسه است. مشمول مصوبات و بخشنامه ها نمی شود.

کلمه مراقبت را بیشتر توضیح دهید. چون شفا یک فرآیند است، اما این شفا که شما از آن صحبت می کنید اینطور نیست.

مهمترین مصداق اخلاق مراقبتی، رفتار مادرانه است. مادر چگونه زمینه رشد و نمو فرزندان خود را فراهم می کند؟ سفارش؟ مادر محیطی از محبت، عشق، همدلی و پذیرش را برای رشد و تکامل کودکان در این محیط فراهم می کند. عنصر لازم برای مراقبت، احساس همدلی است. یعنی پذیرش و درک عمیق بیمار. عنصر دیگر عشق بی قید و شرط است. سومین عنصر مراقبت، ایجاد احساس امنیت در فرد تحت مراقبت است. فرد تحت مراقبت باید از حضور و حضور مراقب احساس امنیت و آرامش کند.

آموزش احترام به فرزندان یکی از دغدغه های اصلی والدین است. وقتی وارد مسیر فرزند پروری می شویم، مسیری پر پیچ و خم از افکار، مراقبت از آینده و نگرانی برای امنیت فرزندان پیش روی ما قرار می گیرد. ما همیشه می‌خواهیم زندگی فرزندانمان را تامین کنیم، اما این نگرانی در ته ذهن ما وجود دارد: وقتی فرزندمان به سن نوجوانی برسد چه اتفاقی می‌افتد؟

به این فکر کنید که در دوران نوجوانی چگونه بودید. آیا با پدر و مادرتان درگیری داشتید یا احترام متقابلی بین شما وجود داشت؟ ایده احترام گذاشتن به کودکان اغلب در سنین پایین در ذهن ما وجود دارد، اما این یک سوال حادی نیست.

واقعیت این است که احترام یکی از مهم ترین ارزش هایی است که کودک می تواند یاد بگیرد. احترام می تواند باعث ایجاد روابط خوب با سایر کودکان در محله و مدرسه شود. یادگیری تحمل تفاوت ها به کودکان می آموزد که وقتی دیگران مطابق میل آنها رفتار نمی کنند یا عمل نمی کنند درک بیشتری داشته باشند. احترام به کودکان کمک می کند تا در کلاس تمرکز بیشتری داشته باشند و مهمتر از آن، می تواند به آنها بیاموزد که روابط قوی تری با بستگان درجه یک برقرار کنند.

اینها همه مهارت هایی است که ما برای فرزندانمان می خواهیم. آموزش احترام به کودکان خوب است. اما ابتدا باید تعریف احترام را درک کنیم و یاد بگیریم که چگونه آن را به کودکان آموزش دهیم.

احترام چیست؟

احترام یکی از روش های شناخت و احترام به حقوق، عقاید، اعمال و تفاوت های دیگران است. احترام بیشتر از صبور بودن با دیگران و احساس درونی در مورد نحوه رفتار با دیگران است. البته احترام به معنای احساس شما نسبت به خودتان نیز هست. در سال‌های اخیر، احترام به ایده احترام به فضای شخصی افراد به دلیل شیوع ویروس کرونا بسیار مشهودتر شده است.

وقتی کودکان محترمانه رفتار می کنند، تصمیمات بهتری می گیرند و از چیزها یا افرادی که آنها را آزار می دهد دوری می کنند. آنها به احتمال زیاد هدایایی را که شما برایشان خریده اید نگه می دارند و مهمتر از آن، بیشتر احتمال دارد که در دوران نوجوانی از والدین خود احترام بگیرند تا درخواست کنند.

چگونه به کودکان احترام بگذاریم؟

نظر شخصی نویسنده این است که آموزش احترام به کودکان را نباید به دیگران واگذار کرد. ما به عنوان والدین باید خودمان این مسئولیت را بپذیریم. حتی از سنین پایین، خیلی چیزها، مانند برخی از نقش های سینمایی، تأثیر کمی در نگرش کودکان به احترام دارد. اما برای آموزش احترام به کودکان از کجا شروع کنید؟

1. به فرزندان خود بیاموزید که به اشتراک بگذارند

اشتراک گذاری یکی از بهترین راه ها برای آموزش احترام به کودکان است. اگر والدین اندکی از داشته های خود را به دیگران بدهند، فرزندان نیز آن را یاد خواهند گرفت. کودکان مراقب کارهای والدین خود هستند. آیا هنگام غذا خوردن چیزهایی مانند سس گوجه فرنگی یا غذا را به اشتراک می گذارند؟ میز ناهارخوری مکان مناسبی برای یادگیری، اشتراک گذاری و بازی با کودکان است.

انجام بازی هایی مانند لگو یک راه عالی برای آموزش اشتراک گذاری و احترام است.

2. اجازه دهید کودکان در قبال خودشان مسئول باشند

والدین به فرزندان خود احترام نمی گذارند زیرا برای نظرات آنها ارزش قائل نیستند. ممکن است بیشتر طول بکشد تا کودکان در یک موقعیت جدید نظر خود را بیان کنند و والدین ممکن است بخواهند فرزندان خود را نجات دهند زیرا فکر می کنند خجالتی هستند یا اعتماد به نفس ندارند، اما اگر زیاده روی کنند، می توانند جریان احترام را از بین ببرند.

والدین باید به کودکان اجازه دهند تا خودشان فکر کنند و کمی صبر به آنها نشان دهند.

مشکل این است که وقتی والدین برای فرزندانشان مداخله می کنند، دو اتفاق می افتد:

والدین این پیام را به کودکان القا می کنند که نظر آنها ارزشی ندارد.

والدین کودکانی که از نظر اجتماعی اعتماد به نفس کمتری دارند (خجالتی) را از موقعیت ناراحت کننده ای که مانع رشد مهارت های آینده آنها می شود، نجات می دهند.

به جای اینکه کارها را برای کودکان انجام دهید یا به جای آنها پاسخ دهید، به آنها یاد دهید که پاسخ دهند، سعی کنید خودشان فکر کنند. با انجام این کار، والدین از مشاهده رشد احساس اهمیت خود بسیار شگفت زده خواهند شد. وقتی کودکان اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند، حتی در موقعیت های ناخوشایند، آزادانه تر به یکدیگر احترام می گذارند.

حرف زدن یا صحبت نکردن بچه ها مهم نیست، بلکه باید به آنها فرصت بدهید تا تلاش کنند. سپس اگر در این مدت هیچ پیشرفتی نداشته اند، ادامه دهید. شاید دفعه بعد با افزایش اعتماد به نفس خود بهبود پیدا کنند.

3. الگو را دنبال کنید

از بین تمام راه‌های آموزش احترام به کودکان، الگو گرفتن از همه سخت‌ترین است. همه فکر می‌کنند بچه‌ها باید کاری را انجام دهند که والدینشان می‌گویند، نه کاری که والدینشان انجام می‌دهند. اما این به ندرت در زندگی واقعی اتفاق می افتد.

با این حال، همه گاهی ناراحت می شوند و به راحتی می توان گفت “تو باید آرام باشی”، “خودت را کنترل کن” و “فهم داشته باش”. اما واقعیت این است که کارهایی که باید انجام دهیم در کلمات ساده هستند، اما در عمل بسیار دشوار هستند. اما باید تلاش کنیم تا انرژی لازم را برای آموزش احترام به کودکان پیدا کنیم و به دنبال زمان هایی باشیم که برای صبور بودن به انرژی نیاز داریم.

4. با فرزندتان صبور باشید

اغلب وقتی کودکان به شیوه ای نامنظم رفتار می کنند به این دلیل است که نشانه ای را که به آنها نشان می دهد رفتار صحیح را فراموش کرده یا از دست داده اند. گاهی والدین آنقدر غرق در کار هستند که متوجه صدا زدن اسمشان نمی شوند یا خیلی بی انگیزه خسته و جواب می دهند. در برخی شرایط کمی صبر و حوصله با کودکان لازم است. این یک راه عالی برای نشان دادن احترام به بچه‌ها است، به‌ویژه زمانی که آنها درهم و برهم هستند، پرسیدن سؤالات خوب بسیار بهتر از فریاد زدن و درخواست از آنها برای گوش دادن در بار اول است.

والدین احتمالاً کلمات «از تو متنفرم» یا «کاش مامان یا بابای من نبودی» را از زبان فرزندانشان بشنوند. حتی ممکن است این کلمات را زمانی که فرزندشان چهار ساله شود از زبان آنها بشنوند. این بدان معنا نیست که آنها در واقع کلماتی را که می گویند معنی می کنند، بلکه فقط یک پاسخ سریع در هنگام عصبانیت هستند. ممکن است والدین بگویند: «چه چیزی شما را عصبانی می‌کند؟ که خیلی بهتر از این است که به کودک بگویید به اتاق شما بروید و بچه ها احساس بهتری پیدا کنند.

کمی برون سپاری انتخاب خوبی است. قبلا گفته شده بود که والدین نباید آموزش احترام به کودکان را برون سپاری کنند، اما برخی چیزها می توانند تفاوت بزرگی ایجاد کنند.

آیا فقط این راه ها برای آموزش احترام به کودکان وجود دارد؟

همه می خواهند به بچه ها احترام بگذارند زیرا می دانند که این به آنها کمک می کند تا در زندگی موفق شوند و شادتر باشند. سنی برای شروع یادگیری وجود ندارد. اشتراک گذاری رویکردی است که می تواند از سنین پایین شروع شود، اما ارزش گذاری نیازهای کودکان به همان اندازه خوب است. بنابراین اگر آنها یک اسباب بازی مورد علاقه دارند و نمی خواهند آن را به اشتراک بگذارند، تا زمانی که به طور کلی آن را به اشتراک بگذارند خوب است.

سپس اجازه دهید فرزندتان پاسخگو باشد و نظر خود را بیان کند. در واقع، این سخت ترین سوال است زیرا سکوت می تواند ناراحت کننده باشد، اما والدین باید محکم باشند و اجازه دهند کودک واکنش نشان دهد. این فعالیت کوچک در دراز مدت تفاوت زیادی ایجاد می کند و کودک اعتماد به نفس پیدا می کند.

در نهایت راه حلی برای پیروی از الگو وجود دارد. این روش احتمالاً قوی ترین تأثیر را روی کودکان در سنین پایین خواهد داشت، زیرا آنها به والدین خود نگاه می کنند. به یاد داشته باشید که وقتی خسته و بدخلق هستید، باید صبور باشید و اگر کار اشتباهی انجام داده اید عذرخواهی کنید.

علاوه بر این، والدین می توانند بخشی از فرآیند آموزش احترام به کودکان را برون سپاری کنند.

در پایان

در این مقاله یاد گرفتیم که چگونه به کودکان احترام بگذاریم. با توجه به آنچه گفته شد، والدین می توانند آموزش احترام را از سنین پایین شروع کنند و باید در این راه صبور باشند. به نظر شما چه راهکارهای دیگری برای آموزش احترام به کودکان وجود دارد؟

منبع: Lifehack

قوانین و مقرراتی که بهتر است هر دانش آموز قبل از شروع سال تحصیلی بداند و در طول سال تحصیلی رعایت کند تا کلاس بتواند به سمت موفقیت در نظم و قانون حرکت کند:

تهیه کننده: سیده فاطمه حسینی

1- همیشه زودتر از معلم سر کلاس حاضر شوید.

2- نظم را در کلاس رعایت کنید و وقتی معلم یا یکی از همکلاسی ها صحبت می کند و به خوبی به آنها گوش می دهد سکوت کنید.

3- با همکلاسی هایم و به خصوص معلمم با احترام رفتار کنم.

4- هرگز حرف معلم را قطع نکنید.

5- با علاقه و جدیت با رعایت حقوق و احترام دیگران در بحث های کلاسی شرکت کنید.

6- جویدن آدامس و خوردن هر گونه غذا در کلاس ممنوع است.

7- تقریبا هر سه درس یا هر ماه یک امتحان خواهیم داشت.

8- بهداشت فردی را رعایت می کنم و در نظافت و بهداشت کلاس با دیگران همکاری می کنم.

9- نوبت پاسخگویی به سوالات معلم را دنبال می کنم.

10- هنگام صحبت از کلمات مناسب متناسب با کلاس استفاده خواهم کرد.

11- به دوستانم سلام می کنم و با احترام و گشاده رویی با آنها ملاقات می کنم.

12- وقتی معلم تدریس می کند با دقت گوش می دهم و بی جهت با دیگران صحبت نمی کنم.

13- در ساعات کلاس اجازه خروج از کلاس را ندارم مگر در مواقع اضطراری.

14- خط خوب و خط زیبا را در نوشته هایم رعایت می کنم.

15- از مواد کلاس به خوبی استفاده می کنم و دست نمی زنم.

16- از شکایت های بیهوده اجتناب می کنم.

17- از معلم برای ورود و خروج با دیگران به کلاس اجازه می خواهم.

18- در کارهای گروهی و فوق برنامه با معلم و دوستانم همکاری می کنم و مواد و لوازم مورد نیاز را تهیه می کنم.

19- از آسیب های غیر ضروری اجتناب می کنم.

20- از به کار بردن کلمات نامناسب در کلاس اجتناب می کنم.

21- از شوخی های نامناسب اعم از کلامی و فیزیکی اجتناب می کنم.

22- درخواست کلاس ها در هر ترم می باشد و شما فقط یک بار در طول ترم یعنی قبل از حضور و غیبت دانشجو می توانید اجازه عدم درخواست را بگیرید، پس سعی کنید این فرصت را برای روز ذخیره کنید.

23- تکالیفی را که معلم می گوید بهتر یاد بگیریم را به موقع انجام دهیم.

24- به سخنان معلم با دقت گوش دهید. (اول اجازه، سپس اشعار جدید.)

25- برای برگزاری هر چه بهتر درس با کمک و مشورت استاد تلاش مضاعف کنیم.

26- از نوشتن روی میز، صندلی و دیوار خودداری کنید.

27- همیشه صادق باشید.

28- هرگز نباید همدیگر را مسخره کنیم.

30- در امتحان تقلب نکنید و هیچ کس را فریب ندهید

31- محرمانه و قابل اعتماد باشید، بحث های کلاس را داخل کلاس نگه دارید.

32 – احترام گذاشتن به افکار، عقاید، فرهنگ، قومیت، علایق، سلیقه، ملیت، زبان و…

33- مؤدبانه و طبق هنجارهای کلاس در کلاس بنشینید.

34- در صورت خطا و خطا، عذرخواهی و استغفار را نباید فراموش کرد.

35- با هم دوست باشید و سعی کنید دوستی را حفظ کنید.

36- به یکدیگر اعتماد کنید و هرگز از موقعیت های یکدیگر سوء استفاده نکنید

37- متعهد می شویم که همیشه به وظایف خود عمل کنیم.

تهیه کننده: سیده فاطمه حسینی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا