چرا باید از مجتهد تقلید کرد

تقلید پیروی از کسی است که در انجام امور دینی از مجتهد واجب است. تقلید در فروع دین بر مجتهد واجب است، اما در اصول دین تقلید جایز نیست. احکام تقلید را بشناسید.

سرویس دینی ستاره – تقلید در اصطلاح عبارت است از التزام عملی به فتوای مجتهد یا انجام فرایض دینی طبق فتوای مجتهد زنده. به عبارت دیگر عمل به فتوای مجتهد در احکام شرعی تقلید نامیده می شود.

پیشنهاد ستاره

چرا تقلید؟

تقلید از مجتهد در واقع به کارشناس آگاه است، زیرا مکلف می داند که باید از یک سری تصمیمات پیروی کند و از یک سری تصمیمات صرف نظر کند. برای اطمینان از انجام وظایفش، فقط سه وسیله دارد:

یا خود مجتهد باشد و پس از گذراندن مقدمات و تحقیقات در قرآن و سنت و احکام فقهی و اصولی، مسائل شرعی را یکی پس از دیگری استخراج و به تبع آن عمل کند.

باید از همه نظرات فقها آگاه باشد و به فتوا عمل کند تا احتیاط کرده و به وظیفه خود عمل کرده باشد.

باید از مجتهدی آگاه و فهمیده تقلید کند.

احکام تقلید مجتهد

تقلید در فروع دین منحصر است و بر اساس اجماع فقها تقلید از اصول اعتقادی (توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد) جایز نیست.

تقلید از نظر قرآن

قرآن كريم رجوع به كارشناس را تأييد مي كند، ولي بر آن تأكيد مي كند. فقهای عظام به آیاتی که شما چند نمونه از آن را در لزوم تقلید از دنیا ذکر می کنید، تمسک کردند:

«فصلوا اهل الزکر من از شما غافل نمی شوم»

«اگر نمی دانید از اهل کتاب بپرسید».

«و ما از مؤمنان هستیم، به طوری که از کفه می ترسند، ولی از همه فرقه شان یک نفر نمی ترسند تا بر دین خود توافق کنند و قوم خود را حفظ کنند، اگر به سوی آنان بازگردند، به آنان بی اعتماد می شوند. “

«برای مؤمنان اتفاق نیفتاده است که همگی برای آشتی در دین بسیج شوند، پس چرا گروهی از هر فرقه و قبیله‌ای برای آشتی دینی [به مدینه] هجرت نمی‌کنند تا پس از بازگشت او قوم خود را بیم دهند و راهنمایی کنند. شاید بیدار شوند و توجه کنند”

تقلید از نظر روایات

امام باقر علیه السلام به ابان بن تغلب فرمود: در مسجد کوفه بنشین و در میان مردم فتوا بده، زیرا دوست دارم در میان یارانم مانند تو دیده شوم.

امام زمان (عج) در تقی شریف به سؤال اسحاق بن یعقوب پاسخ داد و فرمود: در حوادث و مشکلاتی که برای شما پیش می آید به راویان احادیث ما مراجعه کنید که آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر شما هستم. مردم. .

امام حسن عسکری علیه السلام ویژگی های فقیهان وارسته و مرجع تقلید را این گونه بیان می کند: در میان فقها، کسی که از هوس های نفس در امان باشد، دین را حفظ کند، با هوای نفس مخالفت کند، اطاعت می کند پیروی مردم از او واجب است.

شرایط مرجع تقلید

فقیه کسی است که از مسائل اسلامی شناخت عمیق و درک دقیق و کامل داشته باشد. و همچنین باید حلال، دانا، صالح، شیعه از دوازده امام و دانا و داناتر از مجتهدین دیگر متولد شود. نقش تقلید را باید الگوی کامل دین و قهرمان تقوا و عدالت دانست. کثرت مراجع به دلیل جهل به مدارک علمی و مراتب تقوا و عدالت است، اگر نشناختن (علم بیشتر)، قویتر بودن، عادل بودن از شرایط وجوب تقلید و مرجعیت است. .

راه های شناخت مجتهد و اعلم

مجتهد و عالم را از سه طریق می توان شناخت:

اول: یقین به خود، مانند کسی که از اهل علم است و مجتهد و عالم را می شناسد.

ثانیاً: دو عالم عادل که می توانند مجتهد و عالم را تشخیص دهند، مجتهد یا عالم بودن کسی را تأیید کنند، مشروط بر اینکه دو عالم عادل دیگر با گفته های ایشان مخالفت نکنند.

ثالثاً: عده ای از علما که می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند و گفته هایشان موثق باشد، مجتهد یا عالم بودن فلانی را تأیید کنند.

راههای اخذ فتوای مجتهدی

فتوا چهار راه دارد یعنی دستور مجتهد

اول: خود مجتهد را بشنوید.

دوم: شنیدن فتوای مجتهد دو عادل.

سوم: شنیدن از شخص امین و درستکار

رابعاً: در رساله مجتهد رجوع کنید که آیا انسان به صحت این رساله یقین دارد.

مورد ارجاع مجتهد ایشان به مجتهدی دیگر

اگر مجتهد عالم به موضوعی فتوا دهد مقلد آن مجتهد به این معناست که مقلد نمی تواند در آن موضوع به فتوای مجتهد دیگری عمل کند، اما اگر فتوا ندهد و گفت: «احتیاط آن است که عمل کند. فلان راه». مقلد یا باید به این احتیاط (که احتیاط واجب نامیده می شود) عمل کند یا بنا بر احتیاط واجب به فتوای مجتهدی که علمش کمتر از مجتهد عالم و بیشتر از سایر مجتهدان است عمل کند و همینطور اگر مجتهد معرفت می گوید سؤال از محل مراقبه یا محل مراقبه، اشکال دارد.

مقدمه مرگ مجتهد تقلید و مرگ مجتهد تقلید بقا

تقلید از مجتهد میت از اول جایز نیست، ولی تقلید از مجتهد میت اشکالی ندارد و باید بر اساس فتوای مجتهد زنده باشد و در مواردی به فتوای مجتهد عمل کرده باشد. ، پس از فوت این مجتهد، می تواند در همه زمینه ها باشد.

اگر در عددی به فتوای مجتهدی عمل کند و بعد از فوت به همان عدد به فتوای مجتهد زنده عمل کند، نمی تواند به فتوای مجتهد متوفی آن را دوباره تکرار کند. اما اگر مجتهد زنده در امری فتوا ندهد و احتیاط کند و مقلد مدتی این احتیاط را رعایت کند، مجدداً می تواند به فتوای مجتهد متوفی عمل کند.

نیاز به یادگیری مسائل شرعی

یادگیری مشکلاتی که مردم اغلب به آن نیاز دارند الزامی است.

این وظیفه طلبکار است که حل و فصل یک سوال را نمی داند

اگر برای کسی که قضاوتش را نمی داند مشکلی پیش بیاید، می تواند صبر کند تا از عالمی آگاه فتوا بگیرد یا اگر احتیاط ممکن است با احتیاط عمل کند. پس اگر معلوم شد که خلاف واقع یا گفته مجتهد بوده، باز هم انجام دهد.

عمل بدون تقلید

اگر مدیون اعمال خود را برای مدتی بدون تقلید انجام دهد، اگر بفهمد به وظیفه واقعی خود عمل کرده است یا عمل او به فتوای مجتهدی باشد که وظیفه او تقلید است، عملش صحیح است. او یا با فتوای مجتهدی که فعلاً باید تقلید شود.

به نام خدا

خلاصه مطالبی که در این صفحه می خوانید

آنچه در این مقاله می خوانید:

مشکل تقلید

چرا و چگونه

زمان خود را تطبیق دهید

دلیل تفاوت مراجع

سوال تقلید

اگر به شما می گویند چرا تقلید می کنید حق ندارید بگویید به این دلیل است که مراجع گفته اند تقلید کنید چون فرضاً دور است [1] و استدلال شما معتبر نیست.

در واقع دلیل تقلید شما خود تقلید است! و روشن است که چنین استدلالی قابل پذیرش نیست.

پس هر انسانی حداقل در یک موضوع باید مجتهد باشد! این اساساً قانونی بودن تقلید است!

البته پس از روشن شدن اصل استحباب تقلید، می تواند در بسیاری از جزئیات تقلیدی باشد. پس اصل مسأله تقلید مانند سایر سؤالات اعتقادی است که انسان باید به یقین خود برسد.

برای اصل حلالیت تقلید جهاتی وجود دارد که به مهمترین آنها اشاره می کنم.

مهم ترین این جنبه ها، سیره مورد تأیید صحابه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) است.

یعنی شواهد تاریخی مسلم است که صحابه وقتی از مشکلی بی خبر بودند از افرادی که شاگرد ائمه یا شاگردان آنها بودند سوال می کردند و به آن عمل می کردند.

البته توجه به یک سؤال بسیار مهم است و آن این است که به گفته راوی به دلیل یقینی که سؤال کننده از پاسخ شاگرد امام به دست می آورد و اگر یقین حاصل نمی شد و جدی می گرفتند، عمل می کردند. شبهات عقلی در پاسخ شاگرد امام، از سخنان حضرت قانع نشدند و از دیگران خواستند مطمئن شوند.

این سیره در میان اصحاب ائمه بوده است و در روایات فراوانی نیز بر آن صحه گذاشته شده است و همانطور که از این روایت امام زمان که کمی پیشتر اشاره کردیم مشاهده می کنید امام زمان نیز آن را تأیید کرده بود. حتی در سؤالات جدید، به سؤالاتی که جدید نیستند و در روایات گذشته مورد سؤال قرار گرفته اند.

زمان خود را تطبیق دهید

بنابراین با توجه به این نکته در زمان خود نیز باید این گونه عمل کنیم.

پس وقتی به ملاقات یک فقیه رفتیم و از سخنان او مطمئن شدیم که حرف او نظر دین است، همین کار را می کنیم.

بنابراین طبیعی است که هر چه این وکیل متخصص و صلاحیت بیشتری داشته باشد، اعتماد و اطمینان ما بیشتر می شود و از نظر عقلی می دانیم که بهتر است از وکیلی تقلید کنیم که به صداقت و عدالت او اعتماد کنیم. از طرف دیگر او را متخصص تر از دیگران می دانیم. .

البته حتی اگر جایی به او امکان خطا بدهیم نباید از او تقلید کنیم یا خودمان متخصص شویم و به یقین برسیم یا باید مراقب باشیم و طوری عمل کنیم که مطمئن شویم به نظر صحیح رسیده و یا با مراجعه به نظرات دیگران و مشاهده کثرت نظرات در این زمینه می توان از صحت این یا آن نظر مطمئن شد.

واضح است که مراجعه به متخصصی مانند پزشک و امثال او نیز دقیقاً این وضعیت را در رفتار خردمندان دارد، یعنی افرادی که متخصص نیستند به پزشک مراجعه می کنند و در صورت اطمینان به نظر او عمل می کنند. و اگر نظر او به آنها اطمینان ندهد، پزشکان مختلف برای اطمینان مراجعه می کنند.

بله، در مواقع اضطراری و زمانی که چاره ای جز عمل چنین پزشکی ندارند، از سر ناچاری به سخنان او گوش فرا می دهند، اما روشن است که در صورت تقلید، عموماً چنین حالتی پیش نمی آید.

دلیل تفاوت مراجع

از آنجا جواب این سوال روشن می شود که می گویند دین یکی نیست پس چرا این همه اختلاف بین مراجع است.

پاسخ این است که اگر معتقدید در آن موضوع اختلاف وجود دارد، نظر مرجع شما نظر واقعی است و بقیه اشتباه می کنند.

پس موضوع روشن است و شما باید با اطمینان عمل کنید و اگر به چنین اطمینانی نرسیدید طبیعی است که نظر مرجعی برای شما دلیل نباشد و در صورت امکان احتیاط کنید یا در خود مجتهد شوید!

اختلاف مراجع به دلیل عدم دسترسی به امام است و از جهت ضرورت است و خود مراجع هم این اختلاف را نمی پسندند، اما وقتی می گویند من بعد از بررسی به این نظر رسیدم راه حل چیست. شواهد، و دیگری می گوید من نظر دیگری دارم.

متأسفانه در برخی از این مسائل شرایط به گونه ای است که با بحث بین آنها نمی توان موضوع را حل کرد، همانطور که می بینید گاهی در مسائل سیاسی هم همین طور است.

هرچه با طرف مقابل صحبت کنید، او به عقیده خود می ماند و نظرشان تغییر نمی کند.

گاهی اوقات برخی موضوعات که چندان واضح نیستند به چنین موضوعاتی برخورد می کنند.

برای درک بهتر این مشکل توصیه می کنم به مقاله «خود دولت در حکمرانی» مراجعه کنید.

[1] دور یعنی چیزی روی خودش می ایستد. در اینجا دلیل تقلید، تقلید از خود است.

سبحان رب العزّه عما یسفون و سلام علی المرسلین و الحمدلله رب العالمین.

تقلید

تقلید در تصمیمات، پیروی از دستورات مجتهد است. «4» همچنین مجتهدی را که شخصی از او تقلید می کند «مرجج تقلید» نامیده می شود.

شرایط مرجع تقلید:

مجتهد اگر مرد و بالغ و عاقل و شیعه از امامان دوازده گانه و ولادت و زنده و عادل باشد و نیز بنابر احتیاط واجب اگر حریص دنیا نباشد و غیر را بشناسد باید تقلید شود. مجتهدین این بدان معناست که او از همه مجتهدین زمان خود در فهم حکم خدا خبره تر است.

از میان شرایط ذکر شده، دو شرط زیر را به سادگی توضیح می دهیم:

1- زنده بودن: از آنجایی که «حیات» از شروط تقلید است، «تقلید بدوی» از مجتهد متوفی جایز نیست. یعنی کسی که تازه به سن بلوغ رسیده یا تقلید نکرده است باید از مجتهد زنده تقلید کند. اما «تقلید از مجتهد» (یعنی تقلید از مجتهدی که در قید حیات نیست) مانعی ندارد و آن زمانی است که مقلد از مرجعی تقلید کند و بمیرد، در این صورت – به اقتضای مرجع زنده – می تواند تقلید به همین صورت باشد. مثل قبل.

اگر مجتهدی که انسان از او تقلید کرده بمیرد، از مجتهدی دیگر تقلید کند و او نیز بمیرد، در امر بقای میت از مجتهد سومی که بقا را واجب یا جایز می داند تقلید می کند. اگر بقاء را واجب بداند، اظهر بر تقلید اولی است و اگر بقاء را جایز بداند، مقلد مختار است که به تقلید از دومی پایبند باشد یا به مجتهد زنده رجوع کند.

2- عادل بودن: عدل، ملکه ای استوار است که همواره تقوا را برانگیزد و عادل آن است که به واجبات خود عمل کند و حرام را ترک کند. یکی از راههای تشخیص عدالت، «شهادت دو عادل»، «معارفه نافع علم یا یقین»، «معروف به عدل – اگر این شهرت علم باشد»، «حسن ظاهر، رعایت احکام شرعی» است. ، رفت و آمد جماعات مسلمانان و…» تاکید کرد.

از چه مشکلاتی باید تقلید کرد؟

اعتقاد مسلمان به اصول دین باید مبتنی بر عقل باشد; اما در تصمیمات غیر ضروری دین، یا باید خود مجتهدی باشد که بتواند از روی عقل تصمیم بگیرد یا از مجتهد تقلید کند و یا عاقلانه عمل کند.

به عبارت ساده تر، اعتقاد مسلمان به اصول پنج گانه دین – توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت – باید مبتنی بر دلیل و دلیل باشد و بدون دلیل نمی تواند سخن کسی را در این زمینه بپذیرد. برای اثبات اصول اعتقادی به ارائه مطالب و اقامه دلایل و براهین بسنده می شود و از این طریق انسان می تواند به اصول دین علم و یقین پیدا کند. در این زمینه به سوال زیر توجه کنید.

سؤال- آیا بر اساس تحقیق، اعتقاد به اصول دین بر انسان واجب است یا تقلید از اهل هنر کافی است؟

جواب: در اصول اعتقاد، مرتبه علم و یقین است و همین بس که از لفظ دیگر حاصل شود.

بدون تقلید عمل کنید:

اگر طلبکار مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام داده باشد در یکی از سه مورد عمل او صحیح است:

الف- بر اساس وظیفه واقعی خود رفتار کرد.

ب- عمل او مطابق فتوای مجتهدی باشد که وظیفه او تقلید از او بوده است.

ج ـ عمل او باید مطابق فتوای مجتهد باشد که فعلاً باید از آن تقلید کند.

برخی مشکلات

1- برای اینکه انسان یقین نداشته باشد که فتوای مجتهد تغییر کرده است، می تواند به آنچه در رساله نوشته شده عمل کند و اگر ممکن است فتوای او تغییر کرده باشد، نیازی به جستجو نیست.

2- یادگیری مشکلاتی که اغلب افراد به آن نیاز دارند الزامی است.

3- اگر برای شخصی که تصمیمش را نمی داند مشکلی پیش بیاید و صبر کند تا از مجتهد آگاه فتوا بگیرد… اگر برای انجام عمل اخطار لازم نباشد می تواند عمل را انجام دهد. سپس اگر معلوم شود خلاف واقع یا گفته مجتهد بوده است، باید دوباره انجام دهد.

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا