چرا اغتشاشات تمام نمی شود

سرویس سیاسی مشرق – «مسرخ بلاگ» روزانه خوانی از مسائل و رویدادهای روز کشور است. البته تحلیل و اطلاعات پیشینه این مطالعه را نیز در اختیار مخاطبان محترم قرار می دهیم. هر روز با بسته ویژه تحلیل خبری مشرق همراه باشید.

***

آیا این اختلالات بی رویه پایان خواهد یافت؟

اغتشاشات بی رویه و تجمعات جزیره ای روزهای اخیر این ذهنیت را ایجاد کرده است که شاید اغتشاشات اخیر را به دنبال داشته باشد!

حتی برخی تعجب می کنند که چرا برخلاف فضای عمومی ایجاد شده پس از 18 دی یا پس از آبان 98، این بار شاهد آشوب های بی رویه هستیم و چرا موضوع تمام نشده است؟

این سؤالات و همچنین حوادث اخیر زاهدان و… اگر با «تحلیل مناسب» و دیدگاه قابل اثبات بررسی شود؛ نتایج جالبی به دست می آید.

*در ابتدا باید به این نکته اشاره و تاکید کرد که اتفاقات اخیر نه با حضور مفهومی به نام مردم و نه با موضوعی به نام اعتراض رخ نداده است.

در واقع ما با مفهوم «اختلال» مواجه بودیم.

زیرا حوادث اخیر اولاً پر از خشونت بود، ثانیاً مطالبات خاصی وجود نداشت، ثالثاً مورد تشویق ویژه شبکه های تروریستی خارجی قرار گرفت و رابعاً از نظر مقیاس، تعداد و پوشش هرگز در سطح عمومی دیده نشد. .

اکنون می‌توانید رویدادها را در سطح واقعی‌تر نگاه کنید و سؤال اصلی را در قلمرو ملموس‌تری دنبال کنید…

در بحث تداوم اختلالات جزایر و تحرکات بی رویه، این تجربه تلخ اما مهم را نیز باید در نظر گرفت: پس از حادثه دانشگاه کوی در سال 1978; چند سالی است که در حوالی تیرماه شاهد تجمعات بی رویه هستیم. و این مشکل برای نیروهای امنیتی و شهروندان نیز عادی شده است که باید هر سال در حدود تیرماه منتظر چند شورش در محله های خاصی از کلانشهرها باشند.

آشوبی که البته با گذشت سالها، تجلی بی وقفه ناآرامی ها علیه نظام اسلامی و بی تفاوتی مردم نسبت به اقدامات اراذل و اوباش، سرانجام پایان یافت و به تاریخ پیوست.

ناآرامی های هفته های اخیر که حتی پس از راهپیمایی امت رسول… در تهران و چند شهر دیگر; آنها ادامه یافته اند و قوانین فوق الذکر را نیز شامل می شوند. تجمعات و شعارهای کور چند اراذل و چند نفر فریب خورده که حالا همه فهمیده اند در نهایت خبری جز ناامنی و رکود بازار و فتنه نیست.

بنابراین می توان به روشنی به سؤال اصلی این متن پاسخ داد که این حوادث و حوادث کور نیز به یاری خرد مردم پایان می یابد و عصای موسی علیه السلام در برابر ساحران پیروز می شوند.

در اینجا باید تصریح کرد که تظاهرات یا تجمعی که مردم (به معنای واقعی کلمه) در آن حضور دارند مختصات خاصی دارد. از جمله داشتن مجوز، بازداشت در محدوده تعیین شده توسط پلیس، داشتن مدیر حقیقی و حقوقی مشخص، توهین به کشور، نداشتن رهبر خارجی و که پرچم کشور نشانه احترام به پلیس، امنیت ملی و آرمان یک کشور در آنجا حمل می شود.

این عوامل مرز مشخصی را بین اراذل و اوباش و مردمی تشکیل می دهد که اگر اعتراضی داشته باشند، اعتراض عقلانی خود را در چارچوب قوانین و توانمندی های دموکراتیک نظام مطرح می کنند.

تاکید می شود که «ژست لزوم اعتراض مسالمت آمیز در زمان اغتشاشات بی رویه» عملاً در سرزمین اغتشاش گران نقش آفرینی می کند و مردم و چشمان بصیر جامعه باید مراقب کسانی باشند که در محیط های این چنینی بهانه می آورند. وندالیسم . انجام دادن

***

“حجاب و ایمنی”

وای به حال کسانی که خواسته های تاریخی ایرانیان را نمی دانند!

محمدتقی فاضل میبدی، فعال اصلاح طلب و از اعضای تشکل موسوم به انجمن فضلا و مدرسین حوزه های علمیه در بخشی از گفتگو با جماران در خصوص اغتشاشات اخیر گفت:

«اگر بخواهیم فرافکنی کنیم و بگوییم – تجمعات اخیر – همه اینها ناشی از تحریکات در آن سوی مرزها است و کشورهای خارجی این کارها را انجام می دهند، آنها محرک هستند، آنها تأثیرگذار دارند و ما چند نفر را دستگیر کرده ایم. نقطه ضعف این را نشان می دهد. یعنی نظامی که بعد از 43 سال نتوانسته جلوی عوامل نفوذ را بگیرد و اینقدر قدرت دارند که مردم را به خیابان بکشانند، وای بر ما».[1]

* میبادی سخنان عقلانی مسئولین و مردان کشور را از عوامل ناآرامی های اخیر به حداقل می رساند و در استدلال موافق این کاهش نیز تاکید می کند که ارتشی که پس از 43 سال نتوانسته است جلوی خود را بگیرد. عوامل تأثیرگذار است و آنقدر قدرت دارد که مردم را نابود می کنند و به خیابان می کشانند، وای بر ما!

گویا آقای میبدی حتی اخبار را هم نمی خواند و نمی بیند که بعد از گذشت بیش از 200 سال در دولت فرانسه هنوز حوادث تروریستی رخ می دهد و در آمریکا نیز به عنوان مدعی امپریالیسم جهانی شاهد حوادث تروریستی هستیم.

جالب اینجاست که میبدی به عنوان عمامه دار ظاهراً از موارد نفوذ به لشکر امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ صفین و نفوذ معاویه در میان سپاه امام مجتبی علیه السلام بی اطلاع بوده و عملاً انجام می دهد. بنابراین. من تاریخ اسلام را نمی دانم.

دو چیز دیگر، مبیدی نمی فهمد که چرا حجاب و امنیت دو خواسته همیشگی و تاریخی ایرانیان بوده است و هرکس به آنها آسیب برساند ایرانی نیست یا هویت خود را به بیگانه فروخته است.

لذا این که بگوییم اگر نفوذ هست وای بر ما (!) بیان جهل و نادانی است.

مشکل نفوذ و آموزش کارگزاران در یک کشور به عنوان ابزار. زیرا با تمایلات شخصی افراد مرتبط است. در هیچ دولتی هرگز نمی تواند صفر باشد. و این چیزی برای خجالت نیست. برعکس، شرم و بدبختی آنجاست که حکومتی در برابر این نفوذ خارجی نتواند به وادی استقرار برسد و مثلاً متلاشی شود.

در اینجا البته باید به یک «بدبختی اوضاع» که شامل اردوگاه اصلاح طلبان نیز می شود اشاره کرد، این است که برخی از مردان این جریان را در موارد اخیر به جای اینکه زیر لوای نظام و عقلانیت اسلامی قرار بگیرند، می بینیم. طرف اراذل و اوباش. قرار گرفتند و با تحلیل بد، بی توجهی، اراذل و اوباش خواندن نظام اسلامی و وادار کردن نظام اسلامی به عقب نشینی از سیاست عقلانی، عملاً به فرماندهانی در لباس شورش تبدیل شدند و آتش را به نبرد وارد کردند.

این رفتار ناپسند قطعا در تاریخ خواهد ماند و منتظر روزی باشید که جامعه از عوامل اصلی آشوب های ۱۲ سال اخیر در کشور مطلع شود…

***

1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1568900

رسول سلیمی: بیش از دو ماه از آغاز اعتراضات سراسری می گذرد و تحلیل های مختلفی درباره دلایل این اعتراضات منتشر شده است. هرچند به نظر می رسد برخی تحلیل گران بین دلایل و انگیزه های اعتراضی و معترضان تفکیک درستی قائل نشده و در سطح کلان تحلیل دلایل اقتصادی و معیشتی را جایگزین انگیزه های سیاسی می کنند. تحلیلگران به ابعاد واقعی اعتراضات می اندیشند. ارزیابی اعتراضات سراسری پس از مرگ مهسا امینی در چارچوب و در یک دوره حداقل یک ساله آموزنده است.

اگر حتی تصمیم گیرنده سیاسی و امنیتی، دید وسیعی از اعتراضات مانند رفتار جمعی نداشته باشد، دچار اشتباه تحلیلی می شود و به نظر خود راه حل مناسبی برای اصلاح وضعیت موجود پیشنهاد نمی کند. این مشکل از یک سو تحلیلگر را از مولفه های درونی اعتراضات دور می کند و نقش مولفه های بیرونی را به اشتباه برجسته می کند. به دلیل ناآگاهی اقشار اجتماعی و مولفه های درونی در عرصه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، هر یک به تنهایی قادر خواهند بود تحلیلگر را به تصویری واقعی از جامعه برسانند.

از سوی دیگر، هرگونه چارچوب تحلیلی برای اعتراضات در مقیاس ملی، با در نظر گرفتن حدود جغرافیایی استان های کشور، تفاوت هایی در فرهنگ و آداب و رسوم ایجاد می کند و در نهایت به میزان اجرای برنامه پیشرفت و توسعه آن بستگی دارد. استان میزان موفقیت دولت ها در دستیابی به اهداف توسعه ای خود با میزان محرومیت جمعیت هر منطقه ارتباط مستقیم دارد. در نهایت، ارائه تصویری واقعی از نقش تحریم ها بر پیشرفت کشور در اجرای برنامه های توسعه و چشم انداز بلندمدت می تواند نقش مهم سیاست خارجی و پیامدهای آن را بر مولفه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در داخل کشور آشکار کند.

زمینه های تاریخی اعتراضات دهه های 1980 و 1990

علیرغم برنامه توسعه سیاسی که بر توسعه اقتصادی متمرکز بود، دولت اصلاحات با موانع داخلی زیادی روبرو بود. مطبوعات که در این دوره نقش مهمی در آگاهی سیاسی داشتند، خیلی زود به پایان رسید و بحران دانشگاه که به گفته خاتمی یکی از پیامدهای افشای قتل های زنجیره ای بود، بحران های پی در پی را تجربه کرد. ، اما با ریشه ها و مولفه های سیاسی داخلی اصلاحاتی را بر دولت تحمیل کرد.

در اواسط دهه 80، دولت به اصولگرایان روی آورد که هیچ نقطه اشتراکی با تحولات سیاسی نداشتند. اما نیروهای سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا با این وجود امیدوار بودند که در مسیر تحولات سیاسی تغییراتی ایجاد کنند. بنابراین کنترل مجلس و مهمتر از آن دولت به هدفی مهم برای پیشبرد سیاست ها تبدیل شده است. همچنین تلاش اصلاح طلبان برای به دست آوردن مجدد قدرت در خرداد 87 با شکست مواجه شد و با ماندن پرهزینه محمود احمدی نژاد در قدرت و تحریم های بین المللی، وضعیت اقتصادی کشور به وضعیتی رسید که کاهش طبقه متوسط ​​و معیشت به مشکل اصلی اقشار مختلف تبدیل شد. از جمعیت جامعه.

بنابراین از سال 1387 متغیرهای خارجی به صورت کاملا هدفمند بر مولفه های اقتصادی و سیاسی کشور تأثیر گذاشته است. بی تفاوتی نسبت به تحریم های خارجی و سیاست خارجی تنش زا یکی از دلایل اصلی ورود متغیرهای خارجی به سیاست داخلی بود. در این دوره نارضایتی های زیادی پیرامون مسائل اقتصادی شکل گرفت.

اما رأی دهندگان در ژوئن 2013 به شعارهای سیاسی حسن روحانی رأی دادند. حتی عبارت تأثیرگذار «چرخ سانتریفیوژ می چرخد، چرخ زندگی مردم هم می چرخد» که شیخ دیپلمات در مناظره های تلویزیونی بیان کرد نیز سیاسی بود، اگرچه او بر چرخیدن آن اصرار داشت. از چرخ زندگی مردم گویی مردم هنوز ریشه مشکلات را در سیاست خارجی دولت می بینند و کلید حل مشکلات را در تغییر حکومت جستجو می کنند. مشکلی که سعید جلیلی نتوانست به درستی آن را تحلیل کند.

با این حال، تکرار بحران های درون دولت اصلاحات دولت روحانی که مهمترین آن سوء استفاده از برخی جریان های داخلی منتقد دولت روحانی بود، از اعتراضات سهامداران موسسات اعتباری در دی ماه 1395 در مشهد شروع شد که به آن فشار آورد. شعار معترضان برای تغییرات ساختاری در نظام سیاسی. مشکلات سهامداران ریشه در صدور مجوزهای بی رویه دولت احمدی نژاد به موسسات مالی و اعتباری به نام ائمه و مردم بی گناه دارد.

بحران پرهزینه که با پرداخت بدهی سهامداران از صندوق توسعه ملی جبران شد، محاسبات سیاست خارجی دولت ترامپ را تغییر داد و دولت آمریکا را تشویق کرد که از برجام خارج شود و ایران را تحت فشار قرار دهد. شکست برجام، مشکلات اقتصادی و درگیری های داخلی در ژانویه 2016 و نوامبر 2018 از سر گرفته شد.

اگرچه کارشناسان اعتراضات سال 2008 را ناشی از مطالبات سیاسی طبقه متوسط ​​می دانستند، اما اعتراضات سال های 2016 و 2018 را به طبقات فرودست نسبت می دهند که معیشت و مطالبات اقتصادی آنها تحت تأثیر متغیرهای سیاست خارجی است. اما تحلیل این اعتراضات و بررسی روند تحولات اجتماعی را باید در چارچوب تحلیلی ترکیبی از سایر متغیرهای درونی جستجو کرد.

تحقیر زنان: زنجیر پیوند انگیزه های اعتراض

آصف بیات، دانشمند علوم اجتماعی و استاد جامعه‌شناسی دانشگاه ایلینویز که با کتاب‌های «سیاست خیابانی» و «کارگران و انقلاب ۵۷» در ایران شهرت دارد، در گفت‌وگوی اخیر خود با روزنامه اعتماد، اعتراضات اخیر را جهانی و جهانی می‌داند. قیام یکپارچه که «موفق شد طبقات مختلف متوسط، طبقات متوسط ​​رو به پایین و طبقات فرودست و همچنین اقوام ایرانی، ترک، فارس و بلوچ را حول پیام محوری «زن، زندگی، آزادی» گرد هم آورد. بنابراین، او این جنبش را متعلق به یک طبقه یا برخاسته از یک حوزه واحد در میان حوزه‌های مختلف اجتماعی – مانند اقتصاد، سیاست، فرهنگ یا جامعه نمی‌داند.

بیات در ادامه این گفت‌وگو گفت: «این ویژگی‌ها شخصیت جدیدی به این اعتراضات داد. به عبارت دیگر، از نظر ذهنی، یک تغییر پارادایم اتفاق افتاده است که شاید در جنبش‌های انقلابی به ندرت اتفاق بیفتد، یعنی ارتقای منزلت و منزلت زن و اساساً کرامت انسانی در مرکز قرار گرفته است. گویی مردم می خواهند جوانی تلف شده، زندگی ناتمام، شادی های سرکوب شده خود را پس بگیرند و آرزوی یک زندگی عادی و آبرومندانه را داشته باشند. به نظر من این عروج مستلزم زندگی است. معترضان معتقدند که دستیابی به یک زندگی عادی و انسانی توسط حکومتی که امیدها، رویاها و رنج مردم خود را درک نمی کند، نقض شده است. مطالبه زندگی مفهومی بسیار عمیق و قدرتمند است.

مقصود فراستخواه، یکی دیگر از جامعه شناسان ایرانی نیز در مصاحبه اخیر خود با اکو ایران مانند آصف بیات معتقد است «اعتراضات اخیر را نمی توان به یک حوزه نسبت داد. جامعه امروز ایران را نمی توان به خرده سیستم ها تقسیم کرد، زیرا جامعه ایران اکوسیستمی پیچیده، آشفته و متلاطم است که تغییرات و جابه جایی های پارادایم زیادی را تجربه کرده است. اقتصاد، فرهنگ، سیاست و جامعه در یک محیط متمایز و نزدیک به هم عمل می کنند.

برخی دیگر از تحلیلگران تأثیر گروه های اجتماعی را متفاوت می بینند. فاطمه صادقی کارشناس علوم سیاسی در گفت و گو با روزنامه اعتماد گفت: یکی از مهم ترین دلایل روشن کردن آتش اعتراضات را باید حجاب اجباری و به دنبال آن حضور گشت های خیابانی دانست. به نظر من حضور گشترشاد در خیابان نوعی تحقیر و توهین است. طبیعتاً اگر گشت مهسا امینی یا دخترانی مانند او را مورد ضرب و شتم، توهین و متأسفانه مرگ قرار دهد، به جامعه و افکار عمومی آسیب می رساند. در شرایطی که این جامعه با انواع مشکلات و بحران های اجتماعی و اقتصادی مواجه است. همانطور که می دانیم حجاب اجباری یکی از مهم ترین مسائل زنان ایرانی پس از انقلاب بوده است.

وی ادامه می دهد: ماجرا به همین جا ختم نمی شود، آنچه شاهد آن هستیم این است که هر روز با طرح های مختلف زنان را تحقیر می کنند و سعی می کنند حضور اجتماعی آنها را کاهش دهند و به سمت خانه و نقش های سنتی سوق دهند، نمونه آن طرح تعالی جمعیت است. در زمینه اشتغال نیز با تبعیض گسترده ای مواجه هستیم، نرخ بیکاری زنان در ایران و بی ثباتی زنان بسیار بالاست، طبق آمارهای رسمی، تنها حدود 12 درصد از زنان تحصیل کرده دانشگاه موفق به یافتن شغل می شوند. سن کار به دلایل مختلفی از جمله محدودیت‌هایی که برای آن‌ها اعمال می‌شود و همچنین بحران‌های اقتصادی و سوء مدیریت باید به مشاغل غیررسمی روی آورد.

فاطمه صادقی می افزاید: به نظر من عنصر ذلت نقش مهمی در شکل گیری این اعتراضات دارد. اما این تنها زنان نیستند که این تجربیات را دارند: بخش بزرگی از جامعه این تجربیات را دارند. بسیاری دیگر از گروه های اجتماعی نیز به طرق مختلف این تحقیر و بی توجهی عمیق را احساس می کنند. افراد مذهبی، اقوام، طبقات کارگری و در واقع اکثر ایرانیان این تحقیر و خشم را به طرق مختلف تجربه می کنند که باعث ایجاد همدلی و همبستگی می شود. همه در این تحقیر جمعی شریک هستند. فرقی نمی کند کرد، ترک، لر، عرب، فارس یا بلوچی باشید.

عبدی در گفت و گو با خبرگزاری حکومتی به تشریح وضعیت موجود پرداخت و گفت: تحقیر زنان در حین گشت زنی به خودی خود قابل توجه بود اما یکی از موارد دیگر بود. در دانشگاه ها، ادارات، انتخابات و رد صلاحیت ها، تشریفات، توزیع رانت، رسانه های رسمی و اتهامات و… یک سری موارد بوده که همگی با این اتفاق مورد انتقاد قرار گرفته و ضرب الاجل آنها شروع شده است.

ظهور نسل جدید در برابر سیاست های مدیران سنتی

یوسف اباذری، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران نیز در مقاله «درباره مهسا و ایران» اعتراضات را زنانه می داند و می نویسد: «این قیام زنان به هیچ وجه مختص به مسائل زنان نیست، بسیار گسترده تر از آن است. مشکل زنان فقط برای زنان وجود ندارد. این قیام تمام جنبه های زندگی ایرانیان را تحت تأثیر قرار می دهد، زندگی ای که اکنون در خطر نابودی است. اگر ایران را خانه تصور کنیم، باید بپذیریم که این خانه در خطر نابودی است.

آرش حیدری، یکی دیگر از جامعه شناسان ایرانی، در گفت و گو با روزنامه هم میهن که ویدئوی او چندین بار در شبکه های اجتماعی دست به دست شده است، حرکت نسلی را یک شوخی بد سلیقه می داند و تاکید می کند: موضوع این حرکت نیست. برهنگی، مشکل خود زندگی است. مشکل خود بدن است. بدنی طبیعی، متحرک و منصفانه. از این نظر، مشکل این است که وقتی به بدن خود باز می گردیم، می توانیم در مورد خود زندگی و فواید آن صحبت کنیم. »

اما برخی از تحلیلگران عمدتاً نزدیک به جناح اصلاح طلب معتقدند که پس از مشارکت حداقلی مردم در انتخابات 2018 قانونگذاری و انتخابات ریاست جمهوری 2018، کشور وارد بن بست سیاسی شده است.

اعتراضات سراسری: پیامد تضعیف نهادهای مدنی مستقل

عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی، نقش به اصطلاح سلبریتی ها در اعتراضات اخیر را ناشی از تضعیف نهاد سیاسی و سیاست می داند و در یادداشتی می نویسد: امروز در غیاب و به حاشیه راندن سیاستمداران و سیاستمداران حرفه ای، بار وظایف خود را دیگران بر عهده می گیرند: آنها می گویند که شاید به دلیل تصادف، به دلیل محدودیت یا مسئولیت مدنی به اینجا پناهنده شده اند. هیچ ساختار سیاسی نمی تواند این افراد را محکوم کند، چرا وارد سیاست شدید؟ ساختاری که نتواند سیاستگذاری را نهادینه کند با چنین مشکلی مواجه خواهد شد. »

در بیانیه پنج اقتصاددان منتشر شده قبل از اعتراضات به نکات مهمی اشاره شده و در تحلیل تحولات جامعه ایران نوشته اند: «تغییرات رفاه جامعه ایران به شرح زیر است: سطح رفاه خانوارهای ایرانی به طور متوسط ​​طی دهه 1390 حدود 37 درصد بوده است و به ویژه 10 درصد جمعیت کم درآمد کشور با کاهش 30 درصدی رفاه مواجه بوده اند. . طبقه متوسط ​​شهری، نمادی از تحول اجتماعی، بیش از 60 درصد از جمعیت کشور را در سال 2010 تشکیل می داد، در حالی که طبقه کم درآمد حدود 11 میلیون نفر بود.

در بخشی دیگر از این بیانیه به نکته مهمی اشاره شده است: «در نتیجه شواهد نشان می دهد که متأسفانه به دلیل مدیریت ضعیف، از مراحل کم خطر عبور کرده و وارد مرحله عصبانیت شده ایم. ممکن است سیاستگذاران با موفقیت خشم را سرکوب کنند و به دروغ باور کنند که شورش پایان یافته است، اما با خشم سرکوب شده اقشار بزرگ و مؤثر جامعه، اداره کشور غیر از استفاده مداوم از اجبارهای مختلف غیرممکن می شود. این روند، دوری و زورگویی دائمی بین جامعه و حکومت ایجاد می کند که نتیجه آن تشدید فقر و فساد نیست.

موارد زیر می تواند راهی برای درک و تشخیص اعتراضات در سطح تحلیل ارائه دهد. چارچوبی که تصویری واقعی از اعتراضات به دولت و مجلس می دهد و راهکارهای موثرتری را به سیاست گذاران ارائه می دهد. راه حل هایی که تصمیم را تغییر می دهد بر قدرت زور و خشونت برای اصلاح سیاست ها متکی است.

دلایل شکست برنامه ها و چشم اندازهای توسعه را درک کنید

موانع پیشبرد برنامه های انکشافی ولایتی را بشناسید

درک تغییرات در نظام اجتماعی متاثر از تغییر نسل

ارزیابی مولفه های اقتصادی موثر بر آسیب های اجتماعی هر استان

پیامدهای سیاست خارجی دولت های نهم و دهم بر اقتصاد ملی را بدانید

درک نقش تحریم های خارجی بر نظام اجتماعی و فرهنگی کشور

ارزیابی ریشه‌های اعتراضات کارگری و معیشتی سال گذشته

بیشتر بدانید:

216213

گروه سیاسی خبرگزاری فارس: ناآرامی های اخیر در حوزه های مختلفی قابل تحلیل است. موضوعی که نیاز به بررسی جدی و بررسی بیشتر دارد.

در همین راستا به منظور بررسی و ریشه یابی ناآرامی های اخیر در کشور، میزگردی را با حضور حجت الاسلام سید محمد صادق کاظمی، سخنگوی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی و مهدی عرب صادق تشکیل دادیم. معاون سیاسی حزب اسلامی موتلفه

متن این میزگرد را در زیر می خوانید:

فارس: فکر می کنید دلیل اغتشاشات اخیر چه بود؟

عرب صادق: طبق اخباری که داریم، این ناآرامی ها موضوعی بوده که از اواسط شهریور در جلسات غربی مطرح شده است. یک مقام آمریکایی در دیدار با گروه‌های تروریستی، کومله، دمکرات و منافقین در اقلیم کردستان عراق، پیش‌بینی کرد که فضای ایران به سمت ناآرامی خواهد رفت و به آنها گفت که برای عملیات آماده شوند. البته تروریست ها این را نپذیرفتند و گفتند که هیچ نشانه ای از آن نمی بینند.

امروز در مرحله دوم انقلاب اسلامی، جامعه اسلامی مظهر حرکت ما به سمت تمدن نوین اسلامی است، اما به اعتقاد دشمنان این جامعه اسلامی و تمدن اسلامی، نباید شکل بگیرد، زیرا پس از آن دولت سازی و آن وقت تمدن نوین اسلامی شکل می گیرد که در واقع حکومت استکبار و استعمار غرب است که آمریکا و صهیونیست ها و همه را در هم می شکند، به همین دلیل این اتفاقات اخیر رخ داده است.

دشمنان سعی کردند با تبلیغات رسانه ای اقلیت آشوبگران را شبیه اکثریت کنند

انرژی نابسامانی های اخیر که به نام اعتراض اتفاق می افتد، کم انرژی است، یعنی اگر از ابتدا این اختلالات را مشاهده کرده باشید، مشخص است که بسیار موضعی و پراکنده بوده و از نظر شناخت اعتراضات و شورش ها پایین ترین سطح را داشت و تلاش کردند. این اقلیت با تبلیغات رسانه ای اکثریت خود را نشان می دهد. دشمنان به دنبال خلأهای اجتماعی ما بودند و شکافی پیدا کردند تا به نفع خود و با رسانه های خود آن را پر کنند و تعداد اندک خود را به همان اندازه نشان دهند.

حجاب به هر شکلی جزء ظاهر یک جامعه اسلامی است و اگر کسی آن را بگیرد در واقع نماد و سیمای یک جامعه اسلامی را از بین می‌برد که طبیعتاً مراحل بعدی و تکمیلی خود را نمی‌تواند طی کند. ; البته باید توجه داشت که حجاب جزء مقوله حسنه است و اگر دامنه آن را به بحث حجاب محدود کنیم، آرزوی دشمن را که این موضوع را هدف گرفته است برآورده کرده ایم.

امروز دشمنان دائماً در حال عقب نشینی هستند و برخی می گویند از خانه بیرون نرویم و در خانه بزنیم. دشمنان جان و مال، امنیت، آرامش و تجارت مردم را هدف قرار داده اند و همه کسانی را که از آنها پیروی نمی کنند آزار می دهند. یقیناً سود دشمنان در عینیت‌سازی و آدم‌کشی است، یعنی اتاق‌های فکر آن‌ها راه را برای آدم‌کشی هموار می‌کنند و رسانه‌هایشان عینیت‌سازی را تقویت می‌کنند.

حالا باید با نگاهی به گذشته فکر کنیم

این مشکل کنترل شده است، اما حالا باید به عواقب آن فکر کرد، یعنی باید با عواقب فتنه مقابله کرد و باید اتفاق بیفتد؛ یعنی باید به نتیجه رسید. ما اصلاً نمی‌توانیم امیدوار باشیم که همانطور که حضرت آقا در بیانیه مرحله دوم فرمودند، به سمت تمدن اسلامی حرکت می‌کنیم و هیچ‌کس به کار ما کاری ندارد و اگر اینطور باشد یعنی حرکت ما مشکل دارد. . طبیعتاً باید خود را در مقابل دشمن تجهیز کنیم و یکی از تجهیزات مورد نیاز ما رسانه است. ما باید روی برنامه های رسانه ای و افکار عمومی کار جدی انجام دهیم و منظورم کل نظام است. دولت در امور اجرایی نیز باید نظر مردم را در نظر بگیرد.

دولت از امکانات حزبی برای اقناع افکار عمومی استفاده نمی کند

متاسفانه دولت از امکانات حزبی برای اقناع افکار عمومی استفاده نمی کند. مسلم است که دولت باید بیشتر با احزاب همکاری کند. در این فتنه اخیر نشنیدیم که دولت با احزاب جلسه یا کنفرانسی برگزار کرده باشد. البته این امر باعث سلب تکلیف احزاب نمی شود و آنها نیز در اینجا وظیفه دارند، اما به نظر من دولت باید با احزاب جلساتی داشته باشد و نظر آنها را جویا شود.

حجت الاسلام کاظمی: این موضوع که حجاب بهانه ای برای این اغتشاشات بوده و قصد ایجاد آشوب در کشور را داشته است، با برخی گزاره ها کاملاً مشخص است; با کمک این مقاله می توان یک سوال دیگر را در دل ماجرا مطرح کرد و آن اینکه چرا دلیل اغتشاشات، حجاب اجباری بوده است، یعنی چه مشکلی در این حوزه وجود داشته که دستاویز بروز ناآرامی ها می شود؟ به نظر می رسد اکنون باید بیشتر در مورد این موضوع صحبت کنیم.

از همان شب‌های آغاز این شورش‌ها، شعار «هدف اصلی نظام است» همه‌گیر شد. این موضع از روز اول واقعه اتخاذ شد، زمانی که رهبران اغتشاشات به صراحت گفتند که بحث حجاب نیست. اگر فردا قانون حجاب را لغو کنیم قطعا این کار متوقف نمی شود. ما با جریانی که مطالبه اجتماعی یا صنفی خاصی داشته باشد طرف نیستیم و اتفاقات اخیر یک اتفاق و هرج و مرج است که مطالبه براندازانه دارد.

چند ماه قبل از این آشوب‌ها، صدایی از خانم علی‌نژاد به گوش می‌رسد که می‌گوید حجاب نماد جمهوری اسلامی است و ما با جمهوری اسلامی می‌جنگیم و با حجاب به عنوان نماد می‌جنگیم. جمهوری اسلامی، این هم نشانه دیگری است: مسئله حجاب بهانه ای برای آشوب های اخیر است. قرارداد خانم علی نژاد با دولت آمریکا و حضور حزب کومله در اغتشاشات اخیر نیز از دیگر نشانه هایی است که به نظر می رسد هدف بزرگی پشت این ماجرا نهفته است.

ما به طور کلی می گوییم احزاب دو نوع هستند: یا سیاسی هستند یا سیاسی، حزب سیاسی فعال سیاسی است و به دنبال قدرت است و احزاب سیاسی که امروزه در جهان محبوب هستند به سمت و سویی گرایش دارند و معمولاً در نهایت تبدیل به NGO می شوند. یا جنبش های اجتماعی واقعاً به عنوان یک حزب به معنای اول کلمه که واسطه بین قدرت و مردم بود تعریف می شود و نیست. حزبی مانند کومله قطعا نمی تواند یک حزب سیاسی باشد زیرا یکی از مهم ترین مولفه های احزاب سیاسی این است که فعالیت نظامی ندارند.

دستگیری های اخیر نشان داد که بسیاری از رهبران شورش ها با حزب کومله مرتبط بودند. اگر این ماجرا در حقیقت فقط یک مطالبه اجتماعی به نام حجاب بود، این موضوع نه با تاریخ حزب کومله و نه با اهداف و سیاست های آن سازگاری دارد. یقیناً اگر ماجرا صرفاً به حجاب می پرداخت، دیگر گروه های مخالف جمهوری اسلامی باید وارد میدان می شدند. داستان داعش و شاهچراغ نقطه اوج این سوال را تشکیل می دهد. همه چیزهایی که در مورد Kumle گفته می شود در مورد داعش بسیار بدتر است.

بعلاوه، اگر داستان فقط در مورد حجاب بود، خشونت باید کم می شد. حجاب یک بحث فرهنگی است، چه حجاب اجباری را بپذیریم یا نه و چه اصل حجاب را قبول داشته باشیم یا نه. حجاب و بی حجابی هر دو یک موضوع فرهنگی است، اما به هر حال ما برای بی حجابی به عنوان ضدفرهنگ ارزش قائلیم و می شناسیم. اگر این یک مشکل صرفاً فرهنگی باشد، مشکلات فرهنگی زمانی به خشونت تبدیل می‌شوند که اهدافی غیر از مسائل فرهنگی وارد عمل شوند یا مردم راهی جز خشونت برای ابراز عقیده خود نبینند.

ماجرای حجاب و فوت خانم امینی بهانه ای شد برای دامن زدن به دردسر

در مورد حجاب ما در آن مرحله ای نیستیم که راه حل دیگری نبینند. قبل از این حادثه گاهی در خودروها و پشت موتورسیکلت ها حجاب کشف می شد و قبل از این حادثه 6 یا 8 خودرو گشت در سطح شهر حضور داشتند، این نشان می دهد که کار به گلوگاه فرهنگی نرسیده که باعث ابراز خشونت مردم شود. و این خشونت همچنین نشان می دهد که اهداف سیاسی به یک موضوع فرهنگی اضافه شده است. شواهد زیادی وجود دارد که می توان ارائه کرد و ماجرا خیلی واضح است که ماجرای حجاب و فوت خانم امینی بهانه بود و تشکیلات تمام شده بود و دشمنان آن را بهانه کردند و جلو آمدند.

فارس: به نظر شما چرا دشمنان یک موضوع فرهنگی یعنی حجاب را به عنوان محور اصلی اغتشاشات انتخاب کردند؟

عرب صادق: این فتنه یک فتنه فرهنگی است; به هر حال نماد و ظاهر جامعه اسلامی حجاب است، اینجا حجاب که نماد جامعه اسلامی است، قدرتی دارد که همان قدرت اعتقادی اسلام است.

در اسلام می گوییم قدرت فرهنگ حاکم است و از نظر فرهنگی، اسلام غنی ترین، قوی ترین و قانع ترین دین است که مانع از فرهنگ قدرت سلطه طلبی غرب شده است، این قدرت فرهنگی است و به همین دلیل دشمنان. به دنبال حمله به این نیز باشید. قبلاً اگر فتنه ای بود، در ابتدا خیر و شر با هم مخلوط می شد، یعنی یک طیف پیوسته از خیر و شر تشکیل می شد و مردمی که در این وسط بودند، نمی فهمیدند در این گرد و غبار در کدام طرف قرار دارند. و سردرگمی شکل گرفت، اما در حادثه اخیر مشکل ابتدا از یک اختلال شروع شد.

دشمنان این دو قطب را تشکیل داده بودند و مردم را در این طرف دو قطب قرار داده بودند و سپس به دنبال حمله به استان بودند. باید ببینیم در این فتنه ای که از شب اول اعتقادات و ولایت و اسلام را نشانه رفته در کجای تاریخ هستیم و چه کرده ایم. واقعاً احزاب و شخصیت هایشان در این امر برای دفاع از ولایت چه کرده اند و غیر از مصاحبه و چند جلسه چه کار مفیدی انجام داده اند؟

شکی نیست که این فتنه دو سال پیش طراحی شده بود، مفهوم این فتنه به روز عاشورا برمی گردد که بیانیه ای از سوی میرحسین موسوی صادر شد. این حرکت از عاشورا شروع شد و به اربعین رسید و همه این عناصر در واقع در اربعین برای نشان دادن حماسه حضور مسلمانان در سراسر جهان و قدرت عاشورا و فرهنگ ولایت مورد استفاده قرار گرفت. خودشان گفتند مهسا بهانه است و اصل نظام نشانه. اینجا منظور نظام، نظام اسلامی بود و کاری به جمهوری نداشتند.

مردم در فتنه 88 به بلوغ سیاسی رسیدند و در فتنه اخیر به بلوغ دینی رسیدند.

بالاخره حجاب یک مسئله دینی است نه سیاسی. دشمن هر چه داشت روی زمین آورد و عملاً باعث رشد این جامعه اسلامی و بصیرت ما در مرحله دوم انقلاب اسلامی شد. بالاخره مردم در فتنه 88 به بلوغ سیاسی رسیدند اما در فتنه امسال به بلوغ دینی رسیدند و قدر ولایت را درک کردند. ما باید هزینه های تحمیل شده به کشور را در زمان اغتشاشات به فرصت تبدیل کنیم و به بلوغ ایمان مردم که آغاز حرکت ما در مرحله دوم انقلاب اسلامی است منجر شود.

کاظمی: برای این ماجرا باید از ظرفیت فرهنگی حجاب صحبت کنیم. نکته ای که آقای عرب صادق هم به آن اشاره کردند این است که ما در سال 1387 با یک سری مطالبات کاملا سیاسی مواجه بودیم. اتفاقی که در سال 88 به طور کلی در خصوص مطالبات سیاسی در کشور افتاد این است که این مطالبات را نمی توان به دلایل مختلف به عنوان یک شورش بزرگ و اعتراض بزرگ به نظام جمهوری اسلامی دنبال کرد، زیرا در تمام مولفه های سیاسی که یک جریان سیاسی می خواهد، اگر وجود داشته باشد. خواسته آن است، ما تقریباً در نقطه ایده آل جمهوری اسلامی هستیم.

مثلاً در زمینه آزادی سیاسی در کشور چه اتفاقی می‌افتد، بالاخره اگر پای دموکراسی باشد، با وجود همه انتقادها، مردم پای صندوق‌های رای آمدند و دولت‌ها و مجلس‌هایی را که می‌خواستند و حتی تظاهرات در عرصه‌های سیاسی را انتخاب کردند. اتمسفر آزادانه ارائه می شود. در حال حاضر مطالبات سیاسی در کشور نمی تواند حرکت بزرگی ایجاد کند.

دشمن امکان ایجاد هرج و مرج بر مبنای سیاسی را ندارد

پس از سال 2008، دشمن دیگر بر مطالبات سیاسی و شورش هایی که مبنای سیاسی دارد تمرکز نخواهد کرد، زیرا امکان و زمینه ای برای آن وجود نداشت. البته هنوز تقاضای نخبگان و دانشگاهی در این زمینه وجود دارد.

مشکلات اقتصادی تمایلی به ایجاد ناآرامی طولانی مدت در کشور ندارد

اتفاقی که در دوران آقای روحانی و بعد از اتفاقات اقتصادی افتاد، مطالبات و نابسامانی‌های اقتصادی پشت آن بود، اما آشوب‌هایی که بر مبنای اقتصاد است، فعلاً برای طرف مقابل و آنها مشکلات متعددی ایجاد می‌کند که نمی‌توانند. برای هرج و مرج سیاسی برنامه ریزی می کنند، آنها نمی توانند روی هرج و مرج اقتصادی نیز سرمایه گذاری کنند. اولین نکته این است که وضعیت نامعلوم بعد از اغتشاشات، مطالبات اقتصادی را از طرف اغتشاشگران می گیرد به این معنا که معلوم نیست بعد از اغتشاشات در کشور چه خواهد شد، آیا هنوز جمهوری اسلامی باشد یا نه. بنابراین طبیعی است که ناآرامی های اقتصادی زیاد طولانی نباشد و مانند نوامبر 2018 چند روز طول بکشد و سپس پایان یابد.

دلیل دوم این است که اصلاحات اقتصادی در دولت جدید انجام شده و شاهد نوعی آرامش نسبی اقتصاد بازار هستیم که برای کسانی که در بازار کار می کنند معنای مهمی دارد و این به معنای ادامه این وضعیت است. می تواند منجر به رشد اقتصادی شود، بنابراین طبیعی است که امید را بازگردانیم، عموما مردم هرج و مرج اقتصادی را نمی پذیرند زیرا امیدوارند تا 3 یا 4 سال آینده اتفاقی بیفتد. می خواهم بگویم که عرصه های اقتصادی و سیاسی دیگر کشمکش و هرج و مرج را جذب نمی کند. مثلا الان برخی از فرهنگیان ورزشی با اقناع و تهدید و یا با اعتقادات خود به دشمنان پیوسته اند، اما در تقاضای اقتصادی، اگر فردی بخواهد بپیوندد، منطقی نیست که «BRT» کارها را به آتش بکشد.

اما در حوزه فرهنگ مشکلات جدی وجود دارد، اولین و مهمترین آن این است که یک هسته سخت فرهنگی برای طرف مقابل شکل گرفته است که در حوزه اقتصادی و سیاسی وجود ندارد. اوایل و قبل از انقلاب یک سری افراد بودند که مردگان حزب توده کشته می شدند، اما الان به دلایل مختلف دیگر این سوال وجود ندارد. این هسته سخت در عرصه فرهنگ برای طرف مقابل شکل گرفت، بنابراین فرهنگ و حوزه های فرهنگی می تواند یکی از بهانه های هرج و مرج برای رسیدن به مخالفت با جمهوری اسلامی باشد.

مشکل دیگر این است که هسته سخت فرهنگ به دلیل سیطره فضای مجازی حاضر به پرداخت است، زیرا این زندگی مطلوب دائماً برای آنها بازسازی می شود و آنها حاضر به پرداخت هستند. عموماً مردم از ترس نتیجه، هرج و مرج در حوزه اقتصادی را نمی پذیرند، اما در حوزه فرهنگی اینگونه نیست و وقتی هسته سخت شکل می گیرد، مردم حاضرند برای تحقق آن هزینه بپردازند. فرهنگ زیرا این فرهنگ به زندگی مطلوب و آرمانی تبدیل شده است. ماهیت فرهنگی به گونه ای است که حتی اگر عاری از مولفه های دینی باشد، اگر هسته سختی برای فرهنگ شکل بگیرد، مردم حاضرند برای آن هزینه کنند.

این هسته سخت حوزه فرهنگی حاضر به پرداخت است و به همین دلیل حتی اگر جوان باشد به راحتی نمی توان آن را از میدان خارج کرد. نکته بعدی این است که حجاب یک نماد اسلامی است و بی حجابی نمادی فرهنگی برای هسته سخت طیف مخالف است، بنابراین بیشتر حاضر بودند برای آن هزینه کنند و مراسم حجاب محور بیشتری را میزبانی کنند.

بعد از ناآرامی ها در عرصه های فرهنگی در خطر هستیم

هسته سختی که در آن طرف در حوزه فرهنگی شکل گرفته نمی تواند با کار فرهنگی هدایت شود و برای این هسته با توجه به ادبیات قرآنی که داریم باید سیاست های دیگری اعمال شود. از این منظر معتقدم حتی اگر این شورش ها فروکش کند، ما در بسیاری از حوزه های فرهنگی دیگر در خطر هستیم. مشکل ما با این هسته مشکل است، مشکل بقیه مردم با گفتار و کار فرهنگی حل می شود. این هسته های سخت هم تعدادشان خیلی کم است، اما پول می دهند، مثلا فقط 20 نفر در یک جا هرج و مرج ایجاد می کنند، اما صدا بلند می شود که می گویند همان هسته سخت است که می تواند باور کند یا فریب بخورد.

فارس: نظر شما درباره سکوت خواص در این حوادث اخیر چیست و این موضوع چه تاثیری بر کشور داشته است؟

عرب صادق: در این جنگ و فتنه، مخالفان اصلی خواص، به ویژه خواص سیاسی، تریبون ها، احزاب و افراد هستند و اگر کسی، گروه یا جریانی سکوت اختیار کند، باید تاوان سکوت او را بدهد. این هزینه سکوت را باید در سرمایه اجتماعی آن دید. باید هزینه این گونه مواضع غلط را افزایش داد چرا که ما اکنون در یک جنگ نرم و فتنه ترکیبی قرار داریم که جنگی شناختی و ادراکی است که زمان و مکان ندارد و تأثیر درازمدتی بر قداست و اعتقادات یک کشور دارد. ملت به جای اثر کوتاه مدت.

ملک ها باید تاوان سکوت خود را بپردازند

این جنگ، جنگی است که کشته های آن قابل شمارش نیست، زیرا کشته ها در واقع مذهبی هستند. در جنگ سخت اگر سربازی کشته شود می میرد اما در جنگ نرم وقتی کسی را از دست می دهیم یک نفر را از دست می دهیم و یک نفر به یاران دشمن اضافه می شود. در جنگ سخت، اگر فردی مجروح یا مجروح شود، او را می بینیم و درمان می کنیم، اما در جنگ نرم، او را نمی بینیم. اگر ملک ها مسکوت بمانند، هزینه یا تعداد کشته شدگان و مجروحان ما افزایش می یابد، بنابراین هرکسی باید به نسبت جایگاه خود هزینه کند.

به خصوص الان که وزارت ارشاد باید وارد این موضوع شود. ما 25 موسسه فرهنگی داریم که در حال فعالیت هستند و هیچ کاری انجام نمی دهند. به نظر من در کشور ما حجاب اجباری وجود ندارد، وقتی در خیابان راه می‌رویم اصلاً نمی‌فهمیم که حجاب اجباری است یا نمی‌بینیم کسی به دلیل نداشتن روسری زن را اذیت کند. دشمنان از چیزی که عینی نیست ذهنیت می سازند.

ما هیچ کار فرهنگی واقعی در این زمینه نداشتیم. همان خانمی که اصلاً نباید اسمش در رسانه های ما بیاید، بحث دختران خیابان الغنلب را مطرح کرد، بعد موضوع دوربین و تفنگ ما را مطرح کرد، بعد موضوع چهارشنبه های سفید را مطرح کرد. و هرچه می گفت نماد شد اما در مقابل این نمادسازی نهادهای فرهنگی ما اقدام موثری انجام ندادند. ما برای فرهنگ مادی و معنوی هزینه های زیادی کرده ایم، اما نهادهای فرهنگی ما شکست خورده اند. اگر این فتنه به این راحتی در کشور رخنه کرد و تانک های فرهنگی دشمن و آرپی جی میدان ولیعصر را شلیک کرد، مسئولین باید پاسخگوی اقداماتی باشند که برای مقابله با آن انجام دادند.

دشمنان با هدف بی اعتباری، بی اعتباری، مشروعیت زدایی و نمادسازی وارد این فتنه شدند و کار را انجام داده و جوانان این مملکت را سرباز بی باک ساخته اند. این سربازان نترس توسط نیروهای نفوذی در سطوح مختلف و در موسسات مختلف ساخته شده اند. یک وقت یک نفر ندانسته نفوذ می کند، یعنی دشمن ذهنیت کارمند دستگاه اجرایی را به سمتی برده که الان به او بسته شده و کارش را می کند، اما هیچ. همدیگر را نمی شناسند.

در میدان صادقیه پسری را دیدم که به دوستش گفت: «بیا حمله کنیم»، یعنی در فضای واقعی دنبال بازی های رایانه ای می گردد. قبل از اینکه فضای مجازی بر این اختلال تاثیر بگذارد، این بازی های طراحی شده توسط دشمن در وهله اول تاثیر داشتند. دستگاه های فرهنگی ما واقعاً خواب بودند و کشته هایی داشتیم که دیگر به آنها شهید نمی گویند و در واقع به تیم حریف اضافه شدند.

ما دهه 80 و 90 را از دست ندادیم

یکی دیگر از اقدامات دشمن این است که القا کند انقلاب اسلامی دهه 80 را از دست داد، ما دهه 80 را از دست ندادیم و دهه 90 ما هم با عظمت سلام فرمانده را خواند. در فتنه 88 جوانان زیادی به خیابان آمدند. دشمن سعی دارد به جوانان و دولت القا کند که شما سرمایه اجتماعی دهه 80 را ندارید، اگر از آستانه توسعه فرهنگی عبور کنیم، توسعه سیاسی و توسعه اجتماعی راه حل خواهد بود، زیرا فرهنگ ما روشن است و به هر حال، مشکل این است که باید بر این مشکلات غلبه کنیم. مشکل نهایی این است که شکاف هایی وجود دارد که باید پر شود.

دشمن تلاش می کند روحیه دانش آموزان در خیابان ها را زنده کند

کاظمی: دشمن در عرصه فرهنگ به دنبال مردمی کردن اعتراضات است. در واقع سیاست خیابانی و تصمیم گیری در خیابان یکی از مهمترین اهدافی است که دشمن با اعتراضات فرهنگی به دنبال آن است، یعنی تظاهراتی که در حوزه سیاسی صورت می گیرد لزوماً نمی تواند سیاست خیابانی و تصمیمات سیاسی کشور را رقم بزند. از فضای نخبگان به خیابان‌ها می‌روند، بنابراین اکنون دشمنان به جای سرمایه‌گذاری روی دانشگاه و دانشجویان، در خیابان‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند و اگر مزاحمتی برای دانشگاه ایجاد کنند، تلاش می‌کنند روحیه دانشجویان خیابانی را زنده کنند. یعنی دانش آموزان گستاخ و فحاش سرعتشان کم می شود و رفتار منطقی سرکوب می شود.

اگر سیاست و سیاست زمین خیابان شود، این یکی از بزرگترین آسیب ها به دولت است، باید مراقب باشیم از هر طرف سیاست زمین خیابان نشود. در این شرایط باید فضای دانشگاه را برای گفت وگو در حوزه های فرهنگی آماده کنیم و این نکته بسیار مهمی است. یکی از کارهایی که سازمان منافقین انجام داد، سیاست خیابانی بود و در مقابل، افرادی مانند شهید مطهری و آیت الله خامنه ای به نخبه سازی تصمیمات سیاسی ادامه دادند. ممکن است اگر فضای سیاسی را نخبه کنیم، به نفع حرکت سیاسی ما نباشد، اما آن چیزی که برای کشور حاصل می شود، آرامش و تعالی کشور است.

عرب صادق: به نظر من، دشمن به دنبال فرهنگ زدایی از سیاست و برانگیختن نقایص اجتماعی موجود در کشور است، هم از نظر قومی و هم مذهبی. اگر نگاه جنسیتی داشته باشیم، این دیدگاه باعث می شود که گسل اجتماعی در درون خانواده عیب ایجاد کند. ما معتقدیم که زن همسر مرد و مرد زن زن با حقوق مساوی اما متناسب و زن و مرد هر دو دارای مقام خلیفه هستند و هر رئیس و زیردستی سلب اختیار و فرصت است. و اراده، و هرگونه سلب اختیار موجب عدم امکان رشد و تکامل برای شخصی است که بخواهد به مقام خلیفه الله دست یابد.

انتهای پیام/ت 39


نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا