چرا از سلجوقیان به عنوان یک امپراتوری نام برده میشود

موضوع این مقاله ظهور گروهی از ترکان از زندگی ناشناخته قبیله ای در دشت های اوراسیا غربی و تبدیل آنها به فرمانروایان امپراتوری مسلط بر خاورمیانه و آسیای مرکزی است. این گروه از ترکان به رهبری نوادگان سلجوق بن دقاق، در نیمه اول قرن یازدهم (قرن پنجم) مراکز تمدنی باستانی جهان اسلام – شهرهای بزرگ آن سوی رود نیل، ایران و عراق را فتح کردند. قرن هجری) و در آناتولی و قفقاز پیشرفت کرد. غزنویان، بویاس و امپراتوران بیزانس که به ترتیب بر آسیای مرکزی، ایران، عراق و آناتولی حکومت می کردند، در برابر این ترکان شکست خوردند. در این کتاب تبدیل ناگهانی قبیله سلجوقی به یک امپراتوری بررسی شده است. اما تمرکز و توجه ما معطوف به دوره ای کمتر شناخته شده اما تعیین کننده تا پایان سلطنت آلپ ارسلان در 465/1072 خواهد بود. شرق نقطه عطفی محسوب می شود. ترکیب جمعیتی منطقه کاملاً تغییر کرده است. زیرا حملات سلجوقیان با مهاجرت های گسترده همراه بود و در نهایت اینکه این مهاجرت ها همچنان جمعیت حاصل از این مهاجرت ها را تشکیل می دهد. دوران حکومت سلجوقیان همچنین به تثبیت و استقرار مجدد مذهب سنی انجامید که با ظهور سلسله شیعه آل بویه در ایران و عراق و اسماعیلیان فاطمی در سوریه، مصر و عراق تضعیف شده بود. آفریقا در قرن دهم. در دوره سلجوقیان بود که غزالی بین تصوف و اسلام سنی آشتی برقرار کرد و مدارس شهرت یافتند. سلجوقیان که خود منشأ قبیله ای داشتند، برای اداره امور قلمرو خود به بوروکراسی ایران وابسته بودند و ایرانیان با استفاده از سنت های ایرانی-اسلامی به آنها کمک می کردند.مهمترین شخصیت دیوانی ایرانیان خواجه نظام الملک وزیر (متوفی در 486) بود. /1092). بوروکراسی سلجوقی ریشه در سنت های پیش از خود داشت، از جمله سنت های دیوانی غزنویان و آل بویه. سلجوقیان این سنت ها را به همان شکل باستانی توسعه دادند، به گونه ای که تا چندین قرن ادامه یافت. در این زمینه می توان از غصب به عنوان مشخص ترین مصداق یاد کرد. آداب و رسوم فئودالی در دوره عباسیان و آل بویه نیز وجود داشت، اما در دوره سلجوقیان بود که نظام فئودالی با تمام پیچیدگی‌هایش اصلاح شد، به طوری که این نظام در ایران تقریباً به همان شکلی که دوره سلجوقیان تا دوره سلجوقیان مورد استفاده قرار گرفت. دوره قاجار ۷۵۷۵۷۵۹۹۹۸۸۸ اما سلجوقیان به دلیل دیگری نیز مهم هستند. در میان قبایل بیابانی که بین قرن 11 و 15 بر خاورمیانه تسلط داشتند، سلجوقیان اولین فاتحان بودند. پس از آنان نوبت به خوارزمیان رسید که در خوارزم حکومت اضطراری تشکیل دادند. خوارزمیان که اکثر سربازان و اتباعشان کوچ نشین بودند – اگرچه خود کوچ نشین نبودند – از مغولان شکست خوردند. حکومت مغول تا اواسط قرن چهاردهم ادامه داشت. پس از مغولان، تیمور، آخرین فاتح بزرگ صحرا ظهور کرد. او در آغاز قرن پانزدهم از آسیای مرکزی تا سوریه و آناتولی حکومت می کرد. اگرچه قلمرو تیمور در اوج فتوحات امپراتوری مغول کوچکتر بود، اما باید آن را یک قدرت جهانی دانست; زیرا او توانست برخی از فرمانروایان بزرگ غرب آسیا به ویژه سلطان بایزید عثمانی را شکست دهد.(2) اما با وجود سلطنت طولانی مدت و امپراتوری وسیع آنها (حدود یک قرن و نیم سلطنت در ایران و عراق، در مقایسه با
در زبانها، هیچ تک نگاری غربی در مورد سلجوقیان وجود ندارد، تنها موارد قابل استفاده، بخشهایی از کتابهای حجیم و بزرگ است که بیشتر وقایع نگاری است تا تجزیه و تحلیل دلایل موفقیت قابل توجه این قبایل چادرنشین. ترکها مطالب گسترده ای ارائه کردند. و تحقیقات مفصل در مورد سلجوقیان. اما آنها به ندرت به ماهیت فتوحات و سلطه سلجوقیان پرداخته اند. برخی از تحقیقات نیز بر دوره ها یا جنبه های خاصی از سلجوقیان متمرکز شده اند. آثار کارول هلن برند (3)، آن لمتون (4) ) و جورج مکدیس (5) از جمله آنها هستند، اما هیچ یک از تحقیقات ذکر شده بر شکل گیری متمرکز نشده اند و سیر تحول امپراتوری سلجوقیان، از این رو، اطلاعات چندانی از این تحقیق، چه در مورد سلجوقیان و چه سایر سلسله‌های حاکم عشایر و امپراتوری‌های بزرگ اسلامی در دست نیست. . تا سال 1072، سلجوقیان از رهبران قبایل بی نام به سلاطینی تبدیل شدند که ترکیبی از آرمان های ایرانی-اسلامی حکومت و فرهنگ را به ارث بردند. اما با وجود جذابیت آشکار این موضوع، مقالات انگشت شماری به فتوحات و فتوحات سلجوقیان پرداخته است. مقالاتی که کلود کان در بین دهه های 1940 و 1960 نوشته است از جمله این موارد معدود است (6). لذا در این مجال سعی خواهم کرد خلأ موجود در شناخت ما از دوران میانی جهان اسلام و آغاز تسلط ترکان بر خاورمیانه را پر کنم. این کتاب برخلاف سایر پژوهش‌ها جنبه مزمن ندارد، بلکه برعکس، هدف ما تحلیل مسائل کلیدی در تاریخ باستان سلجوقیان است. به نظر نگارنده، تحلیل این موضوعات برای درک این دوران سرنوشت ساز مهم است. زیرا معدود محققینی که در مورد این دوره صحبت کرده اند یا آن را اشتباه درک کرده اند یا از آن غفلت کرده اند.- بنای اسلامی. در نتیجه رعایای کوچ نشین آنها آزرده خاطر و نگران شدند. اما سلجوقیان سنن اسلام را پذیرفتند و از طرفداران سرسخت آن شدند (7). هدف این مقاله نشان دادن این است که این نظریه ها قادر به ارائه توضیح قانع کننده ای از تاریخ اوایل دوره سلجوقی نیستند. اوراسیا غربی بحث ما این است که سلجوقیان ریشه در امپراتوری خزر، واقع در جنوب روسیه داشتند. اکثر علما این پیوند را نادیده گرفته اند.
در مقابل، همه علما به نقش کلیدی قبایل در پیروزی های سلجوقیان اذعان کرده اند. اما رابطه مردان سلجوقی با خاندان سلجوقی روشن نشده است. حتی این عقیده رایج است که پس از آنکه طغرل در سال 431 هجری قمری نیشابور را فتح کرد و خود را سلطان اعلام کرد و سپس اقدام به ربودن ترکمن ها کرد تا آنها را به سرزمین بیزانس بفرستد، ترکمن ها با این توصیف مضطرب و سردرگم شدند. نیروهای نظامی احمق و رهبران باهوش و آگاه. نگارنده بر این باور است که در سالهای اولیه شکل گیری سلسله، رقابت شدیدی میان نوادگان متعدد سلجوقی، مؤسس سلسله، برای حمایت از افراد قبیله وجود داشت. این تلاشها حتی پس از فتح بغداد (447 هجری) توسط طغرل نیز ادامه یافت. طغرل در این دوره در لشکریان خود بردگانی را به خدمت گرفت و در دوره ها و سرزمین های مختلف جهان اسلام فعالیت کرد. (8). بنابراین، محققان ترکمن ها را فاقد نظم و انضباط تصور کرده اند (9) در حالی که همین ترکمن ها بودند که سلسله های غزنوی را در آسیای مرکزی و خراسان و خاندان بویا را در ایران و عراق سرنگون کردند و باعث فروپاشی قدرت بیزانس شدند. آناتولی. . از سوی دیگر، معتقدم سربازان دشت بر خلاف تصور محققین، سربازان کارکشته و حرفه ای بوده اند. دورانی که خلفای قائم و قدیر سعی در رویارویی علمی با شیعیان آل بویه داشتند (10) اما همچنان سلجوقیان را سنی ثابت و بالاتر از همه حنفیان متعصب معرفی می کنند. سلجوقیان وابسته به محیط و شرایط مختلف سیاست های مذهبی متفاوتی را در پیش گرفتند. علاوه بر تعصب سلجوقیان نسبت به سنن، شواهد نشان می‌دهد که تعداد زیادی از اعتقادات شمن و نیز همدردی با تشیع در میان قبایل وجود داشته است. هجوم سلجوقیان به آناتولی که چهل سال قبل از جنگ ملازگرد رخ داد، زاییده نیازها و ضروریات زندگی عشایری، از میل به جهاد با کفار و یا حتی از میل و میل سلاطین به دور شدن بود. از سرزمین مستعمره ایران و عراق.
فروپاشی اقتصادی و انحطاط جمعیتی آناتولی مانند دیگر سرزمین های خاورمیانه از مدت ها قبل از ظهور سلجوقیان آغاز شده بود. پیروزی های سلجوقیان عمدتاً به دلیل جمعیت کم آناتولی، ضعف دفاعی و کمبود تجهیزات در برابر حملات از شرق بود. ناتوانی بیزانس در مقابله با ترکمن ها از سال 1040 بعد از میلاد نشان می دهد که نبرد ملازگرد بیش از آنکه یک نقطه عطف باشد نمادین است. نتیجه مهاجرت هایی که زخم های جمعیتی و سیاسی بر جای گذاشته است. مغول ها، ما مجبور به استفاده از استدلال های خاصی هستیم و نتیجه گیری باید در رابطه با سایر قبایل کوچ نشین اوراسیا در زمان های مختلف باشد – از دوران باستان تا دوره معاصر. چنین روشی بدون مشکل نیست. برای مثال، تلاش برای محاسبه تعداد اعضای یک خانواده (خانه) سلجوقی در قرن یازدهم از مقایسه آن با خانواده های قبایل قزاق و قرقیز در قرن 18 و 19 موجه به نظر می رسد. نویسنده اولین کسی است که اعتراف می کند که این نوع مقایسه چیزی را ثابت نمی کند. اما او ارقامی را ارائه می دهد که نسبی هستند و می توانند مبنایی برای بحث باشند. با توجه به کمبود منابع از اوایل دوره سلجوقیان، در این مقاله سعی بر این نیست که احکام قطعی و غیرقابل نقض در مورد سلجوقیان و اتباع آنها ارائه شود، بلکه سعی شده است تا تحلیلی دقیق و کامل از مسائل داشته باشیم.

منابع تاریخی اوایل دوره سلجوقی

تلاش برای نگارش تاریخ هر یک از مردمان چادرنشین، مورخ را با چالش های زیادی مواجه می سازد. بیش تر منابع ما را وقایع نگاری های فارسی و عربی دوره ی میانه تشکیل می دهد. گرچه من بیش از دیگران از منابع ارمنی و گرجی و اطلاعات باستان شناختی استفاده می کنم. با این که منابع مورد استفاده ی ما در مقایسه با یک قرن پیش که بارتولد ترکستان تا عهد مغولان را نگاشت، افزایش نیافته اما فهم ما از این منابع بهتر شده است. پژوهشگران جدید تأکید می کنند که منابع تاریخی عربی و فارسی، بخشی از سنت ادبی را تشکیل می دهند. بنابراین منابع را باید در همین چارچوب ارزیابی کرد.(11)
هم چنین تاریخ نگاری اسلامی اغلب با سیاست مرتبط بود. اکثر کتاب ها برای جلب عنایت فرمانروایان و یا وزیران آن ها نگاشته می شد. کتاب های تاریخ اغلب برای پشتیبانی از برنامه های سیاسی به ویژه توجیه مشروعیت یک سلسله نوشته می شد. رویدادها نه به خاطر حفظ گذشته ی تاریخی بلکه برای رسیدن به اهداف سیاسی و ادبی نویسنده ثبت و ضبط می شدند.(12)
از آن جا که از هیچ یک از حکومت های اسلامی دوره ی میانه اسناد آرشیوی بر جا نمانده، به عنوان منابع اصلی به منابع متنی متکی هستیم. البته در بررسی تاریخ حکومت های اقوام چادرنشین با مشکل دیگری مواجه هستیم؛ منابع اصلی این حکومت ها را نویسندگان ملت های مغلوب نوشته اند. تاریخ سری مغول، استثنایی بر این قاعده است. این نویسندگان خواه از روی دشمنی و خواه به صورت ناخودآگاه تصویرهای مغرضانه و مبهمی از مهاجمان بیگانه به دست داده اند.
اگر کسی بخواهد در زمینه ی تاریخ سیاسی خاورمیانه دوره های میانی پژوهش کند، کار چندانی برای خنثی کردن چنین اغراض و دشمنی هایی نمی تواند انجام دهد، جز این که پیش از استفاده از اثر یک نویسنده، اهداف سیاسی و ادبی آن نویسنده را به دقت تمام در نظر داشته باشد و در صورت امکان، آن را با سایر منابع بسنجد. به همین دلیل، من از منابع اصلی مربوط به دوره ی متقدم سلجوقیان ارزیابی مختصری ارائه داده ام که البته ارزیابی جامع و کاملی نیست اما برای آگاه ساختن خواننده از مشکلات مربوط به متون ادبی ارائه شده است.(13)

تاریخ مسعودی بیهقی

نخستین منبع ما در مورد برآمدن سلجوقیان، تاریخ مسعودی نوشته ی بیهقی (470-385)، مورخ دربار غزنویان است.(14) قسمت های بازمانده از این اثر، سال های 421 تا 431 سلطنت سلطان مسعود غزنوی را در بر می گیرد. بیهقی از دبیران ارشد دستگاه دیوان سلطان مسعود بود. کل این اثر، مجموعه ی کامل و مفصل تری را تشکیل می داده است. حجم زیاد این اثر، استنساخ آن را برای صحافان غیراقتصادی می کرده است. از همین رو، بخش های زیادی از آن از میان رفته است. با این حال آن چه را که از این اثر به دست ما رسیده باید در زمره ی آثار فوق العاده مهم و به تعبیر امروزی «فوق العاده خواندنی» تاریخ نگاری اسلامی برشمرد.
بیهقی در این اثر از سیاست غزنویان، شخصیت سلطان مسعود و وزیران او، وجود دسیسه های دایمی در دربار و تصمیم گیری های سیاسی و راهبردی غلط که به از دست رفتن خراسان، ثروت خیزترین ایالت، و افتادن آن به دست سلجوقیان منجر شد، آگاهی های بی نظیری به دست می دهد. بسیاری از اسناد رسمی که بیهقی به عنوان دیوانی ارشد دربار بدان ها دسترسی داشته و ضمیمه ی اثر خود کرده، برای مورخان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از دیدگاه ما، گزارش های جاسوسان غزنوی از اردوگاه سلجوقیان و رونوشت عرایض سران سلجوقی به سلطان مسعود اهمیت فوق العاده ای دارند. بیهقی هم چنین گزارش هایی از شاهدان عینی از جنگ میان غزنویان و ترکمانان فراهم آورده و نظرات بی همتایی از علل انحطاط غزنویان به دست داده است. از قرار معلوم، خود بیهقی قرارداد صلح میان چغری و غزنویان را تنظیم کرده است.(15)
بنابراین، اثر بیهقی برای مطالعه ی دوره ی برآمدن سلجوقیان از اهمیت چشمگیری برخوردار است. تاریخ مسعودی یکی از معدود منابعی است که از حضور سلجوقیان در آسیای میانه و ایران آگاهی به دست می دهد؛ آگاهی هایی که از ملک نامه های هوادار سلجوقیان به دست نمی آید. افزون بر این، بیهقی خود معاصر رویدادهایی است که شرح می دهد اما هر چند بخش های باقی مانده از تاریخ مسعودی رویدادهای بعضی از سال های سرنوشت ساز برآمدن سلجوقیان از تاخت و تاز آنان به خراسان در زمان سلطنت مسعود تا پیروزی آنان در دندانقان و تسخیر نیشابور، مرکز خراسان، به دست طغرل را در بر می گیرد، از لحاظ رویدادنگاری و تمرکز بر حوادث، حاوی محدودیت هایی در چشم انداز و زاویه ی نگاه است. زیرا عمدتاً از چشم انداز دربار غزنویان به رویدادها نگریسته شده است. با این که تاریخ مسعودی یک اثر رسمی درباری و سلسله ای نیست، اهداف ادبی نویسنده که تاریخ را وسیله ی عبرت آموزی قرار داده، شکل دهنده ی این کتاب بوده است. از این نظر، تاریخ مسعودی بیش تر به تجارب الامم ابن مسکویه شباهت دارد تا به تاریخ هایی که برای مشروعیت بخشی به وسیله ی فرمانروایان سفارش داده می شدند.(16) اما این بدان معنا نیست که گزارش های بیهقی را باید دربست پذیرفت. با این که بیهقی به هنگام نگارش کتاب عهده دار مقام رسمی بود، فقط بعضی از اسنادی که وی ضمیمه ی اثر خود کرده، اصالت دارد و نه همه ی آن ها. بسیاری از این اسناد به هنگام عزل وی در دوره ی سلطنت عبدالرشید(440-443) از میان رفته است.(17)
چنان که یورگن پل ثابت کرده(18)، یک بند از کتاب که ظاهراً نسخه ای از گزارش یک جاسوس است، به منظور عبرت آموزی ضمیمه ی اثر شده است. حتی هنگامی که یک «رویداد»، محلی از واقعیت دارد، باز هم کارکرد آن با کارکرد روایت یک رویداد تاریخی که صرفاً به خاطر خودش روایت می شود، تفاوت دارد.(19)

زین الاخبار گردیزی

تاریخ گردیزی که در سال 440- 443 به نام سلطان عبدالرشید غزنوی به نگارش درآمده(20) حاوی آگاهی هایی است درباره ی سلجوقیان به ویژه برخورد آن ها با سلطان محمود و مسعود. چنان که خود نویسنده اشاره دارد، بخشی از این کتاب به منظور بزرگداشت غزنویان نوشته شده است(21) اما با این که تاریخ گردیزی در نگاه نخست یک گزارش تاریخی خشک به نظر نمی رسد، درباره ی نخستین مهاجرت سلجوقیان به خراسان گزارش های جدی عرضه می کند که به وسیله ی دیگر منابع نیز تأیید می شوند. چنان که اعداد و ارقامی که گردیزی درباره ی شمار مهاجران سلجوقی ارائه کرده، معقول به نظر می رسد. قدمت این منبع، ارزش ویژه ای بدان می بخشد اما مطالبی که به طور مستقیم به سلجوقیان مرتبط می شود، بسیار اندک است.

اقتباس از سایر منابع ملک نامه

با همه ی ارزشی که برای دو کتاب بیهقی و گردیزی قائل هستم، در مورد اصل و نسب سلجوقیان غیر از روایت های برگرفته از ملک نامه (22) اثری که به آلپ ارسلان تقدیم شده، منبع دیگری در اختیار نداریم.(23)
ملک نامه از میان رفته است اما اقتباس هایی از آن در بعضی از منابع حفظ شده است. کامل ترین اقتباس از ملک نامه در روضه الصفای میرخواند حفظ شده است. ملک نامه هم چنین اصلی ترین منبع کتاب وقایع نگاری سریانی بارهبرائوس درباره ی سلجوقیان است.(24) دو اثر مربوط به اوایل قرن سیزدهم، بخش هایی از اخبار الدوله السلجوق منسوب به حسینی و بعضی مطالب مربوط به دوره ی متقدم سلجوقیان در الکامل فی التاریخ ابن اثیر نیز عمدتاً از ملک نامه اقتباس شده است.(25)
از قرار معلوم، ملک نامه بر موضوع اصل و نسب و خاستگاه سلجوقیان متمرکز بوده است.(26) و معلوم نیست به دوره ی سلطنت آلپ ارسلان نیز پرداخته است یا خیر اما ظاهراً دوره ی سلطنت طغرل را مورد بحث قرار داده بود. مطالب ملک نامه در سایر آثار با کم و کاستی هایی ضبط شده است. از این رو در گزارش های برگرفته از ملک نامه تفاوت های فاحشی به چشم می خورد. به عنوان مثال، برخلاف وقایع نگاری های مورخان مسلمان که طغرل را بنده ی مطیع و سر به راه خلیفه توصیف نموده اند، گزارش های کشیش بارهبرائوس نشان می دهد که پاسخ طغرل به خلیفه که خواستار مهار سربازان سلجوقی شده بود، متکبرانه و سربالا بوده است.(27) نمی توان ثابت کرد که آیا این گزارش، بازتاب دشمنی خود بارهبرائوس با سلجوقیان بوده و یا بازتاب حال و هوای دربار آلپ ارسلان که ملک نامه در آن نوشته شد. البته ملک نامه در قرن یازدهم و دوازدهم دستکاری شده است تا نشان داده شود که سلجوقیان پیوستگی بیش تری با اسلام (تسنن) داشته اند. هم چنین می دانیم که ملک نامه به عربی نیز ترجمه شده اما از گزند روزگار در امان نمانده است.(28)

مرات الزمان ساباط بن الجوزی

مرات الزمان متنی است عربی و مربوط به قرن سیزده که حاوی آگاهی های قدیمی تری است و به ویژه راجع به رویدادهای بغداد و عراق مطالب ارزشمندی دارد متن کامل این اثر به چاپ نرسیده است لیکن علی سویم بخش های مربوط به سلجوقیان این اثر را تصحیح کرده است. سبط بن الجوزی خود اذعان دارد که مطالبش را از غرس النعمه، مورخ بغدادی (480-416) اقتباس کرده است.(29)
غرس النعمه بسیاری از رویدادهایی را که توصیف نموده، به چشم دیده است. وی هم چنین شاهد ارزشمندی برای دوره ی سلطنت سه سلطان نخست سلجوقی، طغرل، آلپ ارسلان و ملکشاه بوده است. اکثر گزارش های او بی همتا است. باز هم در این جا تحلیل و ارزیابی مطالب دشوار است، چرا که کتاب او به طور کامل به دست ما نرسیده است.(30) در حالی که معلوم شده بخش عمده ی مطالب سبط بن الجوزی از غرس النعمه اقتباس شده، اما مشخص نیست که چه مقدار از مطالب به مرور زمان دچار تغییر و تبدیل شده است.

نصره الفتاح اصفهانی

نصره الفتره اصفهانی که در اواخر قرن دوازده به نگارش درآمده، هنوز به چاپ نرسیده است. فقط نسخه ای واحد از آن در کتابخانه ی ملی پاریس موجود است. این کتاب که در قرن سیزدهم توسط بنداری تحت عنوان زبده النصره تلخیص شده، همواره مورد استفاده ی پژوهشگران بوده است. هوتسما در 1889 زبده النصره را به چاپ رسانده است. با این که بنداری در تلخیص بسیاری از بخش های نصره الفتره افراط به خرج داده، اما 48 برگ از آن را که به تاریخ سلجوقیان تا دوره ی سلطنت ملکشاه مربوط می شود، عینا و کلمه به کلمه نقل کرده است. بخش عمده ی سایر قسمت ها، از خاطرات انوشیروان بن خالد، وزیر سلجوقیان که به تاریخ 527 ق، در بغداد نگارش یافته، اقتباس شده است. منابع بخش های نخست زبده النصر، معلوم نشده است. به احتمال زیاد، منابع این اخبار، خود دربار سلجوقیان بوده است. گرچه اصفهانی و انوشیروان هر دو تحت تأثیر تجارب تلخ شخصی، به تاریخ سلجوقیان نگاه منفی دارند، نتیجه گیری مشخص و قطعی درباره ی صحت اخبار و یا مغرضانه بودن اطلاعات آن ها درباره ی دوره ی متقدم سلجوقیان دشوار است. چرا که هر دو آن ها در این دوره عرصه ی سیاست فعال بودند (در مورد اصفهانی باید گفت که وی در این دوره زنده بوده است.) به هر حال اصفهانی و بنداری در مورد ترکمانان مطالب چندانی ندارند. گو این که این اثر درباره ی طغرل و روابط او با خلیفه، حاوی مطالب قابل توجهی است. (31)
آثاری که مورد بحث واقع شدند، منابع اصلی تاریخ نگاری اسلامی در خصوص سلجوقیان به شمار می آیند. اما در دیگر منابع تاریخی عربی و فارسی نیز می توان به مطالب پراکنده ای در این خصوص دست یافت. این منابع روایت های بی شمار جنگ ملازگرد تا شرح حال داعی فاطمی، مؤید فی الدین را در بر می گیرد. بسیاری از این منابع در دوره های متأخر نوشته شده اند از این رو در مورد ارزش آن ها باید تردید نمود. (32) مؤید فی الدین گزارش ارزشمند اما جانبدارانه ای از فعالیت هایش برای ترویج مذهب اسماعیلی در ایران و عراق در برابر پیشروی سلجوقیان به دست داده است. (33) با این همه، اکثر مورخان ایرانی به سلجوقنامه ی ظهیرالدین نیشابوری (مربوط به اواخر قرن دوازده) متکی بوده اند؛ منبعی نه چندان مهم که از روی رویدادهای دوره ی متقدم سلجوقیان به شتاب عبور کرده و مطالب چندانی ارائه نداده است. (34)
جای تأسف بسیار است کتابی که به سفارش طغرل و به قلم شخصی به نام ابن حصول درباره ی ترکان نوشته شده، از میان رفته است و جز مقدمه، چیزی از آن بر جای نمانده است. زیرا این کتاب می توانست تصویری را که طغرل می خواست از خود نشان دهد، آشکار سازد. (35)
بعضی از تواریخ محلی نیز که گاه حاوی آگاهی های مفیدی درخصوص دوره ی متقدم سلجوقیان هستند. اما بی چون و چرا باید گفت یکی دیگر از مهم ترین منابع، مطالب ابن اثیر درباره ی ترکمانان عراقی است که از یک منبع نامعلوم و غیر از ملک نامه برگرفته شده است. (36)
دوره ی متقدم سلجوقیان مشکلات خاص خود را دارد. برای این دوره، برخلاف انتظار منابع نسبتاً زیادی در اختیار داریم. حداقل این که منابع این دوره بیش تر از بعضی دوره های متأخر سلجوقیان است. در کنار گزارش های دو شاهد عینی، یعنی گردیزی و بیهقی، گزارش ملک نامه را در اختیار داریم که به شکل های مختلف در سایر منابع روایت شده است. هم چنین گزارش های غرس النعمه که از طریق سبط بن الجوزی منتقل شده است. اما تشخیص این که کدام یک از بخش های این گزارش ها مربوط به قرن یازدهم و کدام بخش ها حاصل بازسازی دوره های بعدی است، دشوار و حتی غیرممکن است. اگر سلجوقنامه برای آلپ ارسلان نوشته شده باشد، باید بهترین منبع برای سلجوقیان باشد. اما سیر دگرگونی مطالب این منبع، بازتاب کننده ی منافع گوناگون بوده است. لیکن ماهیت و اهداف این منافع تا به امروز روشن نشده است. با این که مشکلات موجود در منابع این دوره، راه چالش و نقد را برای هر گونه تحلیل و تفسیری باز می گذارد، تحلیل های نگارنده از این دوره را می توان به مدد سایر منابع محک زد. در مورد فتوحات سلجوقیان و استقرار در شرق آناتولی و قفقاز، منابع یونانی و مهم تر از همه، منابع آن دوره و یا نزدیک به آن دوره ی ارمنی و گرجی را در اختیار داریم که تکمیل کننده ی منابع اسلامی هستند. البته این منابع نیز مشکلات خاص خود را دارد و آلوده به اغراض گوناگون هستند. آرسیتاکسی لاسیتورتسی، مهم ترین مورخ ارمنی هم دوره ی سلجوقیان، هجوم این قوم را نتیجه ی کفرالهی می داند که بر سر ملت ارمنی نازل شده است. بخش عمده ی کتاب وی، سوگواری برای سرنوشت ملت ارمنی است. بعضی از مورخان ارمنی آگاهی هایشان درباره ی سلجوقیان را از مورخان مسلمان گرفته اند. (37) وقایع نگاری های گرجی که به خاطر مطالب شان در مورد اسکان سلجوقیان در قفقاز ارزش ویژه ای دارند، به سفارش دربار گرجستان نوشته شده اند. از این رو غالباً دغدغه ی توجیه مشروعیت بعضی از شاهان گرجی را دارند. در حالی که بعضی دیگر از منابع گرجی به کلی خالی از اطلاعات تاریخی هستند. (38) منابع یونانی، ارمنی و گرجی با همه ی کاستی هایی که دارند، در کنار منابع اسلامی چشم انداز دیگری به تاریخ سلجوقیان را در اختیارمان می گذارند. افزون بر این ها، مجموعه ی
فزاینده ای از شواهد و مدارک باستان شناختی درباره ی آناتولی را در اختیار داریم. اما تفاسیر و تحلیل های این گونه مدارک، مشکل آفرین، و شمول آن دارای کاستی هایی است. کاوش های باستان شناسی در آسیای میانه، ایران غربی، عراق و سوریه نیز گاه بر روی از جنبه های فتوحات سلجوقیان پرتو
می افکند. عناصر چادرنشین در مدارک باستان شناختی چندان به چشم
نمی آیند. زیرا اطلاعات این منابع بیش تر درباره ی جوامعی است که سلجوقیان با آنان تماس داشتند، تا خود ترکمانان.

تاریخ نگاری جدید در آغاز دوره سلجوقیان

چنان که پیش تر گفته شد، شمار پژوهش های جدید درباره ی سلجوقیان، اندک و ناچیز است. شاید بتوان انتشار کتاب چهار جلدی Recuil des texts relatives a I histoire des seljalcids را یک نقطه ی عطف به شمار آورد. اما تصحیح کتاب های بنداری، کرمانی، خلاصه ی کتاب ابن بی بی و اقتباس عثمانی ها از همین متن توسط هوتسما آگاهی های چندان درباره ی دوره ی متقدم سلجوقیان به دست نمی دهد. صفحاتی از کتاب بنداری را می توان استثنایی بر این قاعده شمرد. کتاب پرارج ترکستان نامه ی بارتولد که در 1900 به چاپ رسید و هنوز هم از ارزش پژوهشی برخوردار است. نخستین کار پژوهشی مهم در خصوص اوایل دوره ی سلجوقیان است. (39) با این حال، نقش سلجوقیان در ترکستان نامه چندان چشمگیر نیست و این سلسله تحت الشعاع سامانیان، عزنویان و قراخانیان قرار گرفته است. علت اصلی علاقه ی بار تولد به این سلسله ها، نظریه ی هشتم اوست که
می گوید :« اصل مالکیت قبیله، تضعیف کننده ی اصل وحدت قدرت است.» (40)
بارتولد برخلاف پژوهشگران بعدی و هم چنین سنت تاریخ نگاری اسلامی، بر پیوند سلجوقیان با ریشه های قبیله ای و نفی آرمان های فرمانروایی و فرهنگی ایران- اسلامی از طرف آنان تأکید دارد و سلاطین نخست سلجوقیان را کاملاً تابع مذهب و شریعت نمی داند؛ نظری که در آثار پژوهشگران بعدی بازتاب یافت. (41)
تنها پژوهش مطلوب درباره ی سلجوقیان در زبان های غربی، فصلی از کتاب پنج جلدی تاریخ ایران کمبریج به قلم باسورث است. (42) سلسله ی سلجوقی در این کتاب در کنار سایر سلسله ها مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل مربوط به سلجوقیان، تاریخ این سلسله به نحوی مطلوب و ستودنی روایت شده است؛ به گونه ای که یک چارچوب وقایع نگارانه ی منظم ترسیم شده است. اما نویسنده این فصل، در بررسی اوایل دوره غزنوی تحلیل و نه نقل صرف وقایع را روش کار خود قرار داده است. (43)
در فصل 7 و 9 این مجلد از تاریخ ایران کمبریج، تاریخ سلجوقیان در زمینه ی و بطن تاریخ غزنویان مورد بحث قرار گرفته است؛ یعنی در ذیل مباحث ظهور سلجوقیان در قلمرو غزنوی و بحث مربوط به جنگ میان سلجوقیان و غزنویان. به عقیده ی باسورث، احتمالاً مهاجرت سلجوقیان و اتباع آنان به ماوراءالنهر که سرآغاز ظهور این سلسله شد، در نتیجه ی کمبود مراتع و تمایل آنان برای استخدام در سپاهیان قراخانی و غزنوی صورت گرفت. این دو سلسله، جانشین سامانیان شده بودند. البته باسورث اذعان دارد که مهاجرت مسأله ی پیچیده ای است و نمی توان آن را فقط به یک علت واحد فروکاست. (44)
باسورث سلجوقیان نخستین را «وحشی» و «گروه غارتگر» خوانده که تقلیدی است از داوری منابع غزنوی درباره ی آنان. (45) باسورث ورود ترکمانان به خراسان را «فاجعه» توصیف نموده و «لاقیدی و بی مسوولیتی آنان در قبال زمین و طبیعت» را تقبیح کرده است. (46) لیکن خود سلجوقیان مسلمان، ورودشان را به خراسان «فاجعه» ندانسته اند. تفاوت میان زندگی شبانی و شهری را نمی توان با عناوین مسوولیت پذیری و بی مسوولیتی توصیف کرد. بنابراین با این که پژوهش باسورث برای فهم علل ناکامی شیوه های نظامی و اداری غزنویان در مقابله با سلجوقیان که به از دست رفتن خراسان منجر شد، بسیار ارزشمند است، برای فهم اهداف سلجوقیان و ماهیت جامعه ی سلجوقی چندان به کار نمی آید. چنان که از عنوان این پژوهش بر می آید، هدف باسورث، شناخت و بررسی سلجوقیان نبوده است. پژوهش کلود کاهن، پژوهشگر فرانسوی در زمینه ی سلجوقیان متقدم نیز در درجه ی نخست اهمیت قرار دارد. (47) کاهن تحلیل منابع دوره ی متقدم سلجوقیان، بازسازی، بر آمدن و یورش آنان به آناتولی را وجه همت خویش قرار داده و با این که عمدتاً به تاریخ سیاسی سلجوقیان توجه داشته، از نقش کلیدی قبایل ترکمان نیز غافل نشده است. اما نه برای بررسی دلایل ظهور سلجوقیان تلاش به خرج داده و نه مناسبات خاندان سلجوق با قبایل را موشکافانه مورد بررسی قرار داده است. تسخیر حیرت انگیز بخش وسیعی از قلمرو خاورمیانه به دست سلجوقیان، در کتاب کاهن بیش تر جنبه ی توصیفی دارد تا تحلیل. جامع ترین اثری که تاکنون درباره ی سلجوقیان به نگارش در آمده، کتاب مطالعاتی در تاریخ اغوزها و ترکمانان آسیای میانه از قرن نهم تا قرن سیزدهم، نوشته ی آغاجانف (48) مورخ شوروی است. (49) با این حال، این کتاب چندان مورد توجه مورخان غربی قرار نگرفته است. کتاب اخیر او نیز که درباره ی سلجوقیان است و با این که به آلمانی ترجمه شده، به همین سرنوشت دچار شده است. (50)
وی در هر دو کتاب در صدد بازسازی تاریخ سلجوقیان به صورت وقایع انگاری است. موضوع بررسی کتاب نخست، قبایل ترکمان و موضوع کتاب دوم، حکومت سلجوقیان در شرق است. در کتاب نخست، هم چنین در مورد ساختار اجتماعی قبایل ترکمان به طور مفصل بحث شده است. (51) اما متأسفانه در همین قسمت، مفاهیم نظری منسوخ دوره ی شوروی به ویژه
«ماهیت فئودالی قبایل» به چشم می خورد. این در حالی است که مفهوم فئودالیسم برای فهم جامعه ی ایلی چادرنشینی بسنده نیست. زیرا رعیت به زمین، از ضرورت های فئودالیسم به شمار می رود؛ مفهومی که به کلی با زندگی چادرنشینی بیگانه است. پژوهش آقاجانف به خاطر استفاده ی وسیع از منابع فراوان متنوع ارزشمند است- گو این بعضی از منابع ارجاعی او قابل بررسی نیستند. مثلا او با وجود منابع چاپی، به نسخه های دستنویس مجموعه های موجود در روسیه ارجاع داده است- اما ناکامی او در اتخاذ هرگونه رویکرد انتقادی به منابع، نتیجه گیری های او را با تردید مواجه می سازد. به عنوان مثال، وی از منابع قرن چهاردهم و حتی قرن هفدهم چنان بهره می گیرد که گویی ارزش این منابع با اعتبار آثار بیهقی و گردیزی برابری می کنند. پژوهشگران ترک سال هاست که به بررسی سلجوقیان علاقه مند شده اند. اما این پژوهش ها در خارج از ترکیه مخاطبان دانشگاهی چندانی نداشته است. خلیل اینالجیق در کتابی که به سال 1944 منتشر کرد، از تسخیر آناتولی به دست سلجوقیان شرح مفصلی به دست داد که به نحوی گسترده در آثار بعدی بازتاب یافت. (52) دیگر پژوهشگران برجسته ی ترک هم چون ابراهیم قفس اغلو (53) و محمد کویمن (54) نیز مطالعات مفصلی در مورد سلجوقیان انجام داده اند.
در مکتب تاریخ انگاری ناسیونالیستی ترک ها، که پس از تأسیس جمهوری ترکیه به دست آتاتورک رشد یافت، فرض بر این قرار گرفته است که ترک ها از نبوغ ذاتی دولت سازی برخوردار بوده اند و سلجوقیان به عنوان یکی از نمونه های این سخن مثال آورده می شد. بنابراین ضرورتی برای تبیین و تحلیل دیده نمی شد. (55) اما این نظریه ای نیست که امروزه بتواند مورد پذیرش دیگران قرار بگیرد. در سال های اخیر بعضی از پژوهشگران ترک در مورد سلجوقیان نظرات دیگری مطرح کرده اند و از روایت های محض نسل های پیشین فراتر رفته اند. (56) به ویژه پژوهش سعید پلات که در حد گسترده ای از مواد و منابع تطبیقی مردم شناسی و جمعیت شناسی بهره گرفته، نشان دهنده ی رهیافت جدیدی است. پژوهش جامع فاروق سومر درباره ی ترکمانان دوره ی میانه را نیز باید در این جا نام برد. گو این که در این پژوهش، بر سلجوقیان تمرکز نشده است. (57)
اخیراً بعضی از پژوهشگران غربی آثاری را به چاپ رسانده اند که با جنبه هایی از مسایل مطرح شده در این کتاب هم خوانی دارند. به عنوان مثال می توان از پژوهش معروف جنگ ملازگرد، نوشته ی کارول هیلنبراند و اسپروس وریونیس نام برد. (58) امید صافی در پژوهش اخیر خود، بر تصویر سلجوقیان به عنوان فرمانروایان دین پرور خدشه وارد ساخته و ادعا کرده است که فرمانروایان متأخر سلجوقی برای تحکیم بنیان مشروعیت خود، چنین تصویری از خود ارائه داده اند. (59) صافی بیش تر به تاریخ انگاری سلجوقیان به ویژه ادبیات مذهبی پرداخته است تا به خود تاریخ سلجوقیان.
فهم ما از تاریخ سلجوقیان به دلیل محدودیت منابع همواره ناقص و نابسنده خواهد بود. با این حال، این دوره در خور بازخوانی های مکرر است، چرا که از تمام ظرفیت های آن ها بهره گیری نشده است. پژوهش در زمینه ی ظهور ترکمانان در مقایسه با بررسی تاریخ خاندان سلجوق، دشواری های بیش تری دارد. بررسی تاریخ بر آمدن ترکمانان، به فهم فرایند مسلمان شدن ترکان و ابزارهای چیرگی قبایل چادرنشین بر خاورمیانه کمک خواهد کرد. موفقیت گسترده ی سلسله های ترک با خاستگاه های ایلی- سلجوقیان، آق قویونلو، تیموریان، عثمانی ها و دیگران- در چیرگی نهصد ساله بر شرق جهان اسلام می تواند موضوع پژوهش های دیگر باشد. به ویژه تأثیر
سنت های دشت ها بر این سلسله ها می تواند موضوع پژوهش باشد.

سرنخ:

1- برای این دوره بنگرید به:
Ibrahim Kafesoglu, Harezmsahlar Devleti Tarihi, (485-617) Anker: Turk Tarih Kurumu, 1956.
2- برای خلاصه مطالعات در مورد مغولان: 8- بلکفورد7598 چاه: 759-1998: Black 2007;
در پرونده تیمور، نگاه کنید به:
بئاتریس فوربز، مانز، ظهور و حکومت
تامرلن، کمبریج: انتشارات دانشگاه کمبریج. 1989.
3- کرول هیلنبراند، اسطوره ترکی و نماد مسلمان: نبرد مازیکرت، ادینبورگ: انتشارات دانشگاه ادینبورگ. 2007.
4- AKS Lambton, Continuity and Change in Medieval Persia: Aspects of Administrative, Economic and Social History, یازدهم تا چهاردهم. Centuries, London: I turis, 1988.
برخی از مقالات دیگر در eadem، به عنوان مثال
Theory and Practice in Medieval Islam Governmet, London: variorum reprints 1980. and Politics in eadem reprints variedao19, Reprints Aleventh19, Bagh. and Learning in Classical Islam, Aldershot: variium, reprints, 1991.
6- چند مورد از این مقالات در مجموعه زیر گردآوری شده است:
و Oriens Christianus, London: variorum Reprints, 1974. ، رجوع کنید به:
امید صافی، سیاست دانش در اسلام پیشامدر: مذاکره ایدئولوژی و تحقیق دینی، چاپل هیل، NC: انتشارات دانشگاه کارولینای شمالی، 1006، pp. 1-9.
در مورد سلطه سلجوقیان با سنت ایرانی-اسلامی ر.ک:
A. KS Lambton, The Internal Structure of the Saljuq Empire” in J. A. Boyle (ed), The Cambridge History of Iran, v: the Saljuq and Mongol Periods, Cambridge: Cambridge University Press, 1968, pp. 206-19.
8 – این تحقیق فیلد استثناست
سی. ای بوسورث غزنویان: امپراتوری آنها در افغانستان و ایران شرقی 1040-994، ادینبورگ: ادینبورگ: انتشارات دانشگاه، 1903، صص 689-241. Angold, The Byzantine Empire, 1025-1205, London: Longman, 1997, p.119: cf Bosworth, The Ghaznavids.p.224. (ed), Islamic Civilization 950- . B. Cassier, 1973, 155- 65.
11- Julie Sott Meisami, Parsian Historigaphy to the end of Twelfth Century, Edinburgh University Press, 1999.757575999988812- مراجعه کنید به TheDisus.S.S. طاووس، تاریخ نگاری اسلامی قرون وسطی و مشروعیت سیاسی: بلامیس تاریخنامه، لندن: روتالج، 207، ص. 1- 4.7575759998813- تحقیقات بیشتر در مورد سلجوقیان انجام شود، فعلاً نگاه کنید به:
Claus Kahen “The Historiography of the SeIjuqid period” in Bemard Lewis and P.M. Holt, Historian of the Middle East, London, O59x. -78: میثمی، تاریخ نگاری فارسی، ص. 141- 280.
14- برای اطلاعات بیشتر ر.ک:
میسمی، تاریخ نگاری فارسی. p.p. 79-108، ام آر والدمن، به سوی نظریه ای از روایت تاریخی، مطالعه موردی در فارسی-اسلامی در. تاریخ نگاری، کلمبوس، OH: انتشارات دانشگاه ایالتی اوهایو. 1980: CE Bosworth, “An Oriental Samel Pepys? Abu I. Fadl Bihaqis Memories of Court Life in Eastern Iran and Afghanistan 1030-1041: JRAS 3rd series, 14 (2004), pp13-25.
1, pp13-25.
85. – همان، ص 18-82.
17- همان، ص -اخبار تصحیح رحیم زاده ملک تهران: انجمن آثار فرهنگی و برجستگی های فرهنگی، ص 65-69. : Claude 7578-85999 , Histoire des Origines Seljukides, Orients 2 (1949), pp. 31-65.
23- ابن العاصم، بوغیات الطالب فی تاریخ حلب، علی سویم (اد) آنکارا، ترک تاریخ کورومو، 1976، ص 32، es Cahen، “مالک نامه” ص. 33.
24- Bar hebraeus, Chronography, Emest A. Wallis Budge (tr), London: Oxford University Press, 1932, Ipp. 195-96.
25- کاهن، «مالک نامه» ص. 33- 36.
26- Idem, p.36.
27- Bar hebeaus, Chronographie, I, pp. 203-04، 215، ر.ک. صافی، سیاست معرفت، صص. 27. 28, 37.
28-میرخواند (2008). روضه الصفا تهران: خیام، پیروز، ج 4، ص 138. 235, 258.
29- سبط ب. ال جوزی، میراتالزمان، علی سویم (ویرایش) آنکارا، ترک تاریخ کورومو، 1968، ص. I. مقدمه ترکی، صص. 5-9.
30-همان، مقدمه، ص. 31-32: اف. کاهن، تاریخ نگاری، ص. 61.
31- در اصفهان رجوع کنید به David Durand-Guedy, “un inedit Fragment dela Dironique des Saljuides de” Imadal-Din al-Isfahani: Ie Chapiter sur Tagel-mulk, Annals Islamobgiques 39 (2005)، . 22-205. idem, Sexile Memoirs: Read Chronicle of Seljuqides by عمادالدین اصفهانی.” Studia Iranica 35 (2006), pp. 181. 202.
در اینجا می خواهم از دیوید دوراند که در نصره الفاء شرکت کرد تشکر کنم.
32 – رجوع کنید به هیلن برند، نماد ترکی Ôyth و Ôslim.
833- موید فی الدین الشیرازی (1949). قاهره: دارالکتب المصری، این کتاب کمیاب است، اما چکیده آن با شرح:
ویکتوریا کی ائمه، خاطرات یک رسالت: عالم، دولتمرد و شاعر اسلامى المؤید فی، دین ال شیرازی، لندن: آی. اجناد (ibini hassulu turkler hakkindaki eserinin arapca metni), A. Attavi (ed.) Belleten 4(1940).
36- برای کونا برای این کار و تکنیک های مورخ لوی، نگاه کنید به:
D.S.Richards (tr)m the annals of the salyuk trucks: Selections formal. کمیل فی الطریخ عز تمام الدین ابن الاثیر، لندن: روتلج، 2002، ص2-8.
37- D. K. Kouymjian, Mxitar (mekhithar) of ani on the vice seljiuqs “REArm NS65 (19). 53.7575759998838- به Stehen Rapp ، مطالعات در تاریخچه قرون وسطایی جورجیایی: متون اولیه و متن های اوراسیایی ، Iouvain ، Iouvain: Peter ، 2003.7575759988839- W. Bartold ، Tukkestan Down to the Mongol Invasian ، London London. 9- 305.
42- C. E. Bosworth، تاریخ سیاسی و سلسله ای جهان ترانی (م 1000- 1217 م.) در بویل، تاریخ کمبریج ایران، ج، 1968 ص. همان، صص 67- 266.7575759998846- همان، ص 259.
47- نقد جمع آوری شده در Cahen, Turco. Burco- Byzantina, and see also idem. 1996)، ص 253- 57.
49- S.G. Aghadzhanov، Ocherikilsorii Oguzov. I Turkmen Srednei Azii: Ashkhabad: Ilm, 1969: 1996:
ترجمه ترکی:
oguzlar, Istanbul: Selege yayinalari, 2004.
50- -SG. agadzhanov, gosudarstvo seldzhukidov: asiya v xi- xII vekov, Moscow: 1991: ترجمه آلمانی sig agadshanow, der steat der seldschukiden und mitle Lasien im 11. 12.
51- agadzhanev. متأسفانه مراجع در این کتاب گیج و بی نظم هستند. بنابراین استفاده از آن دشوار است.
53- در مورد سلجوقی شناسی ترکان به مقدمه انگلیسی زیر مراجعه کنید:
گری لیزر (tr. and ed) A History of the Seljuks: Interpretation of Ibrahim Kafesoglus, the resulting Carbondale and Edwards Wille: il: Southern Illimois University Press, 1988.
54- Mehmet Altay Koymen, Tugrul Bey ve Zamani, Istanbul, Kultur Bakanlgi 1974: idem. Buyuk selcuklu Imparatorlugu Tarihi, Ankara, Turk Tarih Kurumu Mehment Altay Koymen Istanbul, 1954, 1979.
55- برای مثال نگاه کنید به leiser, a history of the secljuks, p. 89.
56-m. می گوید polat, selquklu coverlerinin dunyass: karacuktan aziz george koluna, Istanbul: kitabevi, 2004, sencer divitcioglu, oguzdem selcukluya: boy, konat ve develet Ankara: imge, 2005.757575970000.7575759998. Tarihleri, Teskilatei Boy, Destanlar, Istanbul: Turk Dunyas, Arastimalar: Vakfi, 1999 , p. 44-225: همینطور، نبردهای مانزکرت (1071) و نیریوسفالوم (1176). یادداشت هایی در مورد غذا، آب، تیراندازی با کمان، هویت قومی دشمن و متحد mesogeios 25-26 (2005)، pp. 49-69.
59- صافی، سیاست دانش.

منبع: نشریه کتاب ماه تاریخ و جغرافیا شماره 169سلجوقیانسلجوقیان

قلمرو سلجوقیان در زمان ملکشاه اول

بنیانگذارطغرل بیکسال تأسیس۴۲۹قگستره جغرافیاییآسیای میانه، خراسان بزرگ، ایران، عراق، و بخش‌هایی از ترکیهمذهبحنفیویژگینزاع‌های مذهبی بین شیعیان و سنیاننوع حکومتمحلیاقدامات مهمپایان دادن به قدرت آل بویه و غزنویان، شکست امپراتور روم شرقی در نبرد ملازگردانقراض۵۹۰قپیش ازخوارزمشاهیانپس ازغزنویانحاکمان مشهورآلب ارسلان، ملکشاهوزیران مهمعمیدالملک کندری، خواجه نظام الملک طوسی

سلجوقیان قومی از ترکان غز که حدود دو قرن (قرن پنجم و ششم قمری) بر ماوراءالنهر، خراسان بزرگ، ایران و عراق و بخش‌هایی از ترکیه حکومت کردند و غزنویان و آل بویه را شکست دادند. سلجوقیان از مذهب حنفی بودند و از خلیفه عباسی در برابر قدرت های شیعه مانند فاطمیان و آل بویه حمایت می کردند و خود را احیاگر مذهب سنی می دانستند. در سالهای اولیه حکومت سلجوقیان، شیعیان که در زمان آل بویه قدرت اجتماعی زیادی به دست آورده بودند، محدود و تحت فشار بودند. اما از زمان ملکشاه سلجوقی، سلاطین سلجوقی تسامح دینی بیشتری از خود نشان دادند و شیعیان به سرعت قدرت اجتماعی و حتی سیاسی خود را بازیافتند و در حکومت سلجوقی به مناصب عالی دست یافتند. شیعیان در دوره سلجوقی در شهرهای مختلف قلمرو خود پراکنده بودند و دارای مدارس علمی فعال و پررونقی بودند. یکی از ویژگی های اجتماعی عصر سلجوقی، درگیری های مذهبی شیعه و سنی در برخی شهرها از جمله بغداد و نیشابور است که گاه به جنگ های تمام عیار در شهرها و محله ها تبدیل می شد.

تاریخ سیاسی سلجوقیان

سلجوقیان طایفه ای از ترکان مسلمان غاز بودند که در زمان سامانیان در سواحل شرقی دریای خزر و سرزمین های اطراف دریاچه آرال زندگی می کردند. نام سلجوقیان برگرفته از نام یکی از رهبران آنان است که در عهد سامانیان می زیسته است.[1] این نوادگان سلجوقیان بودند که شروع به نفوذ به مرزهای پادشاهی سامانیان و سپس غزنویان کردند و در جنگ دندانگان (431 هجری قمری) سپاهیان سلطان غزنوی را شکست دادند و وارد سرزمین‌های داخلی ایران شدند. اتحاد سلجوقیان به رهبری طغرل بن میکائیل بود که در سال 429 بر جانشین سلطان مسعود غزنوی پیروز شد و سلسله سلجوقیان را تأسیس کرد.[2] سلجوقیان به تصرف سرزمین های داخلی و غربی ایران ادامه دادند و با شکست باقیمانده آل آل. – بویه در مرکز و غرب ایران و عراق در سال 447 طغرل وارد بغداد مرکز خلافت عباسی شد.[3]

دوران سلطنت دو جانشین طغرل، آلب ارسلان و ملکشاه، اوج قدرت سلجوقیان و توسعه و شکوفایی اقتصادی قلمرو آنها بود که تا رود سیحون در شرق و دریای مدیترانه در غرب امتداد داشت. آلب ارسلان در نبرد ملازگرد در سال 463 امپراتور روم شرقی را شکست داد و اسیر کرد.[5]

اگرچه درگیری بر سر جانشینی سلطان متوفی در میان سلجوقیان خیلی زود آغاز شد، اما اتحاد سلطنت بر متصرفات سلجوقیان تا زمان مرگ سلطان ابو شجاع محمد (511 هجری قمری) ادامه یافت; اما بعد از مرگ سلطان محمد قلمروی سلجوقیان در عمل به دو پاره تقسیم شد. سلطان سنجر که از زمان سلطان محمد بر خراسان حکومت داشت و قدرت زیادی به دست آورد بعد از مرگ سلطان اما در شرق ایران فرزند سلطان محمد، یعنی محمود ادعای جانشینی داشت. از این پس حکومت بر مناطق شرقی ایران از تا ماورالنهر در دست سنجر و جانشینان او و حکومت در شرق ایران و عراق در دست فرزندان سلطان محمد ماند که به آنان سلاجقه عراق گفته می‌شود.[6]

از سوی دیگر از دوران وفات سلطان محمد برکیارق برخی از امرای سلاجقه در نواحی مختلف کم‌کم قدرت مستقلی برای خود به دست آوردند و حکومت‌های محلی در دل قلمرو سلجوقیان به وجود آمد. از جمله سلاجقه کرمان که از سال ۴۳۳ ق. به استقلال در کرمان حکومت کردند. قدرت محلی اتکان نیز به تجزیه و تحلیل امپراتوری سلجوقی سرعت بخشید: حکومت اتابکان دمشق (497-549)، اتابکان موصل(46-521)، اتابکان آذربایجان(541-626) و اتابکان فارس(543-684).[7] در خوارزم.[7] نیی شاخه مستقلی از امرا به نام خوارزمشان (49-628) بر سر کار آمد ضروری

آغاز قدرت سلجوقیان و سختگیری بر شیعیان

مذهب بودند و با شعار احیای قدرت اهل سنت به بغداد وادن ش. در زمانی که خلفای شیعه مذهب فاطمی به شدت بر خلافت عباسی فشار می‌آوردند، سلجوقیان بخشی از میت شروع خود را از شعار احیای سیاسی خلافت عباسی و سلطه اهل سنت به دست آوردند. در آستانه ورود سلاجقه به عراق، ارسلان بساسیری با حمایت خلیفه فاطمی در بغداد قدرت یافت و مدتی در بغداد به نام فاطمیان شیعه، خطبه خواند و یکی از بهانه‌های طغرل برای ورود به بغداد نیز مبارزه و شکست بساسیری (۴۵۱ق) بود.

با قدرت یافتن سلجوقیان در عراق سخری‌ری‌ایی با شیعیان بخصوص در عراق و بغداد صورت گرفت. حاکم شدن سلاطین سنی مذهب، سنیان متعصب بغداد را جسارت بیشتر داد و درگیری میان سنیان و شیعیان در بغداد که سابقه‌های طولانی داشت با شدت بیشتری ادامه یافت. از جمله در سال 451 بعد از اینکه طغرل بر بغداد غلبه کرد و بسسیری را شکست سنیان بخشهایی از آن کرخ که محل زندگی شیعیان را به آتش کشیدند و خانههای آنها را غارت کردند.[9] در سالهای بعد نیز درگیریهای خونین شیعیان کرخ را داشتند. و سنیان بغداد ادامه داشت و گاه دامنه بسیار وسیعی می‌افت.[10]

خلیفه عباسی به شیعیان بغداد دستور داد در نماز صبح عبارت «الصلاه خیر من النوم» را وارد کنند.[۱۱] از آنجا که اندکی پیش از ورود سلجوقیان به بغداد، شیعیان مدتی با شورش بساسیری همکاری می کرد، بخشی از این سختگیری ها با هدف تثبیت بود. قدرت سلجوقیان انجام می‌شد.[12]

سلجوقیان

سلاطین بزرگ سلجوقی

عنوان

طغرل
8 آلب ارسلان
888888888888 8575759998888 برکیارق 7575759988888 ابو شجاع محمد 757575999988

دورهٔ سلطنت

۴۲۹-۴۵۵75759999888۴۵۵-۴۶۵
8۴۶۵-۴۸۵75759998888۴۸۵-۴۹۸75759998888۴۹۸-۵۱۱75759998888۵۱۱-۵۵۲757599988888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888

شاخه سلجوقیان عراق

عنوان

محمود بن محمد
داوود بن محمود
طغرل ثانی
مسعود
ملکشاه ثانی
محمد ثانی
سلیمان شاه
ارسلان شاه
طغرل سوم

دورهٔ سلطنت

۵۱۱-۵۲۵۷۵۷۵۷۵۹۹۹۸۸۸۵۲۵-۵۲۶۷۵۷۵۹۹۹۸۸۸۸۵۲۶-۵۲۹۷۵۷۵۹۹۸۸۸۸۸۵۲۹

وزرا و امرای سرشناس

نظام الملک طوسی
مجد الملک قمی

چهره‌های سرشناس هم‌عصر

عبدالجلیل قزوینی رازی

رویدادهای مهم

پایان بخشیدن به قدرت آل بویه

وزرای اهل سنت و تلاش آنها برای مهار شیعیان

از اولین وزرای سلاجقه عمیدالملک کندری بود که بر مذهب حنفی تعصب داشت و شیعیان و شافعیان را لعن می‌کرد. سلطان سلجوقی را به محدود کردن شیعیان پند داده است.[۱۷] بااین حال شواهد تاریخی نحوه برخورد سلجوقیان با شیعیان را به روشنی و با جزییات بیان نمی‌کنند و به نظر می‌رسند بر شیعیان همه جا و به شکلی واحد نبوده و در بسیاری از موارد هستند. مناطق آدادی شیعیان محدود نشده است، ه چند شیعیان دیگر مانند زمان آل بویه از حمایت حکومت برخ 198

برخی گزارش‌ها از محدویت‌های اجتماعی و سیاسی شیعیان در دوران نخست سلطنت سلجوقیان خبر می‌دهند. برای نمونه خواجه نظام الملک طوسی در سیاستنامه نقل می‌کند که در زمان طغرل و آلب ارسلان هیچ یک از شیعیان نمی‌توانستند وارد مناصب حکومت شوند و تنها پس از تحقیق از نسب و مذهب فرد او را برای خدمت در نیروهای نظامی یا خدمات دیگر می‌پذیرفتند.[۱۹]

بر اساس برخی شواهد موجود به نظر می‌رسد سختگیری سلجوقیان بر شیعیان تا پایان حکومت ملکشاه سلجوقی ادامه داشته است و پس از آن اختلاف سلجوقیان و شیعیان کمتر شده[۲۰] و کم‌کم پای سیاستمنداران شیعه به درباره سلجوقیان باز شد. به همین دلیل علی‌رغم شهرت سلجوقیان به مخالفت و دشمنی با شیعیان٬ برخی از پژوهشگران از سیاست مدارای مذهبی سلاجقه در برابر شیعیان (جز در سال‌های نخست قدرت) سخن رانده‌اند.[۲۱] از سوی دیگر برخی از پژوهشگران امکان ادامه حیات و حتی رشد اجتماعی شیعیان در این دوران را ناشی از تسامح شیعیان در برابر سنیان و بهره گیری شیعیان از فرهنگ تقیه دانسته‌اند.[۲۲]

شیعیان از زمان جانشینان ملک شاه به قدرت می رسند

وزرا و مقامات شیعه

میزان سختگیری‌های بر شیعیان در دوران جانشیان ملکشاه سلجوقی کمتر شد و برخی از بزرگان شیعه توانستند به مناصب بلندی در حکومت دست یابند. از جمله این افراد مجدالملک ابوالفضل قمی بود که سمت مستوفی الممالک در دربار برکیارق سلجوقی داشت و بسیار مورد احترام شاه بود. او در نهایت به دلیل توطئه درباریان که از اختلافات مالی ناشی می‌شد به اتهام الحاد کشته شد. مجدالملک به علویان و سادات کمک مالی می‌کرد و اقداماتی برای ساخت بقعه بر قبر امام حسن(ع) در بقیع و آبادانی‌هایی در حرمین انجام داد.[۲۳] ابن اثیر درباره او می‌نویسد که با اینکه شیعه بود؛ اما صحابه را به نیکی یاد می‌کرد و کسانی را که آنان را دشنام می‌دادند لعنت می‌کرد.[۲۴]

سعد الملک آوجی از دیگر شیعیان بود که در دوران محمد بن ملکشاه به وزارت رسید. او را به باطنی‌گری متهم کردند و شاه او را به‌دار آویخت. برخی شیعیان در دستگاه سلطنت سلطان سنجر نیز عهده‌دار منصب وزارت بودند. مثلاً شرف الدین ابوطاهر قمی در زمان ملکشاه حاکم مرو بود و در زمان سلطان سنجر به وزارت رسید. در زمان سلطان مسعود سلجوقی نیز انوشیروان بن خالد بن محمد کاشانی که شیعه بود به وزارت رسید. او همچنین مدتی وزیر خلیفه مسترشد عباسی بود. طغرل سوم از آخرین سلاطین سلجوقی نیز از معن الدین کاشی شیعه مذهب در منصب وزارت استفاده کرد.[۲۵]

از گزارش‌های پراکنده‌ای که در منابع آمده می‌توان دریافت که از دوران ملکشاه به بعد بسیاری از شیعیان در دربار سلاجقه در نواحی مختلف صاحب‌منصب بودند و بسیاری از دیوانیان و صاحب منصبان دستگاه سلجوقی از شیعیان بودند. نویسندگان سنی مذهب در نوشته‌های خود به نفوذ شیعیان اعتراض کرده و این دوره را با دوره نخست سلاجقه و یا عصر غزنویان که شیعیان در محدودیت بودند مقایسه کرده‌اند.[۲۶]

دشمن مشترک: اسماعیلیه

از عوامل نزدیکی سلاجقه و شیعیان در این دوران، رویارویی آنان با دشمن مشترک یعنی اسماعیلیان بود. فعالیت روزافزون اسماعیلیان باعث شد که سلجوقیان خطر اصلی حکومت خود را این گروه بدانند و نه شیعیان اثناعشری. گزارش‌هایی درباره همکاری شیعیان، از جمله اسپهبد مازندران، با سلاجقه در مخالفت و جنگ با اسماعیلیان در این زمان وجود دارد.[۲۷] در این دوران تعدادی کارگزاران و سیاسمتداران شیعی به دست اسماعیلیان کشته شدند. برای نمونه فدائیان اسماعیلی، معین‌الدین کاشی از وزرای سلجوقی را کشتند.[۲۸] نویسنده کتاب نقض از چند تن از شیعیان که به دست اسماعیلیه کشته شدند، نام برده است.[۲۹]

قدرت اجتماعی و سیاسی نقبه سادات

در دوران سلجوقیان تعدادی از نقبای مشهور سادات می‌زیستند که از قدرت سیاسی و اجتماعی فراوانی برخوردار بودند و با طبقه حاکم ارتباط داشتند. برای نمونه پدران شرف الدین محمد از نقبای با نفوذ ری با خاندان نظام الملک و سلطان سلجوقی پیوند داشتند و به این ترتیب در مواقع لزوم می‌توانستند از نفوذ خود برای حمایت از شیعیان و علویان استفاده کنند.[۳۰]

حکومت های محلی شیعه

یکی از نشانه‌های حیات پر قدرت شیعیان در عصر سلجوقیان حضور دولت‌های شیعه است که مهمترین آنها حکومت بنی مزید در عراق است. خاندان بنی مزید حکومت خود را بر بخش‌هایی از عراق از زمان آل بویه به دست آوردند و در دوران حکومت سلجوقیان نیز بر جای خود ابقا شدند و با سلجوقیان روابط حسنه‌ای داشتند. سیف الدوله صدقه قدرتمندترین حاکم بنی مزیدی بود و با قدرت نظامی تحت فرمان خود در تحولات سیاسی بغداد و حتی در جانشینی سلاطین سلجوقی دخالت داشت.[۳۱]

رونق مدارس شیعه

از گزارش‌های موجود می‌توان دریافت که در عصر سلجوقیان مدارس علوم دینی مخصوص شیعیان رونق زیادی داشته است. این مدارس بیشتر در شهرهای منطقه جبال مانند ری و قم و آوه و کاشان وجود داشت. بنابر گزارش کتاب النقض برخی از این مدارس در زمان سلجوقیان ساخته شده و امرای سلجوقی از ساخت مدارس شیعی ممانعت نمی‌کردند.[۳۲]

پراکندگی شیعیان در شهرهای ایران

بر اساس گزارش‌های موجود برخی از شهرها ایران در عصر سلجوقیان، محل تجمع شیعیان بوده است. از میان این شهرها می‌توان به قم و کاشان و آبه و ری اشاره کرد. چنان که نظام‌الملک در روایتی در کتابش نقل می‌کند سکونت در یکی از این شهرها به معنای شیعه بودن بود و این نشان می‌دهد که شیعیان در این شهرها بیشتر جمعیت را تشکیل می‌داده‌اند و این شهرها شهرت شیعی داشتند.

کتاب النقض نوشته عبدالجلیل قزوینی رازی اطلاعات تفصیلی دقیقی درباره محلات و مناطق شیعه نشین ری به ما می‌دهد. در شهرها و مناطق دیگر ایران از جمله قزوین، طبرستان، خراسان، بیهق، ورامین و اصفهان و کاشان نیز گزارش‌هایی از حضور شیعیان وجود دارد.[۳۳]

واعظان و مناقب خوانان در آن دوران در شهرهای شیعه نشین مجالس وعظ شیعی وجود داشته و برخی افراد به عنوان واعظ یا مذکِّر شناخته می‌شده‌اند. از سوی دیگر بازار مناظرات بین شیعیان و سنیان بسیار داغ بود و از این رو برخی از علمای شیعه که دائم مناظره می‌کردند، با عنوان مناظر در منابع معرفی شده‌اند.[۳۴] گروه دیگری در بین شیعیان وجود داشته‌اند که بعنوان مناقب‌خوان معرفی شده‌اند و ظاهراً اشعار شیعی در مدح امامان را می‌خوانده‌اند. در برابر این گروه در برخی شهرها فضائل‌خوانان قرار داشتند که به مدح صحابه پیامبر می‌پرداختند.[۳۵]

علما و نویسندگان شیعه در عصر سلجوقی

قرن ششم دوران فعالیت تعداد زیادی از علمای شیعه در ایران بود. گروه زیادی از این علما از شاگردان برجسته شیخ طوسی بودند که ادامه دهنده تعالیم وی بودند.

پاورقی

↑ نک:اقبال آشتیانی، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۲۶۵

↑ نک: بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص۱۹-۴۸؛ ستارزاده، سلجوقیان، ص‌۳۰-۴۲

↑ ر.ک: اقبال آشتیانی، تاریخ ایران پس از اسلام، صص. 266-274; بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج5، صص. 31-55

↑ بویل، تاریخ ایران کمبریج، جلد ۵، صفحه ۶۱

↑ بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج5، ص68

↑ ر.ک: پیرنیا، اقبال آشتیانی، تاریخ ایران، ص. 300

↑ پیرنیا، اقبال آشتیانی، صص. 325-326

↑ پیرنیا، اقبال آشتیانی، صفحه ۳۳۱

↑ محمدی، تعارضات حنبلی و شیعه امامیه در دوره سلجوقی، صص. 106-108

↑ ترکمنی آذر، تاریخ سیاسی شیعیان قرن دوازدهم در ایران، صص. 199-200

↑ ابن اثیر، الکمال فی التاریخ، ج 9، ص632.

↑ محمد طاهر یعقوبی، حیات علمی و فرهنگی شیعیان امامیه، ص25.

↑ ابن اثیر، الکمال فی التاریخ، 1965م، ج10، ص33.

↑ ابن عطیه، علمای معتمر بغداد، مؤسسه خیریه الزهرا (س 118-119).

↑ ابن عطیه، علمای معتمر بغداد، مؤسسه خیریه الزهرا (س)، صص. 12-13; حامد حنفی، تعلیقات الکتاب الخالده، 1399ق، ص85.

^ http://ansari.kateban.com/post/1088

↑ نظام الملک، سیاست

↑ برای نمونه: ابن الاثیر، الکمال فی التاریخ، 1965م، ج10، ص63-64.

↑ نظام الملک، سیاست، صص. 200-199

↑ ترکمنی آذر، تاریخ سیاسی شیعیان اثنی عشری در ایران، 1390، ص. 192

↑ یعقوبی، حیات علمی و فرهنگی شیعیان، ص26

↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص473

↑ رازی قزوینی، تخلف، ص82

↑ ابن اثیر، الکمال فی التاریخ، ج 10، ص290.

↑ ترکمانی آذر، تاریخ سیاسی شیعیان قرن دوازدهم در ایران، صص. 218-219، 223، 227

↑ نظام الملک، کتاب سیاست، ص199; راوندی، رحة السدر و آیه السرور، ص32; قزوینی رازی، تخلف، ص. 78

↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص491; ترکمنی آذر، تاریخ سیاسی شیعیان قرن دوازدهم در ایران، صص. 211-212

↑ ترکمنی آذر، تاریخ سیاسی شیعیان قرن دوازدهم در ایران، ص. 218

↑ قزوینی رازی، تخلف، ص132

↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، صص. 473-474

↑ ر.ک: منظور العجاد، قدرت سیاسی امامیه در سلسله سلجوقیان، 40-42.

↑ بنگرید به: بارانی و نادریان، وضعیت فرهنگی شیعه امامیه در ایران عصر سلجوقی، مقاله کامل.

↑ ر.ک: جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، صص. 598-501

↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص492

↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص. 493

↑ بر اساس کتاب کنفرانس علمای بغداد، در پی مناظره علمای شیعه و سنی، مالک شاه و وزیرش خواجه نظام الملک شیعه شدند [14] در صحت این گزارش اختلاف نظر وجود دارد: برخی موافقند. 15] و برخی مخالفند.[16]

مراجع

در سوال سیزدهم مطالعات هشتم

1- کدام یک از رهبران زیر چندین بار در هند پیاده روی کرده است؟

الف: طغرل ب) محمود غزنوی ج) آلب ارسلان د) مالک شاه.

2- چه کسی خلافت فاطمی مصر را نابود کرد؟

3-کدامیک از اعمال زیر جزو اعمال آلب ارسلان نیست؟

الف) تسخیر رود نیل ب) لشکرکشی به ارمنستان

ج) جنگ با روم شرقی د) تصرف آسیای صغیر

4- غزنویان زمانی به این نام معروف شدند که حکومت خود را از شهر غزنین آغاز کردند. p یا g

5- آلب ارسلان فرمانروایی بی باک بود اما از درایت پدر بی بهره بود و از خوارزمشاهان شکست خورد. p یا g

6- پس از مرگ ملکشاه، شاهزادگان و فرماندهان نظامی یکدیگر را کشتند تا به سلطنت برسند. p یا g

7- سلطان محمود غزنوی بخشهایی از هندوستان را تصرف کرد و معبد …………. را ویران کرد.

8- در زمان سلطنت، وسعت جغرافیایی ایران با ساسانیان برابر بود.

9- قدرت و حکومت غزنویان بر اساس ……… بود.

10- غزنویان بودند…

11- وزیر ایرانی آلب ارسلان نام داشت

12- هنگامی که حکومت سامانیان ضعیف شد، محمود غزنوی ……………… را تصرف کرد.

13- طغرل پس از فتح بغداد، حکومت مذهب شیعه را سرنگون کرد

14- خلیفه عباسی به طغرل لقب ……………………………. داد.

15- گزینه ها را به هم وصل کنید.

شکست رومیان محمود غزنوی

گسترش قلمرو ایران به آلب ارسلان

شکست مسعود غزنوی طغرل

ملک شاه

16- دودمان ترک در ایران کدامند؟

17-چرا غزنویان را به این نام می‌شناختند؟

18- کدام پادشاه غزنوی به هند لشکر کشید و چه بهانه ای داشت؟

19- اساس قدرت و حکومت غزنویان چه بود؟

20- رابطه غزنویان و خلیفه عباسی چگونه بود؟

21- طغرل سلجوقی کدام مناطق را فتح کرد؟

22- جنگ ملازگرد بین چه کسانی بود؟ نتیجه چه بود ؟

23- چرا پایه های حکومت خوارزمشاه محکم و استوار نبود؟

24- چرا دوران سلطنت ملکشاه سلجوقی اهمیت ویژه ای دارد؟

25- خوارزمشاهان کجا و چگونه به قدرت رسیدند.

26-سلطان محمود اسیران زیادی را با خود برد و …………………………….. . ……..

27- خوارزمشاهان ابتدا دست نشانده سلجوقیان بودند، اما زمانی که…

28- خلیفه عباسی به او لقب رکن الدین داد.

29- خوارزمشاهان در جنوب این دریاچه بودند.

30- در زمان او اصفهان پایتخت سلجوقیان شد.

31- در زمان ملکشاه ایران به این دریاچه گسترش یافت.

درس چهاردهم مطالعات هشتم

1- خواجه نظام الملک طوسی وزیر کی بود؟

2- یکی از وظایف مهم وزرا در دوره سلجوقیان چه بود؟

3- کدام یک از شاعران زیر در مدارس نظامی تحصیل کرده اند؟

4- در آغاز دوره سلجوقی نامه ها و احکام حکومتی و دفاتر دربار از فارسی به عربی تغییر یافت. پی یا جی

5- امپراتوران سلجوقی فدراسیون خود را مدیون وزیران ایرانی هستند.

6- شاهان در هیچ کار و وزیری مشورت نمی کردند

7- سلجوقیان شهرنشینی و مملکت داری را نادیده گرفتند و از وزیران ایرانی برای اداره قلمرو استفاده کردند.

8- وزیر معروف طغرل ………………………. بود.

9- نظام الملک چندین مدرسه ساخت که همه آنها مطالعه شده است.

10- سلجوقیان قلمرو خود را به سمت غرب گسترش دادند و این زبان را در ……… گسترش دادند.

11- از مهم ترین مقامات عصر سلجوقیان بود.

12-در زمان سلجوقیان…………………….. اکثر امور معنوی و مذهبی را بر عهده داشت.

13- پس از ورود اسلام به آبران اولین کلاس درس در ……………… تشکیل شد.

14-از میان سه سلسله ترک الاصل در ایران………………. مهمترین آنها بود.

15- از علمای بزرگ ایرانی که از اساتید نظامی محسوب می شدند می توان به…

16-گزینه ها را به هم وصل کنید.

وزیر قدرت سیاسی و نظامی

جهت معنوی و مذهبی سلطان

رابطه سلطان و خلیفه را تنظیم کنید

17- استیفا عرض بزرگواران

1- وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح

2- سازمان بازرسی کل کشور

3- سازمان امور اقتصادی و مالی

18-چرا به سلجوقیان امپراتوری می گوییم؟

19- تشکیلات اداری حکومت سلجوقی اساساً برنامه ریزی شده بود.

20- آیا رئیس حکومت سلجوقیان بود؟

21- چرا پادشاهان سلجوقی خود را مطیع و موافق دستگاه خلافت نشان دادند؟

22- چرا سلجوقیان قدرت خود را مدیون وزیران ایرانی بودند؟

23- دو وزیر معروف ایرانی دوره سلجوقی چه کسانی بودند

24- دوره سلجوقیان از چه نظر یکی از دوره های کلیدی تاریخ ایران محسوب می شود؟

25- مدارس نظامی در کدام شهرها تأسیس شد؟

26- دو مورد از آیین نامه های مدارس نظامی را بنویسید.

27- چه عاملی باعث گسترش زبان فارسی در هند شد؟

28- در آغاز سلسله سلجوقی نامه ها و دستورات به چه زبانی نوشته می شد

29- پایتخت های سلجوقیان را نام ببرید

30-یکی از ابتکارات ایرانیان در زمینه معماری را بنویسید.

31- سلجوقیان اهل بیابان و گله بودند که به زور…

32- ابتکارات ویژه ای برای ساخت مساجد ایرانی و ….. به کار گرفته شد.

33- دارای مال و اموال فراوان بودند. (چ____)

34- تعداد مدارس در این شهر بیشتر از سایر نقاط ایران بود. (ایکس _ _ _ _ _ )

35- دادگاه تجدیدنظر در مورد وضعیت آنها رای داد. (ن _ _ _ _ _ _) سربازان

36- یکی از آنها شهر آباد سلجوقیان بود.

37- سلجوقیان به زور امور سیاسی و نظامی داشتند. ( _ م _ _ _ )

38- دارای قدرت سیاسی و نظامی بود (- – _ _ _ _ _ _ ن _) سمت سلطان.

39- کلمه مورد نظر را با حروف زیر پیدا کنید. (ح.ا.ذ.ی.ن.م.)

درس 15 مطالعات هشتم

اولین منطقه ای که مغول ها به آن حمله کردند کدام بود؟

2- خلافت عباسی توسط چه کسی ویران شد؟

3- پایتخت تیمور کجا بود؟

4- حکومت تیموری با روی کار آمدن کدام حکومت از بین رفت؟

5- آب و هوای گرم و مرطوب منطقه، مغولان را به انتخاب شیوه زندگی عشایری و دامپروری سوق داد.

6- با فرار سلطان محمد خوارزمشاه روحیه سپاهیان و مردم ضعیف شد.

7- حکومت سربداران از دین حمایت نکرد

8- مجموعه قوانین چنگیزخان …………… نام داشت.

9- تیمور به فتح …………… فکر کرد اما مرگ اجازه نداد.

10-من کی هستم:

ج: من امپراتوری وسیعی را تأسیس کردم که از چین تا سوریه امتداد داشت.

ب: من آخرین ایلخانی مغول بودم.

ج: از اولاد چنگیز، اسماعیلیان را رها کردم.

د) پسر تیمور بودم.

11-چرا قبایل مغول خود یا همسایگان خود را غارت کردند؟

12- مغولستان کجاست؟

13- یکی از اصول یاسای چنگیز خان چه بود؟

14- بهانه حمله چنگیزخان به ایران چه بود؟

15- علت شکست سلطان جلال الدین در برابر مغول چه بود؟

16- پیامدهای حمله چنگیزخان به ایران را بنویسید.

17-اعمال هلاکو خان ​​را بنویسید.

18- حکومت سربداران چگونه تشکیل شد و چه شعاری داشتند.

19- مردم سبزوار به دلیل تعالیم چه کسی بر ضد مغول قیام کردند.

20- تیمور چگونه به قدرت رسید و چه کرد؟

21- از رهبران قیام سبزوار بود.

22- خلیفه عباسی با این سلطان جنگید.

23- سرزمینی در شمال چین و جنوب سیبری بود.

24- کلمه مورد نظر خود را با تطبیق حروف پیدا کنید. (Y-H-S-S-N-C-R-W-K-Y)

درس 16 مطالعه هشتم

ساختمان رباع رشیدی تبریز را چه کسانی به بهره برداری رساندند؟

2- پایتخت شاهرخ کجا بوده

3- مهمترین اقدامات غازان خان را بنویسید.

4- خواجه نصیرالدین طوسی در حمله به غازان خان خدمات زیادی کرد. PG

5- مغولان هنگام حمله به ایران، مذهب واحدی نداشتند. PG

6- در زمان تیمور هنر و معماری پیشرفت چشمگیری پیدا کرد و هنرمندان زیادی وارد هرات شدند. PG

7- خواجه رشید الدین فضل ع کتب بسیاری تألیف کرد که مشهورترین آنها ………….

8- مسجد گوهرشاد مشهد به همت ………….. در جوار امام رضا (ع) ساخته شد.

9- شاهنامه ………………… یکی از نفیس ترین نسخه های کهن شاهنامه است.

10- یکی از کارهای ناصرالدین طوسی ساخت ………………….. بود.

11- به همت ………… در تبریز مجموعه ای با دوازده بنای مهم ساخت.

12- در دوره متأخر ایلخانان مغول به زیبایی ساخته شده است.

13- به عنوان طبیب وارد دربار ایلخانان شد. ………………….

14- پایتخت خود را به سلطانیه منتقل کرد. ……………………….

15- مشاور هلاکو خان ​​…………………………… بود.

16- نفیس ترین نسخه شاهنامه به دست او نوشته و تذهیب شده است.

17- چرا دانشمندان ایرانی سعی کردند مغول ها را با فرهنگ ایرانی و اسلامی آشنا کنند؟

18- اعمال خواجه نصیرالدین طوس را بنویسید.

19- خواجه رشیدالدین طوسی که بود و چه کرد؟

20- مغول ها چگونه مسلمان شدند؟

21- وزیر معروف غازان خان که بود؟

22- بایسنقر که بود؟

23- چرا هرات پایتخت شاهرخ در آن زمان بزرگترین شهر شد.

ساعت 24-چرا شاهرخ به هنر و فرهنگ علاقه داشت و راه پدرش را دنبال نکرد؟

25- اعمال الجایتو را بنویسید.

26- رصد خانه مراغه در همت ………….. تبدیل به مرکز ……..

27- ساختمان رباع رشیدی در این شهر واقع شده است.

28- یکی از مجموعه های ساخته جلال الدین چخماق در یزد.

29- سلطان محمد خدابنده پایتخت خود را در این شهر قرار داد

30- گروهی از ایلخانان این رسم را رعایت کردند.

31- مسجد جامع ورامین از بناهای معروف این ایلخانان است.

32- مسجد گوهر شاد را توضیح دهید.

33- نقاش معروف ایرانی دوره تیموری.

34- دوره شاهرخ چه فرقی با تیمور داشت؟

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فاطمه

سلام! مقاله‌ی خیلی جالبی بود، دیدگاه جدیدی بهمون در مورد سلجوقیان نشون داد. خیلی خوب بود که بررسی کردی چرا به عنوان یک امپراتوری شناخته میشن. موفق باشی!

دکمه بازگشت به بالا