چرا ارمنستان و آذربایجان به ایران برنگشتند

کیوان حسینی

بی بی سی

منبع تصویر، خبرگزاری آنادولو

آتش زیر خاکستر روابط ایران و جمهوری آذربایجان این روزها بیش از هر زمان دیگری نمایان است. رابطه ای که علیرغم عمر کوتاه آذربایجان، با تاریخی پرتلاطم پیوند خورده و در سایه تحولات سیاسی دو کشور و تضاد منافع آنها در سطح بین المللی، قابلیت تبدیل شدن به یکی از حساس ترین روابط سیاست خارجی دو کشور

رزمایش ارتش جمهوری اسلامی ایران در نزدیکی مرزهای آذربایجان مشکلی نیست که نه الهام علی اف می تواند به راحتی از کنار آن بگذرد و نه ناظرانی که تحولات سیاست بین المللی در خاورمیانه و منطقه قفقاز را دنبال می کنند.

مرزهای ایران با منطقه قفقاز مشخصاً مرزهای صلح آمیز نیستند و تحت تأثیر جنگ بین آذربایجان و ارمنستان در سه دهه گذشته قرار گرفته اند. اما از مرداد 1329 (شهریور 1320) که ارتش شوروی به ایران حمله کرد و با عبور از همان مرزها به سمت تهران حرکت کرد، هیچ گاه خطر جدی از سوی این مرزها متوجه کشور ایران نشد.

از دهه 1990 و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این مرزها حتی امن تر شده اند. چرا که همسایه بلندپرواز شمالی که مجهز به بمب اتم است و یکی از دو ابرقدرت جهان محسوب می شود، جای خود را به دو جمهوری کوچک نوپا داده است که از نظر جمعیتی و نیروهای نظامی هرگز در حالت تهدیدی برای ایران نبوده اند.

با این توصیف چه اتفاقی افتاد که در ایران ابتدا اطلاعات ضد و نقیضی درباره رزمایش سپاه منتشر شد و پس از اقامه نماز ائمه جمعه در آذربایجان بالاخره یک رزمایش کامل نظامی در حوالی این مرزها انجام شد؟ رئیس جمهور آذربایجان به این رزمایش اعتراض کرد و پرسید: «چرا حالا؟ به راستی چه تحولی ایران را وادار به برگزاری این مانور و تحمل وزن این تنش کرد؟

منبع تصویر: Getty Images

فیل در اتاق

پاسخ به سوال الهام علی اف به قول انگلیسی ها فیلی است که در اتاق روابط ایران و آذربایجان ساکن شده است، اما هیچکس نمی خواهد در مورد آن صحبت کند: اسرائیل. کشوری که تقریباً 1400 کیلومتر با مرزهای ایران و آذربایجان فاصله دارد، اما سایه سنگین آن از همان سال اول استقلال آذربایجان بر روابط تهران و باکو سنگینی کرده است.

اگرچه رابطه باکو و تل آویو موضوع جدیدی نیست، اما بررسی این روابط و روند نزدیک شدن دو کشور به ویژه در پنج سال گذشته نشان می دهد که ریشه اصلی مشکل ایران در این دوستی راهبردی نهفته است. که روز به روز عمیق تر می شود.

اسرائیل یکی از اولین کشورهایی بود که استقلال جمهوری آذربایجان را به رسمیت شناخت و طی چند ماه دولت جدید آذربایجان به گروه کشورهایی که اسرائیل را به رسمیت می شناسند پیوست. علاوه بر این، ارزش استراتژیک دو کشور برای یکدیگر باعث شده است که آب در قلب روابط آذربایجان و اسرائیل پایدار بماند.

آذربایجان برای اسرائیل یک کشور مسلمان است که برخلاف بسیاری از کشورهای مسلمان دیگر از حفظ روابط با آنها ابایی ندارد. در عین حال، این کشور با اکثریت شیعه و پیوندهای تاریخی خود با ایران، به طور بالقوه می تواند به حیاط خلوت ایدئولوژی ضداسرائیلی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود و در تل آویو و بیت المقدس کم نیستند کسانی که معتقدند چنین چیزی. همیشه باید از توسعه جلوگیری کرد.

برای جمهوری آذربایجان، اسرائیل یکی از روزنه هایی است که به این کشور کمک کرد تا از سلطه مسکو رهایی یابد و سیاست دفاعی و امنیتی مورد نظر خود را دنبال کند. از جمله آنها ایجاد قدرت نظامی برای مقابله با ارمنستان و بازپس گیری مناطقی بود که در جنگ با آن کشور در همان سالهای اول استقلال از دست داده بود.

منبع تصویر: Getty Images

طبیعتا ایران هرگز از این رابطه راضی نبوده است. اما تهران هرگز نتوانست با ابزار خود جلوی تعمیق این دوستی راهبردی را بگیرد. اگرچه آذربایجانی ها سعی کردند حداقل در مورد استفاده نیروهای اسرائیلی از خاک آذربایجان از اقدامات تحریک آمیز خودداری کنند.

در دو دهه گذشته، نقطه عطف این رابطه، افتتاح خط لوله باکو-تلفیس-جیهان (خط لوله BTC) در سال 2006 بود که نفت آذربایجان را به دریای مدیترانه می رساند و باعث افزایش قابل توجه نفت آذربایجان شد. صادرات باید به اسرائیل اضافه شود. آذربایجان به عنوان تامین کننده 40 درصد نفت اسرائیل تا به امروز جایگاه ویژه ای در محاسبات اقتصادی این کشور به خود اختصاص داده است.

سه سال بعد، شیمون پرز، رئیس جمهور اسرائیل، از باکو بازدید کرد تا حداقل بخشی از این روابط را از “زیرزمینی” بیرون بکشد و دیگران درباره نزدیکی دو کشور بیشتر بدانند. الهام علی اف در عین حال آنچه را که بین دو کشور در حال رخ دادن است به عنوان کوه یخی توصیف کرد که «یک دهم آن روی زمین و بقیه در زیر زمین است».

در سال 2012، زمانی که آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه وقت اسرائیل، گفت که «آذربایجان برای اسرائیل مهمتر از فرانسه است»، احتمالاً بخشی از این روابط و آن همکاری پنهانی بین دو کشور را داشته است.

پس از سفر پرز، روابط سیاسی و دیپلماتیک دو کشور وارد دوران بی بازگشتی شده است که در آن علاوه بر همکاری های پنهان، معاملات تسلیحاتی به ارزش میلیاردها دلار نیز قابل شناسایی است. بر اساس محاسبات سیپری (موسسه بین‌المللی تحقیقات صلح در استکهلم)، اسرائیل بین سال‌های 2010 تا 2020 دومین منبع تامین تسلیحات آذربایجان پس از مسکو بوده است.

جنگ قره باغ

اما تحول جدید دقیقاً یک سال پیش این روزها اتفاق افتاد. در جنگ قره باغ

اگر باکو فقط می خواست به تسلیحات روسیه تکیه کند، شاید هرگز نمی توانست سرزمین های اشغالی اطراف قره باغ کوهستانی را پس بگیرد. با این حال، از سال 2016، فروش تسلیحات اسرائیل به آذربایجان شتاب فوق‌العاده‌ای پیدا کرده و به جایی رسیده است که طبق آمار سیپری، 69 درصد از کل تسلیحات خریداری شده توسط آذربایجان بین سال‌های 2016 تا 2020 توسط اسرائیل ساخته شده است.

برتری نظامی جمهوری آذربایجان در برابر ارمنستان در جنگ 2020 قره باغ مایه افتخار بسیاری از آذربایجانی ها بود. اما در عین حال، رد پای اسرائیل در تغییر موازنه قوا در منطقه قفقاز دیگر موضوعی نبود که کسی نمی خواست آن را پنهان کند. حتی در جشن های خیابانی پیروزی جنگ قره باغ، پرچم اسرائیل در دستان شهروندان آذربایجانی در کنار پرچم های آذربایجان و ترکیه دیده می شد.

پس از این جنگ، وضعیت روابط دو کشور به گونه ای بود که برخی حتی از افتتاح قریب الوقوع سفارت آذربایجان در اسرائیل صحبت کردند. اتفاقی که تا امروز به دلیل فشار سایر کشورهای مسلمان رخ نداد، اما پس از عادی سازی روابط اسرائیل با امارات و بحرین، حتی اگر آذربایجان امروز سفارت خود را در اسرائیل افتتاح کند، این اتفاق چندان تکان دهنده به نظر نمی رسد. .

به همین دلیل، شایعه مذاکرات محرمانه آذربایجان و اسرائیل در سال 2021 و اطلاعات تایید نشده در مورد قرارداد احتمالی دو میلیارد دلاری برای خرید تسلیحات از باکو به تل آویو، این خبر را تبدیل به موضوع رسانه ای نکرد. اما این اخبار به همراه سایر گزارش های تایید نشده از برنامه های احتمالی ارتش اسرائیل برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران از آذربایجان، موضوعاتی نیستند که برای جمهوری “ارزش خبری” نداشته باشند، اسلام از ایران.

به خصوص در حال حاضر، به دلیل تغییرات ژئوپلیتیکی ناشی از جنگ، جمهوری آذربایجان دیگر نیازی به ایران برای حفظ دسترسی خود به جمهوری خودمختار نخجوان ندارد. در قرارداد آتش بس ارمنستان و آذربایجان، ایروان متعهد شد که «گذرگاه نخجوان» را همیشه باز نگه دارد و آذربایجان از طریق این کریدور به نخجوان دسترسی آزاد داشته باشد.

پیروزی در جنگ و فتح مجدد مناطق اشغالی پس از 30 سال موفقیت سیاسی خاصی برای الهام علی اف تلقی می شود که تحت سیستمی متهم به فساد و بدون هیچ بنیان دموکراتیکی قدرت را در جمهوری آذربایجان به دست گرفت و آثار این امر. موفقیت و اعتماد به نفس ناشی از آن را می توان در رفتار این کشور جستجو کرد.

منبع تصویر: Getty Images

برخورد با رانندگان کامیون ایرانی در جمهوری آذربایجان یکی از آن رفتارهای متفاوتی است که در رسانه های ایران با تعابیری همچون «آزار و اذیت رانندگان ایرانی» بازتاب داشته است. این “آزار و اذیت” رانندگانی را که در ارمنستان رانندگی می کنند و از جاده ای که دو شهر کاپان و گوریس را به هم متصل می کند، هدف قرار می دهند.

بخش هایی از این جاده در خاک جمهوری آذربایجان قرار دارد. اما این قسمت از خاک آذربایجان 30 سال است که تحت کنترل ارمنستان بوده و آذربایجان در آتش بس 2020 موفق به بازپس گیری این قسمت ها شده است.وقتی رانندگان ایرانی در سفر بین دو شهر وارد جمهوری آذربایجان می شوند (برای ترک چند کیلومتری). آذربایجان آنها را متهم به ورود غیرقانونی به کشور می کند.

تعیین نرخ بالای مالیات برای استفاده از این بخش از جاده و اندکی بعد دستگیری دو راننده ایرانی در هفته‌های اخیر و تنش‌های دیپلماتیک قابل توجه حول این درگیری‌ها نشان می‌دهد که تهران چقدر از این رفتارها ناراضی است اما باکو همچنان سختگیری خود را افزایش دهد و آشکارا تلاش می کند موقعیت جدیدی را که پس از جنگ به دست آورده است از یک امتیاز بالقوه به شرایط واقعی در روابط دو کشور تبدیل کند.

این در حالی است که افزودن عامل ترکیه آذربایجان را وارد یک تانگوی سه جانبه می کند که دو سر آن یعنی اسرائیل و ترکیه در رقابت منطقه ای همسو نیستند و به همین دلیل در برخی موارد باکو تصمیماتی می گیرد که مغایر با آنکارا باشد. آرزوها نسبت به تل آویو . با این حال، برای آذربایجان، ترکیه نیز به عنوان یک برد مضاعف تلقی می شود و بر نفوذ باکو در اختلافات ژئوپلیتیکی در منطقه می افزاید.

از حضور شبه نظامیان سنی مخالف بشار اسد در جنگ قره باغ گرفته تا شعرخوانی رجب طیب اردوغان در رژه نظامی در باکو که به «ضرورت اتحاد جمهوری آذربایجان با استان های آذربایجان ایران» تعبیر می شود. و اقدامات مخاطره آمیزتر از جمله رزمایش اخیر جمهوری آذربایجان با مشارکت ترکیه و پاکستان، جمهوری آذربایجان با جداسازی خط سیاسی خود از ایران و دست زدن به اقداماتی که تهران را خوشایند نمی کند، اقدامات بیشتری انجام داده است. فقط به اسرائیل یا غرب نزدیک باشد.

آتش زیر خاکستر

و اکنون خبر انتقال تجهیزات نظامی سپاه پاسداران به رودخانه ارس و بلافاصله پس از انتشار خبر رزمایش ارتش ایران، به خوبی نشان می دهد که کسانی در تهران که باید سیاست خارجی ایران را تعیین کنند، به این نتیجه رسیده اند که آنها نمی تواند این تعداد تغییرات را بپذیرد. موضع و سیاست های باکو را نادیده بگیرید.

این وضعیت ممکن است در کوتاه مدت منجر به تغییرات شگرف نشود، اما در بلندمدت، دود ناشی از روابط تهران و باکو، دود ناشی از آتشی است که دهه ها زیر خاکستر بوده است و چنین تنش هایی نقش اکسیژن را برای این.

ایران «دشمنان خارجی» را متهم می کند که به دنبال ایجاد اختلاف بین باکو و تهران هستند. اما در عین حال تنها به دلیل تصمیمات رهبری جمهوری آذربایجان بود که ایران مجبور شد به جای چانه زنی سیاسی و دیپلماسی برادری و همزبانی به مانورهای نظامی ارتش و سپاه روی آورد.

اگر آذربایجان در تصمیمات خود تجدید نظر نکند – که هیچ چشم اندازی برای آن وجود ندارد – آنچه در انتظار این روابط است چیزی جز تنش بیشتر نیست… تا جایی که شاید روزی نتوان اختلافات تهران و باکو را “آتش زیر آتش” توصیف کرد. خاکستر”.

احسان محدیان در یادداشتی به دیپلماسی ایرانی می نویسد: سیر تحولات پس از پایان جنگ 44 روزه ارمنستان و آذربایجان و نقش برخی کشورهای همسایه از جمله ترکیه، روسیه و رژیم صهیونیستی نشان می دهد که همه اینها کشورها برنامه های بلندمدتی برای حفظ منافع خود دارند. برخی از آنها در تضاد جدی با منافع امنیتی، سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بوده و کشور را با مشکلات بلندمدت مواجه خواهند کرد.

نویسنده: دکتر احسان محدیان، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه روابط بین الملل

دیپلماسی ایرانی: در هفته های اخیر اطلاعاتی مبنی بر آزار و اذیت سربازان جمهوری آذربایجان به خودروهای ترانزیتی ایرانی که از مناطق مورد مناقشه این کشور با جمهوری ارمنستان عبور می کنند در رسانه ها منتشر شده است. در این میان سؤال این است که آیا این رفتارها موقتی است یا نشانه ای از تحولات و رویدادهای جدی تری در آینده است که باید از سوی جمهوری اسلامی ایران جدی تر مورد توجه قرار گیرد و راهکارهایی برای مقابله با آن اندیشیده شود؟

سیر تحولات پس از پایان جنگ 44 روزه ارمنستان و آذربایجان و نقش برخی کشورهای همسایه به ویژه ترکیه، روسیه و رژیم صهیونیستی نشان می دهد که همه این کشورها در حال اجرای برنامه های بلندمدت برای تامین امنیت خود هستند. منافعی که برخی از آنها منافعی دارند امنیت، سیاست و اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در تضاد جدی است و کشور را با مشکلات بلندمدت مواجه خواهد کرد.

بر اساس توافقنامه آتش بس سه جانبه بین روسیه، ارمنستان و آذربایجان، قرار بود نیروهای باکو و ایروان در آخرین مکان خود متوقف شوند و از پیشروی بیشتر خودداری کنند. اما آذربایجان بارها در مناطق مورد مناقشه پیشروی هایی داشته است که یکی از این پیشروی ها منجر به حضور در جاده ترانزیتی سوق الجیشی گوریس به قپان و اختلال در عبور و مرور کامیون ها و اتوبوس های ایرانی شد.

انگیزه آذربایجان از مسدود کردن مسیر ترانزیتی

روال اقدامات آذربایجان در این مسیر تهاجمی و خصمانه است. ارتش این کشور ابتدا برای ساعاتی راه مذکور را مسدود و پس از مذاکره مجدداً بازگشایی شد. در مرحله بعد با ایجاد ایست بازرسی از خودروهای ایرانی حق عبور اخذ و در نهایت دو راننده ایرانی که هر دو آذری بودند و یکی از آنها به همراه اعضای خانواده خود در این جاده در حال تردد بود، بازداشت و دستگیر شدند. علیرغم رایزنی های گسترده و اصرار ایران بر تمرکز بر روش های دوستانه و مسالمت آمیز، دولت در باکو حاضر به آزادی رانندگان ایرانی نیست. اگر آذربایجان می خواست این مشکل را به صورت مسالمت آمیز حل کند، می توانست برای ارمنستان مهلتی برای تعریض، آسفالت و تکمیل جاده جایگزین تعیین کند و سپس اختلافات خود را با طرف ارمنی در مورد این جاده حل کند. . اما به نظر می رسد به دلیل تعلل و سکوت مقامات ارمنستان در این زمینه و کندی ایران در پاسخ قاطعانه به این سوال، طرف آذربایجانی اشتباه محاسباتی کرده و تصور می کند که به راحتی می تواند خواسته های خود را دنبال کند.

جمهوری آذربایجان برای اثبات مالکیت خود بر این جاده به اسناد تقسیمات داخلی و اداری اتحاد جماهیر شوروی سابق استناد می کند که استفاده از همان اسناد دوره شوروی سابق را برای تعیین رژیم حقوقی رد می کند. دریای خزر به منظور کسب منافع بیشتر و کاهش سهم ایران در این دریاچه. بنابراین مقامات باکو نمی خواهند به روش های صلح آمیز در زمینه حقوق بین الملل متوسل شوند. این عدم اتفاق نظر مقامات جمهوری آذربایجان مورد توجه مقامات کشورهایی مانند ایران، روسیه و ارمنستان قرار نگرفت.

این کشور علاوه بر ایجاد اختلال در ارتباط ترانزیتی ایران با ارمنستان و سپس گرجستان و کشورهای اروپایی، بر ایجاد کریدور بین نخجوان و آذربایجان از طریق خاک ارمنستان نیز اصرار دارد. بدیهی است که ایران مخالف ایجاد چنین کریدوری است، زیرا در صورت تحقق این هدف، ارتباط این دو منطقه بدون نیاز به ایران امکان پذیر است و این امر علاوه بر ضررهای اقتصادی، تخریب را نیز به دنبال خواهد داشت. نخبگان امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی در منطقه و تسهیل فعالیت های دشمنان قسم خورده ایران مانند صهیونیست ها هستند. از این رو جمهوری آذربایجان با ایجاد مزاحمت برای اتباع ایرانی در جاده گوریس – قاپان تلاش می کند جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار دهد تا با ایجاد کریدور زنگ زور موافقت کند.

نقش بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای

اما برخی دیگر از بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای نیز از ایجاد چنین کریدوری سود می برند و منافع ملی ایران را تهدید می کنند. با ایجاد این کریدور و ممانعت از دسترسی ایران به مسیر ترانزیتی جمهوری ارمنستان، این کشور از مزیت های بسیار مهم جغرافیایی و ژئوپلیتیکی محروم و دسترسی آن به اروپا با مشکل مواجه خواهد شد. با ایجاد این کریدور، ایران دیگر مهم‌ترین مسیر ارتباطی آذربایجان با نخجوان نخواهد بود و همین امر دلیل خروج ایران از مسیرهای ترانزیتی چین به اروپا و آسیا در قالب طرح کمربند و جاده است. ایران از مسیرهای انتقال انرژی و خطوط لوله گاز. صادرات و ناکارآمدی کریدور شمال-جنوب از بندر چابهار در شمال غرب ایران فراهم می شود که ایران را از درآمد سالانه میلیاردها دلار محروم می کند و رشد و توسعه اقتصادی کشور را کند می کند.

لازم به ذکر است در حال حاضر سه مسیر دسترسی زمینی از ایران به اروپا از طریق ارمنستان، آذربایجان و ترکیه وجود دارد. آذربایجان و ترکیه قصد دارند با پرهزینه ساختن تردد از ارمنستان برای ایران استفاده از این مسیر را از دستور کار ایران خارج کرده و در این صورت شرایط مناسبی را برای احداث کریدور زنگ زور فراهم کنند. در نتیجه دو مسیر برای دسترسی زمینی ایران به اروپا از طریق ترکیه و آذربایجان باقی خواهد ماند و در حال حاضر این دو کشور از این مسیرهای ترانزیتی برای اعمال فشار بر ایران به طرق مختلف استفاده می کنند. آذربایجان از یک سو با تعلیق کامیون‌های ایرانی به طرق مختلف و اخذ عوارض گمرکی، مواد غذایی صادراتی ایران به روسیه را خراب می‌کند و از سوی دیگر، دولت ترکیه بارها تعرفه رانندگان ایرانی این کشور را افزایش داده است. و این تحولات حاکی از خطرات جدی و بلندمدت برای منافع بلندمدت ایران و ارمنستان است.

از سوی دیگر، تلاش ایران برای رسیدن به اروپا از طریق زمین و دریا از عراق، سوریه و لبنان نیز از سوی ترکیه و تروریست های وابسته به این کشور در بخش هایی از سه کشور مذکور به ویژه سوریه با اختلال و اختلال مواجه شده است. . ترکیه بارها از طریق گروه های تروریستی تحت حمایت خود بازگشایی پاسگاه مرزی قائم البوکمال را به تعویق انداخته و از جاه طلبی های ارضی خود در عراق و سوریه دست بر نمی دارد و بخشی از خاک این کشورها را به بهانه تامین امنیت خود اشغال می کند. .

این کشور قصد دارد به واسطه روابط حسنه با ترکمنستان و تلاش برای حضور نظامی در افغانستان به بهانه مدیریت فرودگاه این کشور و همکاری گسترده نظامی با پاکستان، محاصره ایران در منطقه آسیای مرکزی و شرقی را تکمیل کند. مانور نظامی سه جانبه آنکارا باکو، اسلام آباد نشانه این امر است. از سوی دیگر ترکیه در تلاش برای بازسازی روابط آسیب دیده خود با کشورهای عربی مانند امارات و عربستان سعودی است و اخیرا نیز میزبان رئیس سازمان اطلاعات امارات در آنکارا بوده است. از این رو در شرایطی که آمریکا بر مهار چین و کاهش حضور نظامی خود در منطقه غرب آسیا متمرکز است، بخشی از وظایف خود را به کشورهای دیگر مانند ترکیه محول کرده و هدف این کشور افزایش قدرت و دستیابی به منطقه است. هژمونی در رقابت با ایران، محاصره اقتصادی، امنیتی و اطلاعاتی ایران را در دستور کار خود قرار داده است.

اما تحولات قفقاز نه تنها منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را به خطر می اندازد. این تحولات همراه با ظهور طالبان در افغانستان و افزایش دخالت پاکستان در آن کشور و همچنین منطقه قفقاز، ممکن است به تهدیدی برای منافع چین و روسیه منجر شود که با برنامه‌های آمریکا و ناتو همخوانی دارد. برای تضعیف این رقبای نوظهور. در صورت ایجاد کریدور زنگ زور، راه امن و سریعی برای انتقال نیروهای نظامی این کشورها و تروریست های تحت حمایت ترکیه و همچنین عوامل وابسته به رژیم صهیونیستی، انگلیس و آمریکا وجود خواهد داشت. قفقاز و در نتیجه تا مرزهای چین و روسیه. بحث این نیست که آیا روسیه توانایی یا علاقه مند به مقاومت در برابر این تحولات را دارد یا خیر و آیا این کشور چنین درک از تحولات منطقه دارد یا آنها را تهدید نمی بیند. ایران باید روسیه و چین را از عواقب این اقدامات با هدف بی حرکت کردن آنها مطلع کند. با توجه به آنچه گفته شد، نباید تصور کرد که احداث مسیر ترانزیتی جایگزین بین ایران و ارمنستان این مشکلات را حل خواهد کرد. زیرا موضوع بسیار فراتر از یک مناقشه ارضی بین ارمنستان و آذربایجان است و هدف این است که به زور هر مانعی بر سر راه ایجاد کریدور زنگ زور برداشته شود.

راه حل چیست؟

ایران در گام اول باید استراتژی مناسبی برای منطقه قفقاز تدوین کند و از واکنش های جزئی و رفتار تاکتیکی در این منطقه پرهیز کند. واکنش های نرم و منفعلانه علیه باکو که فعالان سیاسی آن مدام ایران را به انتقام نظامی، تجزیه، خرابکاری و… تهدید می کنند. در رسانه ها و شبکه های اجتماعی این کشور و مسخره کردن مقامات سیاسی و مذهبی کشورمان. آذربایجان و این رویه باید اصلاح شود. حاکمان باکو باید بدانند که جمهوری اسلامی ظرفیت های پاسخگویی زیادی دارد و پایان اعتدال نظام برای این کشور کوچک بسیار گران تمام خواهد شد.

در این راستا، ایران باید با همسایگان خود رایزنی های جدی انجام دهد تا آنها را به یکدیگر نزدیک کند و درک خوبی از شرایط منطقه ایجاد کند. مهمترین گام اطلاع رسانی به روسیه از تحولات آتی است. در طول جنگ 44 روزه کرملین حاضر به حمایت جدی از پاشینیان غربگرا نشد و او را به نوعی مجازات کرد و اکنون او به عنوان بازیگر اصلی منطقه قفقاز در هر دو کشور حضور دارد و خواهان کنترل منابع انرژی آذربایجان است. این کشور با رفتار خود امتیازهای زیادی به آذربایجان داد تا این کشور را به عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا تشویق کند. به نظر می رسد ادامه این شمارش و سکوت در برابر برخی اقدامات آذربایجان و ترکیه از جمله برگزاری مکرر مانورهای نظامی، فروش پهپادهای ترکیه به اوکراین، اعلام رسمی عدم پذیرش نتایج انتخابات دومای روسیه. در منطقه کریمه، آنکارا را مغرورتر خواهد کرد و عواقب ناگواری برای کرملین خواهد داشت.

ایران باید روسیه را کاملاً متوجه خطرات نگرش پان ترکیستی آنکارا و عثمانی گرایی کند و برای حفظ منافع خود از واگذاری قفقاز به روسیه و تسلیم شدن در برابر نگرش روسیه خودداری کند. روسیه بازگشایی کریدور لاچین را تضمین کرد و مدتی پیش مانع از انسداد این کریدور توسط آذربایجان شد. اما وی نسبت به مسدود شدن جاده قپان به گوریس چنین واکنشی نداشت که شاید دلیل این مشکل این باشد که بر اساس توافق سه جانبه، روسیه وظیفه تامین امنیت مسیرهای ترانزیتی ارمنستان را ندارد، اما وظیفه این کشور برای تضمین امنیت کریدور لاچین به صراحت در توافقنامه آتش بس ذکر شده است. در واقع، ابهام بند نهم توافقنامه آتش بس سه جانبه که تنها به روابط ترانزیتی و حمل و نقل کالا بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان اختصاص دارد و اختلافات حاکمیتی نامشخصی را بین دو طرف باقی می گذارد، یکی از اصلی ترین موارد است. عوامل حفظ تنش می توان حدس زد که این ابهام عمداً توسط روسیه برای کمک به تداوم مداخلات خود در این منطقه ایجاد شده است.

ایران علاوه بر روسیه باید با ارمنستان نیز گفت‌وگوهای انتقادی و جدی داشته باشد و خواستار توقف عقب‌نشینی این کشور در برابر زیاده‌روی‌های جمهوری آذربایجان شود. مواضع غیرسازنده برخی مقامات این کشور که مزاحمت کامیون‌های ایرانی توسط باکو را مشکلی بین جمهوری آذربایجان و ایران می‌دانند، ابتدا استقلال و تمامیت ارضی ارمنستان را تهدید خواهد کرد. عدم فعالیت ایران برای تحکیم روابط با ارمنستان باعث سوء استفاده ترکیه شده است و پرواز هواپیما از ترکیه به ایروان در جمعه گذشته و انتشار اطلاعاتی از مذاکرات غیرمستقیم روابط پاشینیان و اردوغان با میانجی گری گرجستان نشان می دهد که ترکیه قصد دارد. عدم قاطعیت پاشینیان در مواجهه با ترکیه و آذربایجان را در نظر بگیرد و امتیازاتی بدهد تا او با همراهی و عملیاتی کردن ایجاد کریدور ارتباطی بین نخجوان و آذربایجان موافقت کند.

علاوه بر این، ایران باید سیاست خارجی خود را در قبال ترکیه تغییر دهد و افکار قدیمی خود را نسبت به آنکارا کنار بگذارد. ترکیه در سال های اخیر سیاست تهاجمی و خصمانه ای را در قبال ایران در پیش گرفته و علاوه بر موارد ذکر شده، امنیت آبی ایران و عراق را با اقداماتی مانند احداث سدهای مکرر در بالادست ارس، تهدید می کند. رودهای دجله و فرات. ساخت دیوار توسط ترکیه در مرز با ایران نیز ارتباط اقوام مختلف این کشور با کردها، ترکمن‌ها، عرب‌ها و … را دشوارتر کرده است. در عراق، ایجاد نفاق منطقه‌ای و نفوذ منطقه‌ای ایران و امکان استفاده از همکاری اقوام مختلف برای مقابله با تقاضای ترکیه کاهش می‌یابد. از سوی دیگر، این کشور برای افزایش نفوذ و نفوذ قومی خود و تحریک ترک های ایران برای رسیدن به اهداف تجزیه طلبانه و ایجاد آشوب و فتنه در سه استان شمال غربی ایران، سرمایه گذاری زیادی در جمهوری آذربایجان انجام می دهد. البته با پاسخی قاطع و میهن پرستانه. مردم آذربایجان با قهرمان ایران روبرو شدند. باکو و آنکارا نیز پای رژیم صهیونیستی را در مرزهای شمالی ایران باز کرده اند و با وجود اینکه به هیچ شرکت ایرانی اجازه بازسازی مناطق تازه آزاد شده را نداده اند و حتی به مردان تجار ایرانی ویزا نمی دهند، صهیونیست ها را تشویق به ایجاد روستا کردند. تشویق اطلاعاتی در مرزهای شمالی ایران و ایجاد پایگاه های اطلاعاتی و امنیتی تحت عنوان راه اندازی لبنیات و …. بنابراین ائتلاف با رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای ترکیه و منتقدان سیاست های تهاجمی آن کشور مانند فرانسه، مصر، قبرس، هند و… باید جدی گرفته شود و انفعال فعلی متوقف شود. همچنین برای ترکیه باید درک کرد که با توجه به سرکوب اقوام غیرترک در این کشور و سیاست خارجی تهاجمی و خصمانه این کشور نسبت به بسیاری از کشورهای همسایه و منطقه، امکانات زیادی برای مجازات رهبران آنکارا وجود دارد.

آذربایجان و ترکیه تا امروز معتقد بودند که پاسخ متقابل و مناسبی به رفتار تهاجمی خود نخواهند گرفت. دلیل این مشکل نیز پیوند منافع اقتصادی برخی افراد، گروه ها و سازمان ها در داخل ایران با مراکزی در این دو کشور به ویژه ترکیه است که باعث ریشه یابی افکار قومیتی در آنها و سکوت آنها در این منطقه حساس شده است. وضعیت. تشویق ایرانیان به سفرهای توریستی به ترکیه و صرف میلیاردها دلار از محل اعتبارات ملی برای خرید ملک، اقدامی ضد امنیتی است و باید متوقف شود. پیش از این چنین رویه ای علیه امارات آغاز شده بود که نتایج تلخ آن را در سال های بعد شاهد بودیم. ایران باید به اهمیت و موقعیت تاریخی و ژئوپلیتیکی خود واقف باشد و خود را بازیگر کوچکی در قفقاز نبیند. ایران اشتراکات فرهنگی، تمدنی، اقتصادی و امنیتی فراوانی با کشورهای منطقه قفقاز و آسیای مرکزی دارد و نباید با تمرکز بیش از حد بر نقش آفرینی در برخی کشورهای عربی، از این منطقه مهم غافل شود تا به تأثیرگذاری بر این کشور شهادت دهد. صهیونیست ها در چند کیلومتری مرزهایش.

ایران در واکنش به از سرگیری درگیری‌ها بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان، ضمن تاکید بر اینکه امنیت قفقاز برای تهران بسیار مهم است و نباید به خطر بیفتد، بر لزوم حفظ ثبات و امنیت در “مرزهای تاریخی” خود تاکید کرد. ارمنستان.

به گزارش خبرگزاری تسنیم ، ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران پیش از ظهر سه شنبه 31 شهریور در گفت و گوی تلفنی با نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان ضمن ابراز نگرانی از ادامه تنش ها در منطقه و تاکید بر امنیت منطقه قفقاز برای کشورش بسیار مهم است. وی گفت: مرزهای تاریخی ایران و ارمنستان زمینه ساز شکوفایی، همگرایی و امنیت منطقه است و تهران مصمم به ادامه همکاری ها در همه زمینه ها است.

تبلیغات

رئیسی همچنین ادعای کشورش مبنی بر نفوذ اسرائیل در منطقه را مطرح کرد و حضور آن را ضد امنیتی و تهدیدی برای کل منطقه از جمله میزبانان آن معرفی کرد.

رئیس شورای عالی امنیت ملی ایران با بیان اینکه کشورش به طور مستمر اوضاع و تحولات منطقه قفقاز را رصد می کند، خاطرنشان کرد: منطقه تحمل جنگ دیگری را ندارد.

وی همچنین خطاب به امضاکنندگان اعلامیه آتش‌بس سه‌جانبه گفت: امضاکنندگان اعلامیه آتش‌بس سه‌جانبه باید به مفاد آن پایبند بوده و از هرگونه اقدامی که می‌تواند در منطقه تنش ایجاد کند، پرهیز کنند.

نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان نیز در این تماس تلفنی از آخرین تحولات منطقه قفقاز خبر داد و نقش ایران در تنش ها و بحران های منطقه را سازنده و تاثیرگذار خواند.

در همین راستا، وزارت امور خارجه ایران با ابراز نگرانی از تشدید تنش ها و اختلافات مرزی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان، خواستار خویشتن داری و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین دو کشور بر اساس موازین حقوق بین الملل شد.

به گزارش رسانه ایران، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشور نیز تاکید کرد که «هرگونه تغییر در مرزهای دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان از سوی ایران غیرقابل قبول است».

سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان ضمن پیگیری دقیق تحولات مربوط به این موضوع، احترام به تمامیت ارضی دو کشور را ضروری می‌داند و گفت: تهران آماده هرگونه کمک برای حل اختلافات بین دو کشور است.

ایران بیم آن دارد که هرگونه تغییر مرزی در منطقه قفقاز جنوبی، به ویژه مرزهای دو همسایه شمالی کشور، آینده مسیر ارتباطی و ترانزیتی آن با ارمنستان و ایران، اروپا و در نتیجه هرگونه پروژه ایجاد کریدور ارتباطی بین نخجوان را تحت تأثیر قرار دهد. و قلمرو جمهوری آذربایجان. آن را مغایر با منافع خود و تهدیدی برای امنیت ملی خود می داند و نسبت به آن حساسیت خاصی نشان می دهد.

بر اساس اعلام مقامات ارمنستان، در جریان آخرین درگیری نظامی مرزی جمهوری آذربایجان و ارمنستان که از سحرگاه روز سه شنبه 22 سپتامبر آغاز شد، 49 سرباز این کشور کشته شدند.

وزارت دفاع جمهوری آذربایجان نیز به خسارات وارده به روستاها و سربازان این کشور در اثر حملات نیروهای ارمنی اشاره کرد اما به تعداد کشته شدگان اشاره ای نکرد.

در واکنش به تنش های نظامی مرزی بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا ابراز نگرانی کرد و از دو کشور خواست فورا این درگیری ها را متوقف کنند.

از زمان پایان جنگ دوم بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر منطقه مورد مناقشه قره باغ در پاییز 2020 با استقرار نیروهای حافظ صلح روسیه بین دو طرف، درگیری های مرزی بین دو طرف مکرراً انجام شد.

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا